حد ترجیح دیگران بر خودمان
یکی از ویژگیهایی که در قرآن و روایات در ارتباط با معاشرت مۆمنان با همدیگر مورد توجه قرار گرفته، مسئله ایثار و مقدم کردن دیگران بر خود در مواردی از زندگی است. ایثار و از خودگذشتگى از مکارم اخلاق اجتماعى و از مهمترین فضایل اخلاقى است. ایثار به معناى دستشستن از حقوق و منافع خویش و مقدم داشتن دیگران است که بالاترین درجات احسان به شمار میآید.[1] اگر مۆمن ملتزم به ایثارگرى و ترجیح دیگران بر خود نباشد و همت خویش را در این راه به کار نگیرد، به ناچار حبّ و دوستی نفس و هواهاى آن او را به تجاوز و ترک انصاف، هرچند در پارهاى از موارد، گرفتار خواهد نمود. در برابر، کسی که نفس خویش را ملزم به ایثار نموده است، نزاع و کشمکش نفس با او بر سر ترک ایثار خواهد بود، و اگر در این مبارزه، کسی موفّق به ایثار نشد، از اداى اصل حق باز نمانده است، و در هر حال از ظلم به دیگران در امان میباشد.[2]
در قرآن و روایات بارها از این صفت ارزشمند یاد شده است که نمونهای از آن بیان میشود:
ترجیح دیگران بر خود از نگاه قرآن
در قرآن کریم ایثار و ترجیح دیگران بر خود از صفات مۆمن شمرده شده است، آنجا که میفرماید: «و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند...».[3]
در شأن نزول این آیه شریفه آمده است: مردى نزد پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) آمد و از گرسنگى شکایت کرد، پیامبر(صلی الله علیه و آله) به خانههاى همسرانش کسى فرستاد و آنان گفتند: جز آب چیزى نداریم، پیامبر فرمود: «چه کسى این مرد را امشب میهمان میکند؟» امام على(علیه السلام) فرمود: «من ای رسول خدا»، پس حضرت علی(علیه السلام) نزد فاطمه(سلام الله علها) آمد و او را با خبر کرد، او گفت: «نزد ما جز غذاى بچهها چیزى نیست، ولى ما آنرا به مهمانمان میدهیم»، على(علیه السلام) فرمود: «بچهها را بخوابان و من چراغ را براى مهمان خاموش میکنم»، حضرت فاطمه زهرا چنین کرد و به مهمان غذا داد، و هنگام صبح خداوند درباره آنان این آیه شریفه را نازل کرد.[4]
ترجیح دیگران بر خود از نگاه روایات
ایثار و ترجیح دیگران بر خود در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته به عنوان نمونه دو مورد نقل میشود:
1. امام علی(علیه السلام) فرمود: «ایثار، زیباترین احسان و عالیترین مرتبه ایمان است».[5]
2. امام کاظم(علیه السلام) به یکی از یاران خود این طور سفارش فرمود: «تو را به تقوا فرمان میدهم». سپس امام(علیه السلام) سکوت کرد و آن شخص از فقر و تنگدستی شکوه کرد و گفت: قسم به خدا! عریان شدم (پوششی نداشتم) تا جایی که فلانکس دو لباسی که به تن داشت از تن در آورد و مرا با آنها پوشاند، امام(علیه السلام) فرمود: «روزه بگیر و در راه خدا انفاق نما!» او گفت: آیا بخشی از کمکهای ناچیزی که از برادرانم دینی به من رسیده، انفاق نمایم؟! امام(علیه السلام) فرمود: «صدقه بده از آنچه خدا روزیت کرده است، اگرچه دیگران را بر خود مقدم نمایی».[6]
اهیمت دعا برای دیگران
روایت از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) است که حضرت فرمود: «مَنْ قَالَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُۆْمِنِینَ وَ الْمُۆْمِنَاتِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ مُۆْمِنٍ خَلَقَهُ اللَّهُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً». در این روایت آمده که اگر کسی برای مۆمنین و مۆمنات طلب مغفرت کند، خداوند به عدد هر مۆمنی که از هنگام خلقت آدم تا قیامت خلق میکند، برای او سه چیز در نظر میگیرد؛ برایش حسنه مینویسد و از گناهانش میکاهد و بر مقامش میافزاید.
چون ما مخلوقیم، محدودیم و تَنگ نظریم؛ لذا تعجب میکنیم که چگونه اگر یک نفر بگوید: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُۆْمِنِینَ وَ الْمُۆْمِنَات» به عدد تمام انسانهای مۆمنی که خدا از زمان حضرت آدم تا به قیامت خلق کرده، خداوند در نامه عمل او به عدد همه آنها حسنه مینویسد! تازه این اولین چیزی است که خدا در عوض این دعا به داعی میدهد.
دوم، «وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً»؛ خداوند به ازای این کاری که کرده، یک گناه هم از او پاک میکند و او را از آلودگی معصیت تطهیر میکند.
سوم، «وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً»؛ از آن طرف نسبت به مقامات معنویه، یک درجه او را بالا میبرد. دعا برای دیگری این سه اثر را دارد. هم پاداش بسیار دارد، هم تطهیر دارد و هم ترفیع مقام و درجه دارد.
بنابر این تأکید بر دعا برای غیر به این جهت است که اثر این دعا برای داعی بیشتر است نسبت به تاثیری که برای مدعوٌّ له دارد. تو با این دعا، بیشتر به دست میآوری؛ هم از نظر پاداش و حسنه، هم از نظر تطهیر از گناه و هم از نظر مقامات معنویه و ترفیع درجه. این بحثی بود که جلسه گذشته داشتیم و میخواستم این را تکمیل کنم.
پی نوشت ها :
[1]. علیزاده، مهدى، اخلاق اسلامى مبانى و مفاهیم، ص 245، دفتر نشر معارف، قم، چاپ اول، 1389ش.
[2]. بحرانى، حسین بن على، سلوک عرفانى در سیره اهل بیت(ع)، ص 113 – 114 (با ویرایش)، وثوق، قم، چاپ اول، 1379ش.
[3]. حشر، 9: «وَ یُۆْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ».
[4]. حاکم حسکانى، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج 2، ص 331، مۆسسه طبع ونشر، تهران، 1411ق.
[5]. «الْایثارُ احْسَنُ الْاحْسانِ وَ اعْلى مَراتِبِ الْایمانِ »؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: درایتی، مصطفی، ص 396، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1366ش.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 4، ص 18، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیانمنابع : سایت اسلام کوئست
سایت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی