تبیان، دستیار زندگی
سید امیر پروین‌حسینی یکی از تهیه‌کنندگان خوش سابقه تلویزیون و سینماست. او فعالیت‌های سینمایی بسیاری در مقام تهیه‌کننده، مدیر تولید و… در خارج از ایران داشته ‌است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاک کابل

گفتگو با سید امیر پروین حسینی ، تهیه کننده فیلم خاک و مرجان


سید امیر پروین‌حسینی یکی از تهیه‌کنندگان خوش سابقه تلویزیون و سینماست. او فعالیت‌های سینمایی بسیاری در مقام تهیه‌کننده، مدیر تولید و… در خارج از ایران داشته ‌است. آخرین فعالیت سینمایی او به‌عنوان تهیه‌کننده در فیلم خاک و مرجان است که با بازیگران افغان و در شهر کابل فیلمبرداری شده‌است. پروین‌حسینی در مقام تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار جوایز مختلفی را برای ساخته‌های سینمایی و تلویزیونی‌اش بدست آورده‌است. شیوه کار و نحوه تعاملش با گروه فیلمسازی او را در رده تهیه‌کنندگان خوشنام سینما قرار داده‌است.

فیلم خاک و مرجان

تجربه‌ پروین‌حسینی در فیلمسازی در خارج از کشور بسیار است و این تجربه‌های مثبت را مدیون نگاه حرفه‌ای است که به مقوله فیلمسازی دارد. او چندین فیلم‌ تلویزیونی‌ و سینمایی در اروپا ساخته ‌است اما علاقه شخصی او به کار در کشورهای منطقه است. از ساخت فیلم در لبنان و امارات گرفته تا کابل، نشان از تمایل او به تعامل با هنرمندان کشورهای منطقه دارد. او که در دانشکده صدا و سیما در رشته‌های تولید و با گرایشات فیلمسازی و تبلیغات، تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد ادامه داده‌ است و تلاش او در ساخت فیلم‌های متفاوت و شیوه‌های نوین تولید تمایل او را به کنار گذاشتن نگاه سنتی به فیلمسازی و رها کردن قالب‌های کلیشه‌ای را نشان می‌دهد. با سیدامیر پروین‌حسینی به بهانه ساخت فیلم سینمایی خاک و مرجان که تهیه‌کنندگی آن را برای شبکه سحر بر عهده داشته است،گفت وگویی انجام دادیم که در نهایت به بحث درباره مشکلات فیلمسازی در خارج از کشور و آسیب‌شناسی این موضوع کشیده شد. ماحصل این گفت وگو را می‌خوانید:

موضوع نوشتن فیلمنامه خاک و مرجان چگونه مطرح شد و آیا در هنگام ساخت تغییراتی در فیلمنامه ایجاد شد؟

من برای فیلمنامه ایده‌ای داشتم خانم پانته‌آ تاجبخش – نویسنده فیلمنامه خاک و مرجان - هم طرح‌هایی داشت که اینها را با هم ادغام کردیم و فیلمنامه نهایی توسط خانم تاجبخش نوشته شد. البته در نگارش متن تا تبدیل شدن آن به یک فیلمنامه کامل همچنان با هم همفکری می‌کردیم.

تا مراحل تصویب آن در شبکه سحر طی شود، شش هفت ماهی زمان برد. بعد هم مسعود اطیابی به‌عنوان کارگردان انتخاب شد. مراحل فیلمنامه، پیش تولید، تصویربرداری، صداگذاری، موسیقی و تدوین فیلم هم دو سال به طول انجامید.

معمولا کارگردان هم به اقتضای شرایط کار تغییراتی در فیلمنامه ایجاد می‌کند که اغلب هم با نظر نویسنده مغایر است. ما باید به نوعی بر سر این تغییرات به تعامل برسیم که نویسنده راضی باشد و کارگردان هم انگیزه‌اش را از دست ندهد. گاهی باید به کارگردان اجازه داد که تغییرات مورد نظرش را اعمال کند اما این تغییرات نباید به اصل و ماهیت متن لطمه بزنند. برای حل این مشکل می‌توان کارگردان را از همان ابتدا در پروسه نوشتن دخالت داد.پروسه نوشته شدن فیلمنامه یک سال زمان برد. فیلم به زبان فارسی ایرانی نوشته شده بود که بازیگران در زمان فیلمبرداری به زبان دری آنرا اجرا می‌کردند. البته خانم تاجبخش در زمان نوشتن فیلمنامه درباره زبان دری تحقیق کرده بود و متن را بر اساس اطلاعاتی که از این زبان بدست آورده بود نوشتند.

در ابتدا قرار نبود این فیلم در افغانستان ساخته شود و می‌خواستیم فیلم را در ایران بسازیم اما دیدیم که داستان فیلم به گونه‌ای است که اگر در ایران ساخته شود باورپذیر نخواهد بود. تا به حال در کابل فیلمی ساخته نشده بود

چرا فیلم را در افغانستان ساختید و نه در خود ایران؟

اتفاقا در ابتدا قرار نبود این فیلم در افغانستان ساخته شود و می‌خواستیم فیلم را در ایران بسازیم اما دیدیم که داستان فیلم به گونه‌ای است که اگر در ایران ساخته شود باورپذیر نخواهد بود. تا به حال در کابل فیلمی ساخته نشده بود. فیلمسازان بسیاری از همه دنیا در افغانستان فیلم‌های زیادی ساخته‌اند اما هیچ‌کدام نتوانسته بودند در کابل فیلمبرداری کنند. دلیل آن هم اوضاع امنیتی است که بر این شهر حاکم است.

در افغانستان با مشکل مجوز گرفتن هم روبه‌رو بودید؟ و آیا همکاری‌های لازم با شما انجام می‌شد؟

مشکلی نداشتیم و  برای ساخت این فیلم از همه ادارات و وزارتخانه‌های مربوطه مجوز داشتیم. از وزارت خارجه، وزارت داخله، وزارت فرهنگ و امنیت پلیس. در واقع همه دست به دست هم دادند تا این فیلم ساخته شود.افغان‌ها از فیلمی که ما ساخته بودیم خوششان آمده بود و داستان فیلم را دوست داشتند. اما کلا به گروه‌های فیلمسازی که به آنجا می‌آیند اطمینان ندارند. برای اینکه خیلی‌هایشان عملا آنها را فریب می‌دهند و فیلمی علیه افغانستان  می‌سازند. به همین دلیل چشمشان ترسیده و چون اعتمادشان کم شده‌است سخت مجوز می‌دهند.

در زمان فیلمبرداری در کابل با مشکلاتی هم مواجه شدید؟ این مشکلات بیشتر در چه بخش‌هایی به شما تحمیل می‌شدند؟

فیلم خاک و مرجان

مشکلات ما در افغانستان در دو شاخه قابل ذکر است. اول فیلمسازی در کابل است که کار بسیار مشکلی است. نمی‌شد در خیابان‌های کابل تصویربرداری کرد. با علم کردن دوربین معمولا جمعیت بسیار زیادی در اطراف ما جمع می‌شدند که کار فیلمبرداری را با مشکل مواجه می‌کردند.از طرف دیگر شرایط کار کردن در افغانستان برای خارجی‌ها بسیار سخت است. گروه ما بسیار شجاع بود که با کمترین مشکل و بدون آنکه اتفاقی برای کسی از اعضای گروه بیفتد، کار را در افغانستان به پایان برد. البته ما از همان ابتدا و به سفارش خود افغان‌ها چهار نفر رنجر را استخدام کرده بودیم که در تمام مدت با گروه فیلمسازی همراه بودند و حفاظت از ما را بر عهده داشتند با همان هیبت و هیکل بادیگاردهای حرفه‌ای فیلم‌ها. آنها در واقع کارشان محافظت از خارجی‌هاست.

تمام هزینه‌های این چهار نفر را خود ما می‌دادیم. اما آنها از طرف دولت افغانستان معرفی شده بودند. هر بار هم که در لوکیشنی کار می‌کردیم 5-6 نفر از پلیس محلی را در اختیار ما می‌گذاشتند که کار حفظ نظم و محافظت را انجام می‌دادند. اوضاع به قدری نا امن بود که بدون حضور پلیس و این رنجرها عملا ما قادر به فیلمبرداری نبودیم. یک وقت‌هایی ما برای کار به جاهایی از شهر می‌رفتیم که خود این پلیس‌ها و رنجرها ما را همراهی نمی‌کردند. جاهایی بود که می‌دانستند خیلی خطرناک است. ما هم البته اطلاع خیلی درستی از میزان نا امنی نداشتیم و برای همین می‌رفتیم و کارمان را انجام می‌دادیم.

شانس هم خیلی با ما یار بود که هیچ اتفاقی برایمان نیفتاد. چون خیلی محتمل بود که حمله‌ای صورت بگیرد یا تیراندازی شود و جان بچه‌ها واقعا در خطر بود.  وقتی مجوزهای لازم را از دستگاه‌های مختلف دولتی دریافت کردیم خود آنها به تمام مراکز پلیس نامه زدند که با ما همکاری کنند و امنیت جانی ما را تامین کنند. هر لحظه از کار سخت بود. خیلی طولانی و با دشواری کار کردیم هیچ لحظه‌ای از کار بی مشکل نبود، حتی یک پلان. اما ما تصمیم گرفته بودیم که کار کنیم و چیزی نمی‌توانست مانع‌مان باشد.

سخن آخر ...

من فقط می‌خواهم بگویم فیلمی که در خارج از کشور ساخته می شود هم مانند هر فیلم دیگری حاصل کار و تلاش‌های یک گروه است و نه یک فرد. مثلا طراح صحنه این کار برای آماده کردن صحنه زحمت خیلی زیادی کشید. برای اینکه دکور را با فرهنگ و فضای زندگی افغان‌ها هماهنگ کند تحقیقات بسیاری انجام داده بود که احتمالا به چشم نمی‌آید آنقدر که در فیلم طبیعی و جا افتاده است. زحمات فیلمبردار و صدابردار که در آن شرایط سخت در کابل کار می‌کردند هیچگاه دیده نمی‌شود. فیلم خاک و مرجان نتیجه زحمات همه اعضا گروه بود که برای ساخته شدن آن انصافا از جانشان مایه گذاشتند.

بخش سینما و تلویزیون تبیان

منبع : روزنامه آرمان / ساغر فروتن