تبیان، دستیار زندگی
تئا‌تر محیطی یكی از زیر شاخه‌های هنر نمایشی است كه در واقع به اجرای زنده، پویا و كنشمند بازیگران و برقراری ارتباط دوسویه با تماشاگر و مشاركت نسبی آنها در بعضی مقاطع نمایش گفته می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گارسن‌ها آماده می‌شوند

گزارشی از تمرینات نمایش «گارسن» در گفت‌وگو با «مسعود میرطاهری»


تئا‌تر محیطی یكی از زیر شاخه‌های هنر نمایشی است كه در واقع به اجرای زنده، پویا و كنشمند بازیگران و برقراری ارتباط دوسویه با تماشاگر و مشاركت نسبی آنها در بعضی مقاطع نمایش گفته می‌شود. المان‌ها و قواعد این شق از هنر نمایشی كه این روز‌ها مفهوم آن تا حدودی خلط شده، در بعضی از آثار اجرا شده با این عنوان به‌طور نسبی رعایت شده است. نمایش گارسن (خوراك پوركلت با پاستای نوكدلی) به نویسندگی پوپك رحیمی و طراحی و كارگردانی مسعود میرطاهری كه این روز‌ها مراحل تمرین خود را در پلاتویی در تالار وحدت و تئا‌تر شهر پشت سر می‌گذارد، اثری است كه بنا به گفته طراح و كارگردان آن با تعریف درست تئا‌تر محیطی مطابقت دارد.

مسعود میرطاهری

برای تهیه گزارشی از این اثر نمایشی كه پس از اجرای نمایش لاموزیكا در كافه تریای اصلی تئا‌تر شهر اجرای خود را آغاز می‌كند در یك ظهر تابستانی به محل تمرین آن سری می‌زنیم.

در این اثر نمایشی شخصیت اصلی قصه، گارسنی است كه نظرات خود را نسبت به شرایط اجتماعی و مناسباتش با اطرافیان بیان كرده و با نسبت دادن مزه‌ها به این نوع روابط سعی در تقریب مفاهیم به ذهن تماشاگر دارد. این شخصیت كه مسعود میرطاهری ایفای نقش آن را برعهده دارد در مقاطعی از نمایش به خاطرات خود هم پل زده و در انتهای كار شاهد ورود شخصیت دومی به قصه خواهیم بود كه گروه همچنان در مرحله انتخاب بازیگر آن قرار دارند.

پذیرایی با اسكیت

وقتی وارد سالن می‌شوم، مسعود میرطاهری در حال حركت با اسكیت است و همین مسئله توجه من را به خود جلب می‌كند. صندلی‌هایی در میانه و اطراف سالن برای شبیه‌سازی فضای كافه چیده شده است. در گوشه‌ای از سالن نشسته و روند تمرینات را نگاه می‌كنم. گارسن: كلا این روزا كیفیت محصول خیلی مهم نیست. جوری كه اونو تحویل می‌گیرن خیلی مهمه. در واقع امروز بسته‌بندی خوب نشونه كیفیته. خودتون بگین. چند بار شده یه جنسی رو از روی بسته بندی‌اش خریدین؟! و باقی دیالوگ‌ها به همین ترتیب ادا می‌شود. پس از گذشت یك ساعتی از اجرا و در حالی كه ساعت به 12 نزدیك می‌شود تمرین دقایقی متوقف شده و در این فرصت با میرطاهری درباره ویژگی‌های نمایش گارسن و مفاهیم طرح شده در آن صحبت می‌كنم.

مسعود میرطاهری از بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون است، وی درباره شكل‌گیری ایده اصلی داستان اینطور توضیح می‌دهد: «ایده اصلی قصه برگرفته از انیمیشن آشپزباشی است. این انیمیشن در واقع داستان پسری است كه آشپزی را بلد نیست و یك موش به او در طبخ غذا كمك می‌كند. مضمون اصلی نمایشنامه گارسن هم بر قضاوت بنا شده است متاسفانه ما عادت كرده‌ایم كه همه افراد را بر اساس ظاهرشان قضاوت كنیم. بنابراین یكی از مفاهیم اصلی این نمایش بر اساس ویژگی‌هایی است كه ما بر اساس بسته‌بندی كالا‌ها به آنها نسبت می‌دهیم یا آدم‌ها را صرفا بر اساس تعلق‌شان به یك طبقه یا قشر خاص اجتماعی قضاوت می‌كنیم.»

طعم روابط انسانی در منوی گارسن تعریف می‌شود

بازیگر سریال «مهرآباد» با اشاره به استفاده از زبان تشبیه و تمثیل در این اثر برای ملموس و قابل درك‌تر كردن مضامین مورد نظر ادامه می‌دهد: به نظر من بسیاری از تفكرات هر فرد مزه‌ای دارد. روابط انسان‌ها هم همین‌طور است. برای مثال وقتی دل‌مان از كسی می‌گیرد، احساس می‌كنیم كه این رابطه مزه گسی پیدا كرده است یا گاهی اوقات ویژگی‌های اخلاقی آدم‌ها را به بعضی از حیوانات نسبت می‌دهیم.

بازیگر نمایش «قرمز و دیگران» در پاسخ به اینكه این نوع از كاركرد در واقع به زبانی استعاری نزدیك می‌شود یا خیر می‌گوید: اتفاقا این زبان به استعاره نزدیك نیست. بلكه مسائلی بسیار شفاف و روشن را مطرح می‌كند. این رو بودن به گونه‌ای است كه وقتی گارسن دیالوگ‌های خود را بیان می‌كند، تماشاگر همزمان در ذهن خود به خاطرات و روابطش با دوستان و اطرافیان خود رجوع می‌كند و به نزدیكی این مزه‌ها به آن مناسبات پی می‌برد. بنابراین در این نمایش مخاطب به راحتی با این كاراكتر همذات پنداری خواهد كرد.

ایده‌هایی برگرفته از انیمیشن آشپزباشی

بازیگر نمایش‌های «گرگ و میش»در همین رابطه می‌افزاید: از طرفی این نمایش قصد دارد بگوید كه وقتی ما به یك قضاوت می‌رسیم، آن را ناخودآگاه به یك قانون و هنجار تبدیل می‌كنیم. برای مثال در هیچ قانونی نیامده است كه نباید با صدای بلند خندید. اما كم‌كم همین اتفاق به عرف و هنجاری اجتماعی در روابط انسانی تبدیل می‌شود و بخشی از حرف نمایش هم شكل‌گیری همین هنجارهای برخاسته از عرف است. درباره پوشش هم همین اتفاق می‌افتد. برای مثال باب شده است كه در فضاهای آكادمیك و اداری همیشه كت و شلوار و لباس رسمی به تن كنیم.

بازیگر نمایش «سی و سه درصد نیل سایمون» توجه افراطی به عرف را مانع بروز خلاقیت دانسته و می‌گوید: این اتفاق همیشه هم به نفع ما نیست و گاهی لازم است كه عرف را نادیده بگیریم و خلاقیت به خرج دهیم. وی درباره نحوه به‌كارگیری خلاقیت و پرهیز از عرف در ساختار نمایش هم اینطور توضیح می‌دهد: ما حتی برای پرهیز از رعایت دقیق عرف‌ها در این نمایش هم سعی كردیم كه گارسن اسكیت به پا داشته باشد. در واقع گارسن بنا به دلایلی در طول نمایش تصمیم می‌گیرد كه شیوه پذیرایی خود از مشتریان را تغییر دهد و او هم به نوعی با عرف و هنجارهای مرسوم در حال مبارزه است و در ارتباطات خود این نحوه كار را ترجیح می‌دهد. البته این ایده هم برگرفته از‌‌ همان انیمیشن آشپز‌باشی بود.

نمایش گارسن (خوراك پوركلت با پاستای نوكدلی) به نویسندگی پوپك رحیمی و طراحی و كارگردانی مسعود میرطاهری كه این روز‌ها مراحل تمرین خود را در پلاتویی در تالار وحدت و تئا‌تر شهر پشت سر می‌گذارد، اثری است كه بنا به گفته طراح و كارگردان آن با تعریف درست تئا‌تر محیطی مطابقت دارد

نقش كوتاه نیز برایم اهمیت دارد

میرطاهری درباره كاراكتر دیگر حاضر در نمایشنامه بیان می‌كند: در این اثر قرار است بازیگر دیگری هم حضور داشته باشد كه هنوز در مرحله انتخاب آن قرار داریم. این نقش با وجود اینكه كوتاه است، اما برای من اهمیت زیادی دارد. البته ممكن است بعد از گزینه‌هایی كه مد نظر داریم به ناچار به حضور بازیگر دیگری رضایت دهیم. اما تمام اصرار و تاكید من برای حضور گزینه‌هایی است كه در ذهن خودم آنها را به نقش نزدیك می‌دانم. البته این به این معنی نیست كه دیگر بازیگران توانایی حضور در این نقش را ندارند. بلکه صرفا نگرش شخصی من این است كه با ملاك‌ها و معیارهایی كه مد نظر دارم فردی نزدیك به نقش را انتخاب كنم. این نقش جذابیت زیادی هم دارد و در پایان نمایش به نوعی آشنایی‌زدایی هم در ذهن مخاطب ایجاد می‌كند.

وی همچنین درخصوص زمان نمایش تصریح می‌كند: این زمان نمایش بیش از 40 یا 45 دقیقه نخواهد بود. كوتاه‌بودن این نمایش را من یك مزیت می‌دانم. زیرا سعی دارم فضایی ایجاد شود كه تماشاگر را خسته نكند. این نمایش در واقع در سه مرحله دسته‌بندی می‌شود. در بخش اول نمایش گارسن درباره مزه‌ها، عرف و هنجارهای اجتماعی صحبت می‌كند. در بخش دوم خاطره خود را از روابط و مناسباتی كه با آدم‌های دیگر داشته است، تعریف می‌كند و بخش سوم هم به ورود كاراكتر دوم نمایش مربوط می‌شود.

درگیری حواس مخاطب در اجرای تئا‌تر محیطی

وی در پایان به ویژگی‌های نمایش محیطی اشاره كرده و درباره میزان مطابقت اثر خود با این معیار‌ها می‌گوید: باید اعلام كنم كه این نمایش جزو معدود نمایش‌هایی است كه در ایران با نام محیطی اجرا می‌شود و كاملا با تعریف تئا‌تر محیطی مطابقت دارد، چراكه تئا‌تر محیطی به معنای تقسیم كردن صحنه به دو قسمت نیست. اگر اینطور باشد كه دوباره به تئا‌تر صحنه‌ای رسیده‌ایم. در این نمایش صحنه به دو بخش جداگانه تقسیم نمی‌شود. در جلساتی هم كه با خانم رحیمی نویسنده كار داشتیم، با دقت زیادی درباره تئا‌تر محیطی و تعریف درست آن بحث كردیم و حتی در گفت‌و‌گو با اعضای شورای تئا‌تر محیطی هم به این نتیجه رسیدیم كه تئا‌تر محیطی در ایران به معنای واقعی خود اجرا نمی‌شود. در این نمایش تماشاگر آزاد است كه غذا بخورد یا نوشیدنی سفارش دهد، راه برود و حتی با بغل دستی خود هم صحبت كند. ما تماشاگر را ملزم به تماشای بی‌وقفه و به اصطلاح پلك‌نزدن هنگام اجرای نمایش نمی‌كنیم. به نظر من این هنر بازیگر تئا‌تر محیطی است كه بتواند توجه تماشاگر را به خود جلب كند. وقتی نوازنده‌هایی در خیابان مشغول به نواختن یك ساز می‌شوند ناخودآگاه توجه مخاطبی را كه در حال عبور است، به خود جلب می‌كنند و عابر لحظه‌ای از ادامه مسیر باز می‌ماند و به صدای ساز گوش می‌دهد.

این كارگردان تئاتر یادآور می‌شود: اینجا هم همین اتفاق می‌افتد. كافی شاپ حتی قرار است حس بویایی مخاطب را هم به كار اندازد. اساسا در تئا‌تر محیطی باید حواس مخاطب را درگیر كرد تا به اهداف این سبك نزدیك‌تر شویم. دوم اینكه ما موسیقی مجزایی در این كار نداریم یا اینكه بخواهیم از یك گروه موسیقی برای جلب مخاطب استفاده كنیم. در این حالت تماشاگر دیگر به خاطر نمایش كار را نخواهد دید بلكه تمركز و حواس او صرفا به موسیقی جلب خواهد شد. بنابراین همه اتفاقات و رویداد‌ها در این نمایش در خدمت محتوا خواهد بود.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع : تهران‌امروز / ركسانا قهقرایی