تبیان، دستیار زندگی
استاد حسین قوامی هنرمند نامدار موسیقی اصیل ایرانی است كه بیش از نیم قرن به موسیقی ایرانی خدمت كرد و صدای پرقدرتش در هر كوی و برزن به گوش می رسید، صدایی كه هیچ گاه از یادها نخواهد رفت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شرط ناشناس ماندن استاد آواز

ناگفته‌هایی درباره استاد حسین قوامی از زبان فرزندش علیرضا


استاد حسین قوامی هنرمند نامدار موسیقی اصیل ایرانی است كه بیش از نیم قرن به موسیقی ایرانی خدمت كرد و صدای پرقدرتش در هر كوی و برزن به گوش می رسید، صدایی كه هیچ گاه از یادها نخواهد رفت.

استاد حسین قوامی هنرمند نامدار موسیقی اصیل ایرانی

از ویژگی های استاد آن بود كه اشعار را آنچنان واضح می خواند كه هر شنونده ای می توانست شعر را بفهمد، احساس كند و به آن علاقه مند شود. استاد حسین قوامی (فاخته) (1368 - 1288)، فرزند رضاقلی قوامی و یكی از نخستین خوانندگان دوره جدید موسیقی ایرانی از دوران كودكی به موسیقی علاقه مند بود. حسین خان اسماعیل زاده، همان كسی كه ابوالحسن صبا و مرتضی خان محجوبی را آموزش داده بود در همسایگی وی زندگی می كرد و هنگامی كه صدای حسین قوامی 10-12 ساله را شنید از پدرش خواست به وی اجازه دهد تا آموزش آوازی حسین را عهده دار شود.

پیشنهادی كه با مخالفت پدر مواجه شد و حسین علاقه مند به آواز را بر آن داشت تا با گوش دادن به آثار خوانندگان آن زمان و تقلید از ایشان به تجربه اندوزی بپردازد. وی با رسیدن به سن بلوغ به شكل محرمانه نزد عبدالله حجازی آموزش دید و به ردیف های آوازی مسلط شد. زمانی كه در سال 1325 از سوی حسینقلی مستعان، رئیس رادیو به حسین قوامی پیشنهاد كار در رادیو داده شد، وی به دلیل شرایط خانوادگی این پیشنهاد را به شرط ناشناس بودن پذیرفت. 6 ماه پس از آغاز كار، روح الله خالقی نام مستعار «فاخته» را برای وی برگزید. حسین قوامی در سنین 80 سالگی نیز همچنان آواز می خواند و سرانجام استاد قوامی 17 اسفند 1368 فوت كرد و در امامزاده طاهر كرج در جوار مزار غلامحسین بنان و مرتضی حنانه به خاك سپرده شد.

«تو ای پری كجایی» اثری از زنده یاد همایون خرم، «شب جدایی» آهنگی از زنده یاد مجید وفادار و «جوانی» آهنگی از زنده یاد حسین یاحقی از مشهورترین قطعات استاد قوامی به شمار می رود.

گرچه شیوه قوامی بر خوانندگان بسیاری تاثیر داشته اما نمی توان مدعی شد كه وی شاگردانی تربیت كرده است.

گفتار زیر را از زبان فرزند بزرگ استاد، علیرضا قوامی می خوانید كه در گفت و گوی دوستانه وی با کامران مالكی نوه برادر استاد مطرح شده و گوشه هایی دیگر از زندگی شخصی این استاد بزرگ آواز ایران را برای علاقه مندان به تصویر می كشد كه به صورت سوال و جواب دوستانه ارائه می شود.

فرزند یك هنرمند اخلاقی را از وی می بیند كه دیگران كمتر با آن برخورد داشته اند. با توجه به این مساله كمی از اخلاق و شیوه زندگی استاد قوامی بگویید.

پدر من سال 1288 هجری شمسی در تهران چشم به جهان گشود ولی اصالتا شیرازی است. ایشان اكثر اوقات آرام بودند و كمتر به سخن درمی آمدند ولی چنانچه در محافل هنری مورد سوال واقع می شدند و یا نظر ایشان پرسیده می شد، به تفصیل پاسخ می دادند.

ضمنا استاد قوامی درباره اخلاق هنرمند در مجالس عمومی و منازل دوستان بسیار تاكید داشتند چرا كه معتقد بودند رفتار و منش یك هنرمند مورد توجه مردم قرار می گیرد و از سوی هنرمندان نیز به عنوان الگو شناخته می شود. تواضع، متانت، سخاوت و صداقت نیز خصوصیاتی بود كه هر كدام از ما از پدر یاد گرفتیم.

نگاه استاد به زندگی و هنر چگونه بود؟

* پدر همواره احترام و محبتی بی دریغ نسبت به خانواده و آشنایان داشتند و در منزل یا خارج از آن با همه متواضع و خوش برخورد بودند. ضمن این كه عقیده داشتند موسیقی خوب باید اول برای هنر و ارزش های آن به وجود بیاید و بعد آن را برای نسل های حال و آینده حفظ كرد. همچنین ایشان معتقد بود تدریس موسیقی باید به عهده افراد زبده گذاشته شود و موسیقی باید با زمان تنوع پیدا كند.

اجراهای استاد در كجا ضبط می شد؟

ایشان تعداد زیادی كار رادیویی و شماری هم برنامه های تلویزیونی داشتند. البته پدر در مجالس خانوادگی و دوستانه نیز به طور غیررسمی اجراهایی داشته اند كه توسط بعضی از دوستان یا بستگان ضبط و شماری از آنها در اختیار ما گذاشته شده است.

ضمنا استاد قوامی درباره اخلاق هنرمند در مجالس عمومی و منازل دوستان بسیار تاكید داشتند چرا كه معتقد بودند رفتار و منش یك هنرمند مورد توجه مردم قرار می گیرد و از سوی هنرمندان نیز به عنوان الگو شناخته می شود. تواضع، متانت، سخاوت و صداقت نیز خصوصیاتی بود كه هر كدام از ما از پدر یاد گرفتیم

استاد قوامی ساعات تنهایی خود را چگونه می گذراندند؟

* پدر به كتاب خواندن علاقه داشتند و بیشتر دیوان شاعران بزرگ ادبیات كلاسیك و نیز شاعران معاصر را مطالعه می كردند و گاه نیز به بعضی از آثار هنرمندان گوش می سپردند.

شیرین ترین خاطره ای كه از پدرتان به یاد دارید برایمان بگویید.

* شیرین ترین خاطره ام در دوره كودكی مربوط به خریدن یك دوچرخه جدید بود و بعد از آن برای خاتمه تحصیلاتم اتومبیلش را به من واگذار كرد كه این كار هم مرا بسیار خوشحال كرد و هم بیانگر گوشه ای از سخاوت و ازخودگذشتگی پدر بود.

آیا استاد، شما و فرزندان دیگرشان را به فراگیری دانش و هنر موسیقی تشویق می كردند؟

* پدر در این زمینه ما را مجبور نمی كردند اما علاقه داشتند ما ابتدا به تحصیل بپردازیم و بعد در صورت تمایل موسیقی را دنبال كنیم.

هنر پدر بر شما و دیگر فرزندان چه تاثیری داشته است؟

*هنر استاد كه از یك ارزش والای موسیقی ملی ایران سرچشمه داشته برای ما فرزندان و نیز سایر اقوام و آشنایان باعث مباهات بوده است.

بخش هنری تبیان

منبع: روزنامه ایران/ نویسنده: زهرا لاجوردی نیا