تبیان، دستیار زندگی
جمله «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصرى آمده است و یك قانون كلى و عمومى را بیان مى‏كند، قانونى سرنوشت‏ساز و حركت آفرین و هشدار دهنده!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از ماست که بر ماست!


تاکنون بسیار با خود اندیشیده‌ایم که چرا مشکلات، مردم جامعه ما را احاطه کرده است و هر روز سختی تازه‌ای روی به سویمان می‌آورد. مشکلات مالی، اجتماعی، فرهنگی و ... ایران عزیزمان را فراگرفته است و مردم، در پی آسایش، به هر دری می‌زنند. در این میان گروهی دست به دامان خدا شده و دست نیاز به سویش دراز کرده و از او می‌خواهند مشکلات را از جامعه بردارد و آینده‌ای روشن را برایمان به ارمغان آورد. گروهی دیگر نیز استکبار جهانی و جوامع غربی را عامل اصلی می‌دانند و خود را مبرا می‌کنند. باید دید حقیقت چیست و چه باید کرد؟!


 افسردگی یک فرصت بزرگ برای تغییر

تغییرات از خود ماست!

جمله «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصرى آمده است و یك قانون كلى و عمومى را بیان مى‏كند، قانونى سرنوشت‏ساز و حركت آفرین و هشدار دهنده! این قانون یكى از پایه‏هاى اساسى جهان بینى و جامعه‏شناسى در اسلام است.

این اصل قرآنى كه یكى از مهمترین برنامه‏هاى اجتماعى اسلام را بیان مى‏كند به ما مى‏گوید هر گونه تغییرات برونى متكى به تغییرات درونى ملتها و اقوام است، و هر گونه پیروزى و شكستى كه به قومى رسید از همین جا سرچشمه مى‏گیرد.

بنابراین آنها كه همیشه براى تبرئه خویش به دنبال "عوامل برونى" مى‏گردند، و قدرت هاى سلطه‏گر و استعمار كننده را همواره عامل بدبختى خود مى‏شمارند، سخت در اشتباهند، چرا كه اگر این قدرت‌هاى جهنمى پایگاهى در درون یك جامعه نداشته باشند، كارى از آنان ساخته نیست.

براى پایان دادن به بدبختی‌ها و ناكامی‌ها باید دست به انقلابى از درون زد، یك انقلاب فكرى و فرهنگى، یك انقلاب ایمانى و اخلاقى، و به هنگام گرفتارى در چنگال بدبختی‌ها باید فورا به جستجوى نقطه‏هاى ضعف خویشتن پرداخت، و آنها را با آب توبه و بازگشت به سوى حق از دامان روح و جان خود شست، تولدى تازه پیدا کرد و نور و حركتى جدید، تا در پرتو آن بتوان ناكامی‌ها و شكست‌ها را به پیروزى مبدل ساخت.

از احكام اعمال این است كه بین اعمال انسان و حوادثى كه رخ مى‏دهد ارتباط وجود دارد، البته منظور از اعمال تنها حركات و سكنات خارجیه‏اى است كه عنوان حسنه و سیئه دارند، نه حركات و سكناتى كه آثار هر جسم طبیعى است، آیات زیر به خوبی این مطلب را بیان می‌دارند:

1 ـ "وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ كَثِیرٍ"؛ و آنچه مصیبت كه به شما مى‏رسد به خاطر كارهایى است كه به دست خود كرده‏اید، البته خداى تعالى از تاثیر بسیارى از كارهاى شما جلوگیرى مى‏كند. "سوره شورا آیه 30"

میان اعمال و حوادث جهان تا حدى ارتباط وجود دارد و حوادث خیر از اعمال خیر و حوادث بد از اعمال بد ناشی می‌شوند

2 ـ "إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ، حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ"؛ به درستى خداوند نعمت هیچ قومى را سلب نمى‏كند و وضع آنان را تغییر نمى‏دهد تا خودشان وضع خود را تغییر دهند، و چون خدا براى قومى بدى بخواهد دیگر برگشتى برایش نیست. (سوره رعد آیه 12)

3 ـ "ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَكُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى‏ قَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ"؛ و این بدان جهت است كه خدا هرگز چنین نبوده كه نعمت قومى را تغییر دهد، و به عذاب مبدل سازد، مگر وقتى كه آنان وضع خود را تغییر داده باشند. (سوره انفال آیه 53)

ظاهر این آیات بیانگر آن است كه میان اعمال و حوادث جهان تا حدى ارتباط وجود دارد و حوادث خیر از اعمال خیر و حوادث بد از اعمال بد ناشی می‌شوند.

دو آیه زیر به وجود این ارتباط تصریح نموده و می‌فرمایند:

1 ـ "وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ، وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا یَكْسِبُونَ"؛ اگر اهل بلاد ایمان مى‏آوردند، و تقوا پیشه مى‏كردند، ما بركت‏هایى از آسمان بر آنان مى‏گشودیم، و لیكن تكذیب كردند و ما به جرم این عادتشان گرفتیم. (سوره اعراف آیه 95)

2 ـ "ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ، لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا، لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ"؛ فساد در خشكى و دریا اگر پیدا شد به خاطر اعمالى است كه مردم كردند، تا خدا بعضى از آنچه را كه كردند به ایشان بچشاند. تا شاید بر گردند. (سوره روم آیه 41)

از احكام اعمال این است كه بین اعمال انسان و حوادثى كه رخ مى‏دهد ارتباط وجود دارد، البته منظور از اعمال تنها حركات و سكنات خارجیه‏اى است كه عنوان حسنه و سیئه دارند، نه حركات و سكناتى كه آثار هر جسم طبیعى است

در نتیجه حوادثى كه در عالم حادث مى‏شود، تا حدى تابع اعمال مردم است، اگر نوع بشر بر طبق رضاى خدا عمل كند، و راه طاعت او را پیش گیرد، نزول خیرات و باز شدن درهاى بركات را در پى دارند، و اگر این نوع از راه عبودیت منحرف گشته، ضلالت و فساد نیت را دنبال كنند، و اعمال زشت مرتكب گردند، باید منتظر ظهور فساد در خشكى و دریا، و هلاكت امت‌ها، و سلب امنیت، و شیوع ظلم، و بروز جنگ‌ها، و سایر بدبختى‏ها باشند، بدبختى‏هایى كه راجع به انسان و اعمال انسان است.

چنین اجتماعی در کنار این رویدادها باید در انتظار ظهور مصائب و حوادث جوى، مانند سیل و زلزله و صاعقه و طوفان و امثال آن باشند. خداى سبحان در كتاب مجیدش به عنوان نمونه داستان سیل عرم، و طوفان نوح، و صاعقه ثمود، و صرصر عاد، و از این قبیل حوادث را ذكر فرموده است.

نتیجه

رسیدن به قله‌های موفقیت و رهایی یافتن از مشکلات تنها زمانی امکان‌پذیر است که آدمی جان خویشتن را تطهیر کرده و برای دستیابی به نعمات الهی با تمام قوا تلاش نماید. هر یک از افراد جامعه وظیفه دارند برای بهبود شرایط حاکم بر اجتماع تمام توان خویش را به کار گیرند ـ علاوه بر دعا و توکل بر ایزد یگانه ـ تا به سعادت دنیا و آخرت دست یابند.

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش قرآن تبیان        


منابع:

ترجمه المیزان، ج ‏2، ص 272.

تفسیر نمونه، ج ‏10، ص 146.