ابوالقاسم میرزای قمی(١)
احیاگر علم اصول
ولادت
گردش زمان سال 1151 هجری قمری را نشان می داد. در خانه محقر و پرصفا و صمیمیت آخوند ملا محمد حسن در جاپلق كودكی دیده به جهان گشود كه او را ابوالقاسم نام نهادند. رفته رفته این كودك سعادتمند در دامان پاك مادری دلسوز و مهربان و زیر نظر پدر گرامی اش پرورش یافت . وی درسهای نخستین زندگی را كه شالوده شخصیت علمی و معنوی او و سنگ بنای ایمانش بود در همان ایام به نزد پدر بزرگوار و مادر گرامی اش آموخت و شخصیت معنوی اش شكل گرفت .
پدر بزرگوار میرزا، آخوند ملا محمد حسن ، از اهالی شفت گیلان بود كه در آغاز جوانی برای تحصیل و فراگرفتن علوم اسلامی ، گیلان را به قصد اصفهان ترك گفته و به آن دیار مهاجرت كرده و پس از تحصیل از محضر دو تن از مدرسان آن شهر به نام میرزا هدایت الله و برادرش میرزا حبیب الله همراه استاد به چاپلق رهسپار شده بود.
مادر وی نیز دختر میرزا هدایت الله (از بانوان بزرگوار و پرهیزگار) بوده است .
آغاز تحصیل
ابوالقاسم دارای استعدادی خدادادی بود و از كودكی نشان رشد و پویایی در چهره او دیده می شد و از آینده درخشان وی حكایت می كرد. او مقدمات تحصیل خود را در محضر پدر بزرگوار گذراند و بعدها برای ادامه تحصیل به خوانسار مسافرت كرد و از محضر آقا سید حسین خوانساری (متوفای 1191 ق) كه از بزرگان علمای آن عصر و اساتید اجازه نقل روایت و از محققان علم رجال بود فقه و اصول را آموخت ، و در این زمینه به مقام والایی از علم و كمال نایل گردید. او در همان شهر با خواهر استادش آقا حسین خوانساری ازدواج كرد.
وی سرانجام برای تكمیل تحصیلات و فراگیری بیشتر، در سال 1174 هجری به سوی كشور عراق رهسپار شد و در جوار آستان مقدس امام حسین علیه السلام اقامت گزید.
در این دوران مدتی از محضر آیت الله وحید بهبهانی كه در آن روزها استاد كرسی فقاهت بود به شاگردی پرداخت و از مشعل علم و سرچشمه كمال آن استوانه بزرگ علمی كسب نور كرد و از آن جناب به گرفتن اجازه اجتهاد و نقل روایت نایل آمد.
میرزای قمی پس از اقامت طولانی ، در حوزه علمیه كربلا و فراگیریهای شایسته از آن مهد دانش و معرفت به منظور انجام رسالت مهم دینی به زادگاه خویش (چاپلق)بازگشت و در روستایی به نام «دره باغ» كه جای زندگی او و پدرش بود ساكن شد و مدتی نیز به روستای «قلعه بابو» رفت و در آنجا به تبلیغ و تدریس مشغول شد.
مهاجرت به قم
میرزا در چاپلق و روستای قلعه بابو همچنان به ترویج مسائل دین و تدریس فقه و اصول مشغول بود ولی از طرفی چون در آنجا طالب علم و محصل چندانی وجود نداشت به ناچار به قم مهاجرت كرد و آن سرزمین مقدس را برای سكونت برگزید و از بركت حضرت فاطمه معصومه (ع ) در مدت زمانی اندك رشد و ترقی شایانی كرد و شهرت عالمگیر یافت و ریاست و مرجعیت شیعه به وی رسید. او پس از آن به كار تالیف و تصنیف ، تدریس و صدور فتوا، و تبلیغ و ترویج دین پرداخت و مسجد جامع شهر را برای اقامه نماز جمعه و جماعت برگزید.و بدین گونه رفته رفته آن شهر علم و دین كه پس از فتنه افغانها از عالم تهی گشته بود رونق پیشین خود را باز یافت و در شمار مراكز مهم علمی شیعه درآمد. در نتیجه حوزه علمیه قم حوزه اصفهان را - كه در آن زمان حوزه فعال و پرتحرك و دارای مدرسان بزرگ شیعه بود - تحت شعاع خود قرار داد و توجه مسلمانان را به سوی خویش جلب كرد.
فتحعلی شاه قاجار در این ایام بود كه در نخستین سفرش به قم به فضایل اخلاقی و كمالات نفسانی و مراتب فضل میرزا پی برد و برای زیارت او به مسجد جامع شهر آمد و در شمار مامومین وی قرار گرفت و نماز ظهر و عصر را به آن بزرگوار اقتدا كرد و در نخستین ملاقات حلقه ارادت و محبت آن جناب را به گردن افكند.
آثار علمی
میرزای قمی در اكثر علوم اسلامی چون فقه و اصول و كلام و علم معانی و بیان و غیر آنها تالیفات و تصنیفات ارزنده و بی سابقه ای از خود به یادگار گذاشته است كه هر یك از آنها بیانگر نبوغ فكری و احاطه علمی افزون و حسن سلیقه اوست .
گرچه این محقق عالی قدر اكثر آثار قلمی خود را در دوران سكونت در قم تالیف كرده است . آغاز فعالیت تالیفی و تصنیفی وی به دوران جوانی و همان ایامی كه در حوزه علمیه خوانسار در خدمت آقا حسین خوانساری مشغول تحصیل بوده مربوط می شود. زیرا به طوری كه آقا بزرگ تهرانی ذكر می كند منظومه ای كه ایشان در علم بیان تصنیف كرده است در ربیع الثانی سال 1173 بیست و دو سالگی و در خوانسار پایان یافته است .و از تالیف كتاب «مجموعه فوائد و بعض رسائل»در ماه محرم سال 1175 یعنی در اوایل تحصیل در كربلا (در 24 سالگی ) فارغ شده است .
اكنون برخی از آثار قلمی او را معرفی می نماییم :
1. قوانین الاصول : مهمترین و مشهورترین تصنیف میرزا همین كتاب بوده كه به زبان عربی نوشته شده و مولف در سال 1205 از تالیف آن فراغت یافته است . این كتاب یك دوره كامل علم اصول است كه جلد اول آن شامل مباحث الفاظ و جلد دوم آن حاوی مباحث عقلی است .
2. حاشیه بر قوانین : این كتاب در علم اصول است ، و در آن به ایرادهای وارد بر قوانین الاصول پاسخ داده شده است .
3. حاشیه بر زبده الاصول شیخ بهایی
4. حاشیه بر تهذیب الاصول علامه حلی
5. حاشیه بر شرح مختصر این حاجب عضدی (این سه كتاب هر سه در علم اصول است )
6. جامع الشتات یا اجوبه المسائل (در سه جلد)
حاوی یك دوره فقه از بحث طهارت تا مبحث بیان دیه ها به صورت سوال و جواب . بعلاوه برخی از سوالهای متفرقه و عقاید دینی و مسائل كلامی ، از جمله رد بر صوفیه در آخر كتاب ذكر شده است .
7. مناهج الاحكام (در فقه)
8. غنائم الایام فیما یتعلق بالحلال و الحرام : (فقه استدلالی)
9. معین الخواص : (در فقه - بخش عبادات)
10. مرشد العوام : (رساله عملیه - به زبان فارسی)
11. منظومه ای در علم بدیع (در 140 بیت ) و منظومه ای در علم بیان .
12. فتحیه : (در علم كلام)
13. دیوان شعر: (پنج هزار بیت شعر فارسی و عربی)
14. رساله ای در اصول الدین : (به زبان فارسی)
15. رساله ای پیرامون موضوع و حكم غناء
16. رساله ای در عمومیت حرمت ربا در تمام معاوضات
17. مجموعه ای از نصایح و مواعظ (نامه مفصل به فتحعلی شاه)
18. رساله ای در رد صوفیه و غلات
بخش بعدی را اینجا ببینید
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
تهیه و تنظیم: سید صدرالدین مرتجی-گروه حوزه علمیه تبیان.