عاملی که باعث می شود این همه گناه کنیم!
بسیاری از گناهان به این جهت است که انسان مقام خود را نشناخته و به اهمیت خود پی نبرده و در نتیجه با ارتکاب به گناه خود را پست کرده و در ردیف حیوانات آورده است.
اگر انسان بداند كه جانشین خداست[1]؛ فرشتگان بر او سجده كردهاند[2]؛ او موجودی است كه روح خدا در او دمیده شده است[3]؛ تنها موجودی است كه خداوند در آفرینش او خود را ستوده است[4]؛ همه چیز را به تسخیر او درآورده است[5]؛ در آفرینش، بهترین شكل را به او عطا كرده است[6]؛ برای او، انبیاء و كتب آسمانی فرستاده است[7]؛ او را موجودی فناناپذیر قرار داده است[8]؛ ارزش او بهشت است و نه كمتر؛ خداوند انواع فضیلتها وكرامتها را به او مرحمت كرده است[9]؛ اگر انسان به این كرامتها و مقامات توجه كند، هرگز خود را به كارهای زشت آلوده نخواهد كرد.
امام علی (علیه السلام) در اینباره میفرمایند: «إِنَّمَا الْكَرَمُ التَّنَزُّهُ عَنِ الْمَعَاصِی" »؛ «کرامت واقعی، دور داشتن و پاک گردانیدن خود از سرپیچیها و عصیانهاست».
انسان با کرامت در تمامی لحظات و ساعات زندگی به دنبال آن است که بهترینها را انجام دهد و از بیراههها دوری کند و چهره کریمانه خویش را حفظ نماید. چنین فردی جایگاه باارزش وجودیاش را میداند و برای نگهداری از این جایگاه تلاش مینماید.
امام علی (علیه السلام): «الْكَرِیمُ مَنْ تَجَنَّبَ الْمَحَارِمَ وَ تَنَزَّهَ عَنِ الْعُیُوبِ" »؛[10] امام علی (علیه السلام) میفرمایند: «کریم کسی است که از گژراههها دوری گزیند و از عیبها و کاستیها دوری و پاکی ورزد».
شخصی به نام شقرانی در زمان امام صادق (علیه السلام) مرتكب شرابخواری شد. امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: ای شقرانی! كار زشت از هر كس كه سر زند، زشت است؛ ولی اگر از تو سرزند، زشتتر است؛ همانگونه كه كار نیكو از هر كس نیكوست؛ ولی اگر از تو سرزند، نیكوتر است. این به خاطر جایگاه تو است. تو از وابستگان ما هستی. پس، قدر خود را بدان![11]
اگر انسان قدری به عظمت و شخصیت خود پی ببرد و مقام و ارزش خود را بشناسد ، بدون شک به این زودیها حاضر نیست این شخصیت عظیم و ارزش فوق العاده را با گناه و نافرمانی حق لکهدار سازد و با یک هوی و هوس و لذت موقت ، خود را از سِلک فرشتگان در ردیف جانوران و بلکه پستتر از آنان درآورد.
علی (علیه السلام) میفرماید: «مَا هَلَكَ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ" »؛[12] «آن کس که قدر و مقام خود را بشناشد هلاک نگردد (و از جرگه انسانیت بیرون نرود) ».
بسیاری از گناهان به همین جهت است که انسان مقام خود را نشناخته و به اهمیت خود پی نبرده و در نتیجه با ارتکاب به گناه خود را پست کرده و در ردیف حیوانات آورده است.
به طور خلاصه ارتکاب گناه به خاطر پستی و خودنشناسی است.
کسی که کرامت نفس داشته باشد ، دنیا و آنچه در آن است در پیش چشمانش کوچک و حقیر مینماید و هرگز حاضر نمیگردد به خاطر لحظات آنی دنیوی لذت جاودان آخرت را فدا کرده و ارزش و جایگاه والای انسانی خویش را از دست دهد.
امام باقر (علیه السلام): «فَمَنْ كَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ صَغُرَتِ الدُّنْیَا..." فِی عَیْنِهِ وَ مَنْ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ كَبُرَتِ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ»؛[13] «هر کس کرامت نفس داشته باشد دنیا در دیدهاش کوچک است و هر کس نفسش خوار باشد، دنیا در دیدهاش بزرگ است».
بر اساس آیه (وَ لا تَكُونُوا كَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ..." أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ).[14]
میان فراموش کردن خدا و فراموش کردن نفس خودشان ملازمه است که چون خدا را از یاد بردند خدا هم خودشان را از یادشان برد، یعنی به جای اینکه خود را بنده و محتاج درگاه او بدانند و اعتماد و توکلشان بدو باشد و بدانند که مبدأ و معاد او بوده و سرانجام نیز به سوی اوست و تنها به او امیدوار بوده و از او واهمه و خوف داشته باشند ،اینان خود را مستقل پنداشته و به غیر او اعتماد کرده و بیم و امیدشان هم به جز او است و چشم به مادیات و ظواهر فریبنده دنیا دوختهاند و همین موجب گم کردن خود و نتیجه نافرمانی و دوری از حق تعالی گردیده است.
پی نوشت ها :
[1]. بقره/30: (وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ..." خَلیفَةً قالُوا أَتَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ)؛ «و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی خواهم گماشت، [فرشتگان] گفتند: آیا در آن كسی را میگماری كه در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنكه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه میكنیم و به تقدیست میپردازیم. فرمود: من چیزی میدانم كه شما نمیدانید».
[2]. حجر/30: (فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ" )؛ «پس فرشتگان همگی یكسره سجده كردند».
[3]. حجر/29: (فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ" )؛ «پس وقتی آن را درست كردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده درافتید».
[4]. مۆمنون/14: (ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً..." فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ)؛ «آنگاه نطفه را به صورت علقه درآوردیم. پس آن علقه را [به صورت] مضغه گردانیدیم، و آنگاه مضغه را استخوانهایی ساختیم، بعد استخوانها را با گوشتی پوشانیدیم، آنگاه [جنین را در] آفرینشی دیگر پدید آوردیم. آفرین باد بر خدا كه بهترین آفرینندگان است».
[5]. لقمان/20: (أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ..." وَ أَسْبَغَ عَلَیْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدیً وَ لا كِتابٍ مُنیرٍ)؛ «آیا ندانستهاید كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمین است، مسخّر شما ساخته و نعمتهای ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است؟ و برخی از مردم در باره خدا بی [آنكه] دانش و رهنمود و كتابی روشن [داشته باشند] به مجادله برمیخیزند».
[6]. تین/4: (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ" )؛ «[كه] براستی انسان را در نیكوترین اعتدال آفریدیم».
[7]. مزّمل/15: (إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَیْكُمْ رَسُولاً شاهِداً..." عَلَیْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلی فِرْعَوْنَ رَسُولاً)؛ «بیگمان، ما به سوی شما فرستادهای كه گواه بر شماست روانه كردیم، همانگونه كه فرستادهای به سوی فرعون فرستادیم».
[8]. صدوق، محمد بن علی، اعتقادات الإمامیه، ص47.
[9]. اسراء/70: (:وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ..." وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی كَثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً)؛ «و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا [بر مركبها] برنشاندیم، و از چیزهای پاكیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشكار دادیم».
[10]. لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواع1 ص 17، ح 1249.
[11]. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 47، ص 349.
[12]. همان، ص 475، ح 8692.
[13]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 109.
[14]. الحشر/19: «و نباشید مانند آن کسانی که خدا را فراموش کردند و خدا هم خودشان را از یادشان برد».
زینب مجلسی راد
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان