تبیان، دستیار زندگی
روی اَندرسون کارگردان 64 ساله و کم‌کار سوئدی است که در طول بیش از سه دهه فیلم‌سازی تنها چهار فیلم بلند و دو فیلم ‏کوتاه ساخته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خالق رئالیسم شاعرانه سوئدی


روی اَندرسون کارگردان 64 ساله و کم‌کار سوئدی است که  در طول بیش از سه دهه فیلم‌سازی تنها چهار فیلم بلند و دو فیلم ‏کوتاه ساخته است. هر چند امضای خود را پای بیش از صد فیلم تبلیغاتی انداخته که امروز الگوی بسیاری از ‏تولیدکنندگان این گونه فیلم‌هاست. حیرت‌آور این که برای همین 6 فیلم کوتاه و بلند کارنامه‌اش بیش از 15 جایزه بین‌‏الملی گرفته و نمایش دو فیلم آخرش با تحسین همه منتقدان روبرو شده است. دو فیلمی که نویدبخش ظهور سبکی تازه ‏در سینما است. سبکی که می‌توان آن را رئالیسم شاعرانه سوئدی نامید...‏

روی اندرسون

روی اندرسون یكی از مهم‌ترین فیلمسازان سینمای سوئد در سال‌های اخیر است. او در 31 مارس 1943 در سوئد متولد شد . این  کارگردان سوئدی که بیشتری فعالیت خود را در زمینه ساخت تبلیغات انجام داده است . کارگردان 70 ساله ای که بیش از 400 تبلیغات را کارگردانی کرده است .

یک سال پس از فارغ التحصیلی از موسسه فیلم سوئد در سال 1969، او کارگردانی اولین فیلم سینمایی بلند خود، "داستان عشق سوئد" را آغاز کرد . به این فیلم در همان سال چهار جایزه در جشنواره بین المللی فیلم برلین  اعطا شد. این فیلم یک موفقیت بزرگ برای روی اندرسون محسوب می شد .

او در سال 1975 ، فیلم بعدی اش یعنی «گیلیاپ» را ساخت که با یک فاجعه مالی و بحران روبرو شد . این فیلم ، فیلم ناامید کننده بود و باعث شد این کارگردان 25 سال فیلم نسازد .

‏در سال 2000 با فیلم «آوازهایی از طبقه دوم» جایزه ویژه هیات داوران كن را تصاحب كرد. او در سال 2007 بار دیگر یك اثر قابل توجه را با نام «شما زنده‌ها» كارگردانی كرد. اندرسون با تمهیدات روایی و فرمی غریب و با فیلمبرداری‌های درخشان با تونالیته آبی، قاب‌بندی ثابت با میزانسن‌هایی با پرسپكتیو و عمق میدان وسیع و فضا و آدم‌های شبح گونه‌اش ما را به هزارتویی دعوت می‌كند كه پر است از داستان‌های كوچك و تكه‌تكه كه شیوه روایی و عدم شخصیت‌پردازی كلاسیكش بیشتر شبیه روایت‌های پسامدرنیستی است.

جهان روی اندرسون، جهانی است تاریك و سرد كه آدم‌های آن تنها و در اتاقی تك‌رنگ و ملال‌آور زندگی می‌گذرانند. جهانی كه ساكنین آن همچون زامبی‌ها با گریمی وحشتناك در فضای افسرده شهری و عاری از هرگونه نشاط، پرسه می‌زنند

او با خلق موقعیت‌های گروتسك سعی در بازنمایی موقعیت بشر امروز دارد و همچون لارس فون تریه انسان را در منجلاب آگاهی‌های خویش تصویر می‌كند كه هیچ راه گریزی از آن نیست. تصاویر ناب اندرسون همراه با مایه‌های طنز را می‌توان با آثار نقاشان سوررئالیست مانند موریس اشر، اگون شیله و... مقایسه كرد. هر چند او نیز مانند پیشینیان خویش همچون درایر و برگمان به منش اندیشه اخلاقی-عرفانی شمالی پایبند است. نمونه‌های زیادی از این رویكرد را می‌توان در تك‌تك نماهای «آوازهایی از طبقه دوم» مشاهده كرد. «كبوتری كه روی شاخه‌یی نشسته و به وجود می‌اندیشد» عنوان آخرین فیلم بلند او است كه در سال 2014 روی پرده خواهد رفت .

جهان روی اندرسون، جهانی است تاریك و سرد كه آدم‌های آن تنها و در اتاقی تك‌رنگ و ملال‌آور زندگی می‌گذرانند. جهانی كه ساكنین آن همچون زامبی‌ها با گریمی وحشتناك در فضای افسرده شهری و عاری از هرگونه نشاط، پرسه می‌زنند. «شما، زنده‌ها» (2007 ) كه تابستان 2009 در انجمن فیلم امریكا به نمایش درآمد، چهارمین فیلم بلند اندرسون در چهار دهه فعالیت كاری او است، در عین حال موقعیت این فیلمساز سوئدی را به ‌عنوان صاحب سبك خاص بصری و یك استاد ابزورد تثبیت می‌كند.

روی اندِرسون کارگردانی است که با آرامش کارمی‌کند. بین «آوازهایی از طبقه دوم» با آخرین فیلمش «شما، زنده‌ها» هفت ‏سال فاصله وجود دارد.

روی اندرسون

اندرسون در «شما، زنده‌ها» هم همچنان به دغدغه‌های متافیزیكی و اخلاقی ‌پرداخت، اما روی كشمكش‌ها و درگیری‌های روزمره تمركز می‌كرد: مردی كه درصدد تهیه بلیت قطار است، دائم و بیهوده جای خود را عوض می‌كند ولی به نتیجه‌یی نمی‌رسد؛ پیرمردی سگ خود را به دنبال خود در پیاده‌رو می‌كشد؛ دختر جوان غمگینی كه در كافه‌یی عجیب به خاطر هنرمند مورد علاقه خود به انتظار نشسته ولی هر بار آن كافه تعطیل می‌شود؛ شخصیت‌هایی كه مدام در قالب 50 تابلوی حیرت‌انگیز از كنار هم می‌گذرند، با اینكه هیچ قهرمانی یا هیچ پلات داستانی وجود ندارد.

به جای آن داستان‌های تكه‌تكه با اتمسفر و درونمایه فیلم پیوند می‌خورند. شخصیت‌ها [در فیلم دیگرش «شما، زنده‌ها»] همچون «جذابیت پنهان بورژوازی» بونوئل، رو به دوربین كرده و از رویا‌هایشان حرف می‌زنند. در سكانسی نفسگیر میهمانان در حالی كه داماد با گیتار الكترونیك برای عروسش سرناد (قطعه موسیقی عاشقانه) می‌نوازد از برابر دیدگان آنها مثل منظره‌یی از داخل یك قطار می‌گذرند. این نما كه دو ماه طول كشید تا به نتیجه برسد، نشان‌دهنده این است كه اندرسون در تلاش است به یك جلوه بصری خاص دست پیدا كند.

زمانی که روی آندرسون درباره نقاش ها و نقاشی هایی که دوست دارد صحبت می کند انگارمشغول حرف زدن درباره فیلم های خودش است :«درسطح وقتی به این آثار نگاه کنی ممکن است به نظرت درهم برسد و حتی شاید احمقانه ،اما در ورای این سطح یک قلب بسیار بسیارحساس و غمگین وجود دارد. برای مثال وقتی به تابلوهای «فاجعه جنگ»گویا نگاه می کنیم،یعنی به آن مجموعه تابلوها با سوژه تیر باران در زمان جنگ فرانسه و اسپانیا در سطح شاید شاهد احساس غم باشیم یا توصیف درد،اما در عمق می توانیم عشق وتعهد را هم حس کنیم.»

جالب است ،این کارگردان که بسیارآهسته فیلم می سازد،به نوعی شتاب هم دارد،آن هم شتاب فیلم ساختن،او حالا روی شروع پروژه بعدی خود متمرکزاست :«هر دو فیلم آهنگ ها»و «تو،زندگی»را درحالی شروع کردم که فقط پنجاه درصد فیلم نامه آن ها آماده بود .فیلم برداری را شروع کردم ،بعد از این که حدود بیست دقیقه از فیلم را گرفتم ،به جشنواره فیلم برلین رفتم و آن را به تهیه کننده ها و پخش کننده ها نشان دادم بلافاصله مورد حمایت قرار گرفتم و بودجه فیلم تامین شد ،فیلم بعدی خودم را هم به همین شیوه خواهم ساخت .مطمئن باشید.»

اگر چه همه چیز در فیلم های روی آندرسون کنترل شده به نظرمی رسداما انگاراوبا بداهه سازی بیگانه نیست ،خودش این تضاد را این گونه توضیح می دهد :«از این که یک فیلم نامه کامل نداشته باشم نمی ترسم چون خیلی سریع می توانم در دل یک صحنه طنزو موقعیت کمیک یا شاعرانگی و درام پیدا کنم،دردل همه صحنه ها این عناصر وجود دارد اصلاً درخود زندگی هم همین طوراست...»

فیلم‌های اندرسن حال و هوایی شبیه آثار کلاسیک اینگمار برگمن فیلمساز بزرگ سینمای سوئد دارد. عموم فیلم‌های اندرسن با استقبال منتقدان سینمایی همراه بوده‌اند.

فرآوری : مسعود عجمی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منابع : نشریه سینمای پویا،شماره20 ، سینمای ما ، روزنامه اعتماد ، سایت en.wikipedia