روایت دفاع از رودخانه کرخه (قسمت اول)
دوم مهر سال 1359 با دستور فرمانده وقت نیروی زمینی به اتفاق 20 نفر از افسران زرهی در اختیار لشکر 92 زرهی اهواز قرار گرفتیم. پس از یک جلسه معارفه، مسئولیت تیپ 2 مستقر به دزفول به من واگذار و سرهنگ «ناصر قندی» هم به عنوان معاونم انتخاب شد.
روز سوم مهرماه به اتفاق سرهنگ قندی با وانتی - که متعلق به استانداری خوزستان بود- از اهواز عازم دزفول شدیم. ساعت 11 صبح به سه راهی دهلران - اندیمشک رسیدیم. در آنجا با عقبه تیپ 2 زرهی برخوردیم. از پرسنلی که در آنجا بودند موقعیت تیپ را جویا شدیم.
کسی اطلاع دقیق از اوضاع تیپ نداشت، تنها اطلاعاتی که کسب کردیم، تیپ 2 از مواضع قبلی خود واقع در «عین خوش» عقبنشینی کرده و در ارتفاعات «علی گره زرد» مستقر شده بود که البته آنجا هم از موقعیت پدافندی خوبی برخوردار نبود.
خودرو استانداری را همان جا رها کردیم و با یک دستگاه خودرو متعلق به تیپ با سرعت به طرف منطقه به راه افتادیم.
هنگامی که به قرارگاه تیپ رسیدیم، تیپ قسمت غرب رودخانه را از دست داده بود و در حال عقبنشینی به طرف شرق رودخانه کرخه بود که این عملیات تا ساعت 4 بعدازظهر ادامه یافت. پس از بررسیهای انجام شده متوجه شدیم یگانهای تکاور دشمن با اطمینانی که از پیشروی و رسیدن به اهداف مورد نظر خود داشتند اقدامی جهت تصرف «سرپل» در شرق رودخانه کرخه نکردند و ادامه عملیات پیشروی را به روز بعد موکول کردند.
بر روی رودخانه کرخه دو پل احداث شده بود که یکی از این پلها معروف به «PMP» توسط لشکر 92 زرهی، و مخصوص عبور تجهیزات و ادوات زرهی بود. این دو پل در فاصله پنج کیلومتری سه راهی دهلران - اندیمشک در محلی به نام «قهوهخانه» احداث شده بود.
در ساحل شرقی رودخانه تعدادی مواضع پدافندی بود که از قبل تدارک دیده بودیم، ارتفاع این مواضع به اندازهای بود که بدنه تانکها را کاملاً از گلولههای مستقیم دشمن حفظ میکرد، فاصله این مواضع تا لبه رودخانه حدود 50 متر بود. ساحل غربی رودخانه دارای تپه ماهورهایی با ارتفاع و شیبهای تند بود، ارتفاع این مواضع به حدی بود که عبور از آنها برای خودروها امکانپذیر نبود، در مجموں این رودخانه به عنوان یک عارضه طبیعی حساس به حساب میآمد، به خصوص ساحل شرقی آن که یک نقطه پدافندی مناسب را شکل داده بود.
کار خود را از ساعت 4 بعدازظهر همان روز شروع کردم، به عنوان اولین اقدام کلیه فرماندهان گردانها و افسران ستاد را به پادگان سوار زرهی - که در شرق رودخانه قرار داشت- فرا خواندم. حتی تجسم آن صحنه هم برایم مشکل بود؛ تمامی پرسنل تیپ سرگردان و بلاتکلیف در اطراف پادگان پراکنده بودند و کسی در میانشان نبود تا آنها را از آن وضعیت بحرانی نجات دهد.
سرانجام با تلاش زیاد توانستم در ساعت 7 بعدازظهر با تعدادی از فرماندهان گردانها و افسران ستاد ملاقات کنم.
خود را به عنوان فرمانده تیپ معرفی کردم و جویای اوضاع و احوال تیپ شدم. فرماندهان هر یک به گونهای گزارش دادند. اولین نفر سروان «بهرامی» فرمانده گردان 356 بود. او در گزارش خود گفت: «از نظر پرسنل مشکل ندارم اما از 53 دستگاه تانک سازمانی، تنها 3 دستگاه آن قادر به حرکت و تیراندازی است، آن هم در سطح محدود و بقیه تانکها از کار افتادهاند!»
سپس سروان «روزی طلب» فرمانده گردان 207 لب به سخن گشود و گفت: «از 53 دستگاه تانک سازمانی تنها 2 دستگاه قادر به انجام مأموریت است و از نظر پرسنلی هیچگونه مشکلی نداریم.»
در ادامه فرمانده گردان پیاده زرهی گفت: «تعداد قابل توجهی نفربر» PMP در سلاحهای ضد تانک را در اختیار داریم. همچنین سروان «دهقانی» فرمانده توپخانه گزارش داد که با داشتن 17 قبضه توپ تنها 7 قبضه آن قادر به اجرای آتش است و...
پس از شنیدن گزارش فرماندهان و آگاهی نسبی از وضعیت تیپ، مطالبی را برای آنان بیان کردم که محور عمده صحبتهایم بر روی حساسیت منطقه بود. به آنان یادآور شدم اگر دشمن بتواند از کرخه عبور کند، تمام راههای تهران - خوزستان را، اعم از خطوط راهآهن و راه آسفالته، تصرف خواهد کرد و در نتیجه اندیمشک، دزفول و در پی آن پایگاه هوایی دزفول و تمامی انبارهای مهمات منطقه نیز به تصرف دشمن در خواهد آمد.
نیروهای عراقی با اطمینان از اینکه هیچ مانع و مقاومتی در پیش روی خود ندارند، ابتدا آتش تهیه سنگین خود را به مدت یک ساعت اجرا و سپس اقدام به پیشروی کردند. ما هم به دنبال فرصت بودیم تا آنها را زمینگیر کنیم. لحظات به سختی میگذشت، دقایقی بعد خودروها و ادوات سنگین آنها از تپهها سرازیر شد، زمانی که به پل «نادری» نزدیک شدند، بیامان با آتش پرحجم و مۆثر خود، آنها را زیر آتش گرفتیم تا اینکه مجبور به عقبنشینی شدند.
در آن روز، اجرای آتش تهیه و پاتکهای پیدرپی طی چندین مرحله توسط عراقیها صورت پذیرفت اما هر بار با مقاومت رزمندگان دلاور تیپ، متوقف شدند و تلفات و ضایعات سنگینی بر آنها وارد آمد و به ناچار تن به عقبنشینی دادند. این درگیریها تا ساعت 7 شب ادامه داشت، پس از آن درگیری به شیوه تبادل آتش درآمد و ما هم اندکی فرصت یافتیم تا به یگانهای تیپ سرو سامانی مجدد داده، مواضع خود را مستحکمتر نماییم.
فردای آن روز دشمن مجدداً دست به اجرای آتش پرحجم و حمله گسترده زد و این حملات ساعات متمادی به طول انجامید.
ادامه دارد...
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: خبرگزاری فارس