تبیان، دستیار زندگی
شهید سید موسی نامجو در سال ۱۳۱۷ در بندر انزلی به دنیا آمد و پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل در دانشکده افسری ادامه داد و به درجه افسری رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مردی به رنگ پرتقال


شهید سید موسی نامجو در سال 1317 در بندر انزلی به دنیا آمد و پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل در دانشکده افسری ادامه داد و به درجه افسری رسید.

شهید نامجو

او پس از انقلاب 1357 ایران در مسئولیت‌هایی چون عضو هیئت علمی و فرماندهی دانشکده افسری و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح مشغول به کار شد.

سید موسی نامجو، در سال 1349 ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، 3 فرزند (2 پسر و یک دختر) است.

وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران در حادثه سقوط پرواز هرکولس سی-130 نیروی هوایی ارتش ایران 1360 همراه با تعدادی از فرماندهان دیگر به شهادت رسید. امروز خیابان «گرگان» یکی از خیابان‌های قدیمی تهران به نام یادبود این شهید است.

کتاب مردی به رنگ پرتقال نوشتهء عزت‌الله الوندی در ارتباط با زندگی این شهید به چاپ رسیده است.

شهید در بیان حضرت امام خمینی (ره)

با کمال تأثر و تأسف خبر دل‌خراش سانحه هوایی یک فروند هواپیمای نیروی هوایی که حامل شهدا و مجروحین جنگ اخیر بود و منجر به شهادت جمعی از خدمت گزار ان به اسلام و ملت شهید پرور ایران شد که در بین آنان تیمسار سرلشکر ولی الله فلاحی، تیمسار سرتیپ نامجو، تیمسار سرتیپ فکوری و آقای کلاهدوز بودند، واصل شد.

اینان خدمت گزار ان رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از انقلاب با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند.

امید است که پس از پیروزی شرافت آفرین برای ملت و پس از زحمات طاقت فرسا در راه هدف و عقیده، روسفید و سرافراز به پیشگاه مقدس ربوبی وارد و مورد رحمت خاصه واقع شوند.

شهید نامجو ابتدا فرمانده دانشکده افسری شد که بسیار مهم بود، چون افسران آینده را باید تربیت می‌کردند

تربیت کننده افسر آینده

محسن رضایی می‌گوید: شهید نامجو هم که اوایل تشکیل سپاه از طریق شهید کلاهدوز با او آشنا شدم، وی شهید کلاهدوز و جمعی از افسران ارتش، قبل از انقلاب با هم رابطه داشتند و این‌طور که شهید کلاهدوز برای من تعریف کرد، آن انفجاری که قبل از انقلاب در لشگر گارد در تهران صورت گرفت. در غذاخوری افسران، توسط دوستان این دو نفر صورت گرفت. اعلامیه هم پخش می‌کردند.

البته ارتش حتی تا خانواده‌های نزدیک افرادش را کنترل می‌کرد. اگر فردی مذهبی داخل این‌ها بود یا از نیروهای انقلابی بود، سعی می‌کردند با احتیاط با آن‌ها برخورد کنند ولی حادثه انقلاب نشان داد که فطرت ارتش هم فطرت مردم ایران بوده است و منهای سران بالا که حالت سرسپردگی داشتند. توده اصلی ارتش به مردم پیوست ولی خوب مردم پیش گام تر از ارتش بودند.

شهید نامجو ابتدا فرمانده دانشکده افسری شد که بسیار مهم بود، چون افسران آینده را باید تربیت می‌کردند. تجربه وی خیلی هم زیاد نبود که قبل از انقلاب میدان زیادی برای بروز خلاقیت‌هایش داشته باشد. در همان اولین دوره، وی که یک گروه از افسران را برای آموزش انتخاب کرد، بسیار خوب عمل کرد و این خود در اولین سان رژه‌ای که گذاشت نشان داد. شهید نامجو خیلی خوب درخشید و خیلی سریع خودش را نشان داد. از جمله کارهای مهم دیگر این بود که افسران قدیم ارتش، نسبت به تشکیل سپاه ذهنیت داشت؛ مخصوصاً در زمان بنی‌صدر یک جو منفی نسبت به سپاه درست شده بود. شهید نامجو با آن روحیه انقلابی که داشت، با ارتباطی که با ما و شهید کلاهدوز برقرار می‌کرد، امکاناتی را که می‌خواستیم، از ارتش می‌آورد و به سپاه می‌داد، مثلا دو تا پادگان در اختیار ما گذاشت، بعد هم در زمان جنگ که در جنوب وضعیت ناگواری بود، حضور پیدا می‌کرد و شرکت داشت.

فرآوری : سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع: وبلاگ سید موسی نامجو، سایت وزارت دفاع