شما مجاز به انتخاب رشته نیستید!
یک سال است که تلاش کردهای و درس خواندهای. یکسال؟ نه، خیلی بیشتر! از وقتی وارد دبیرستان شدی فکر و ذکرت کنکور بود. تمام سال تحصیلی و حتی تابستانها. درس میخواندی، تست میزدی و خلاصه خودت و اطرافیانت در شمارش معکوس روزی بودید که از بلندگو اعلام کنند: داوطلبان گرامی، دفترچهها را بردارید و شروع کنید.
تمام منابع را خواندی و فقط خدا میداند روزهای آخر چه استرسی را تحمل کردی. سوالات به نظرت سخت نیامد و پاسخنامهات هم تقریبا پر بود اما امروز که برای گرفتن جواب رفتی، دیدن رتبهات مثل یک لیوان آب سرد که روی سرت خالی شود، تمام رویاهایت را در هم شکست.
با این رتبهای که تو آوردی، هیچکدام از رشتههای مورد علاقهات قبول نمیشوی و شاید اصلا مجبور باشی قید دانشجو بودن را بزنی و یکسال دیگر درس بخوانی. تمام شبهایی که بیدار ماندی، مهمانیهایی که نرفتی، فیلمهایی که ندیدی و تلاشهایی که کردی مثل یک فیلم از مقابل چشمانت میگذرد و تو حس میکنی به نقطهی آخر دنیا رسیدهای اما عجله نکن. شکست در کنکور یک نقطه است اما نه برای بستن دفتر ادامهی تحصیل بلکه برای آمدن به سرخط و نوشتن دوباره.
شما در ابتدای روزهای جوانی هستید و شاید کنکور و نتیجهای که مورد انتظارتان نبود، یک شروع نه چندان مطبوع از زندگی واقعی باشد. هرچند کلیشه به نظر میآید اما شکست بخشی از زندگی است که شما تجربه خواهید کرد. اگر این واقعیت را قبول کنید، در طول زندگیتان میتوانید بعد از هر زمین خوردن، بایستید و دوباره راه بروید اما اگر بخواهید به دنبال یک زندگی آرمانی بدون شکست باشید، خیلی زود سرخورده میشوید.
بهترین راهحل این است که شکستتان را خردمندانه بپذیرید و نگذارید دچار انزوا و افسردگی شوید. یک شروع دوباره میتواند حال و هوایتان را عوض کند. هرچند ناراحت هستید و این احساس کاملا طبیعی است اما تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید.
وقتی شرایط امروز را قبول کردید باید به فردا فکر کنید. فردا یعنی هدفهای واقعی. شرکت در کنکور بعدی و قبول شدن در رشتهی مورد علاقهتان یک هدف است و رتبهی یک رقمی آوردن یک هدف دیگر. لطفا بلندپرواز نباشید اما مبارزهجو باشید. برای یک هدف واقعی دوباره شروع کنید
بعد از دیدن رتبهتان، اگر میخواهید جناب کنکور ضربه فنیتان نکند، این نکتهها را فراموش نکنید:
**اول از همه وقتی دنبال یک نفر میگردید تا شکستتان را به گردن او بیاندازید، لطفا خودتان جاخالی بدهید. وقتی واقعا تلاش کردید، اینکه بگویید من بیکفایت هستم هیچ مشکلی را حل نمیکند، اگر بگویید سوالات خیلی دشوار بود و درسها نامفهموم باز هم کار خودتان را برای سال بعد، سخت کردهاید. سعی کنید مقصر بیخطر پیدا کنید. چطور است نگاهی به درصدها بیاندازید و بگویید مثلا درسهای عمومیام مشکل دارد یا نمونه سوالات بیشتری احتیاج داشتم و یا اگر آن بیماری چند روز مرا عقب نمیانداخت موفقتر بودم. خلاصه در خودگوییها و خلوتتان حواستان باشد چیزهایی را تلقین نکنید که آیندهتان را خراب کند.
**عزت نفس شما ارزشمندتر از نتیجهی کنکور است. یادتان باشد قرار است یک عمر با آن زندگی کنید. اگر خانم یا آقای مهندس بشوید و یا حتی تصمیم بگیرید ادامهی تحصیل ندهید، باز هم به یک عزت نفس سالم و سرحال احتیاج دارید. اگر همیشه شکستتان را به گردن خودتان بیاندازید و موفقیتتان را هم گردن شانس، چیزی از عزت نفس باقی نمیماند. بپذیرید که تلاش کردهاید اما یک مسابقهی سخت و رقابت فشرده، نیاز به تسلط بیشتری دارد، همین.
**واقعنگر باشید. وقتی شرایط امروز را قبول کردید باید به فردا فکر کنید. فردا یعنی هدفهای واقعی. شرکت در کنکور بعدی و قبول شدن در رشتهی مورد علاقهتان یک هدف است و رتبهی یک رقمی آوردن یک هدف دیگر. لطفا بلندپرواز نباشید اما مبارزهجو باشید. برای یک هدف واقعی دوباره شروع کنید.
**
برای اینکه باور کنید خیلی از افراد موفق، روزی طعم شکست را چشیدهاند به اطراف خود نگاهی بیاندازید. حتما در دوستان واقوام شما افرادی بودهاند که سال اول قبول نشدند و یا در شغلشان یکبار شکست خوردند و امروز وضعیت خوبی دارند. شما قراراست در این دنیا زندگی کنید و این یعنی بتوانید تمام شکستهایتان را در زمینههای مختلف مدیریت کنید. وقتی ببینید اولین و آخرین نفری نیستید که در کنکور موفق نمیشوید،کمی آرامتر خواهید شد. برای قوی بودن و موفقیت، به خدا توکل داشته باشید، روی یک کاغذ این بیت از حافظ را بنویسید و جایی مقابل چشمانتان نصب کنید:تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش
دنیا به آخر نرسیده و این تازه شروع شماست پس به جای غم و غصه، یک یاعلی بگویید و بلند شوید. زندگی فردای شما از این زمین خوردنها و برخواستنها زیاد خواهد داشت.
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع : آستان مهر
مطالب مرتبط: