تبیان، دستیار زندگی
برگهای زرین حیات علامه حلی با تعهد و صداقت مزین و با تار و پودی از اخلاص و محبت شیرازه گردیده است . مرزبان بیداری كه فقه شیعه و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را در سایه سار ولایت پاسداری كرد و فقاهت را با درفش ولایت بر افراشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علامه حلی

علامه حلی

برگهای زرین حیات علامه حلی با تعهد و صداقت مزین و با تار و پودی از اخلاص و محبت شیرازه گردیده است . مرزبان بیداری كه فقه شیعه و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را در سایه سار ولایت پاسداری كرد و فقاهت را با درفش ولایت بر افراشت.

ولادت و خاندان

چنانكه نقل است مولای متقیان علی علیه السلام در مسیر حركت از كوفه به صفین بر تپه های بابل روی تل بزرگی ایستاد و اشاره به بیشه و نیزاری نمود و این سخن را فرمود:

اینجا شهری است و چه شهری !

اصبغ بن نباته از یاران نزدیك حضرت عرض كرد:

یا امیرالمومنین ! می بینم از وجود شهری در اینجا سخن می گویی ، آیا در اینجا شهری بود و اكنون آثار آن از بین رفته است ؟

فرمود: نه ! ولی در اینجا شهری به وجود می آید كه آن را «حله سیفیه » می گویند و مردی از تیره بنی اسد آن را بنا می كند و از این شهر مردمی پاك سرشت و مطهر پدید می آیند كه در پیشگاه خداوند مقرب و مستجاب الدعوه می شوند.

در شب 29 رمضان 648 ق . در این شهر فرزندی از خاندانی پاك سرشت ولادت یافت كه از مقربان درگاه باری تعالی قرار گرفت . نامش حسن و معروف به آیه الله علامه حلی است . مادرش بانویی نیكوكار و عفیف ، دختر حسن بن یحیی بن حسن حلی خواهر محقق حلی است و پدرش شیخ یوسف سدیدالدین از دانشمندان و فقهای عصر خویش در شهر فقاهت حله است .

علامه حلی از طرف پدر به «آل مطهر» پیوند می خورد كه خاندانی مقدس ‍ و بزرگ و همه اهل دانش و فضیلت و تقوا بودند. از آنها آثار و نوشته های گرانقدر به یادگار مانده كه تا به امروز و در امتداد تاریخ مورد استفاده دانش ‍ پژوهان قرار گرفته است . آل مطهر به قبیله بنی اسد كه بزرگترین قبیله عرب در شهر حله است پویند می خوردند كه مدت زمانی حكومت و سیادت از آنها بود.

آغاز تحصیل

منزل شیخ سدیدالدین كه سرشار از كرامت و تقواست ، كودكی را در خود جای داده كه مایه افتخار آن است . حسن فرزند شیخ گرچه هنوز از عمرش ‍ چند سالی بیش نگذشته ، با راهنمایی دلسوزانه پدرش برای فراگیری قرآن مجید به مكتب خانه رفت و با تلاش و پیگیری مداوم و هوش و استعداد خدادادی كه داشت در زمان كوتاه خواندن قرآن را بخوبی یاد گرفت .

فرزند شیخ نوشتن را در مكتب خانه آموخت ولی به این مقدار راضی نشد. از این رو نزد معلم خصوصی خد رفت و در محضر شخصی به نام «محرم » با تلاش و جدیت فراوان در اندك زمان نوشتن را بخوبی فرا گرفت .

حسن بن یوسف پس از آموختن كتاب وحی و خط، كم كم آمادگی فراگیری دانشها را در خود تقویت نمود و در مراحل اولیه تحصیل مقدمات و مبادی علوم را در محضر پدر فاضل و فقیه خود آموخت و به سبب كسب این همه فضیلتها و نیكیها در سنین كودكی به لقب «جمال الدین » (زینت و زیبایی دین ) در بین خانواده و دانشمندان مشهور گشت .

مرجع تقلید

بعد از رحلت محقق حلی در سال 676 ق كه زعامت و مرجعیت شیعیان را به عهده داشت شاگردان ممتاز وی و فقها و دانشمندان حله به دنبال فقیه و مجتهدی بودند كه خصوصیات مرجعیت و زعامت را دارا باشد تا او را به عنوان مرجع تقلید معرفی كنند. آنان تنها علامه حلی را كه از شاگردان برجسته و دست پرورده مكتب فقهی محقق حلی بود و فقها و مجتهدان بنام آن روزگار در حوزه درس وی شركت كردند شایسته مرجعیت و پیشوایی دین می شناختند و این در زمانی بود كه فقط 28 بهار از عمر شریف علامه گذشته بود. این امر حاكی از نبوغ و شخصیت والای اوست كه در این سنین تمام دانشها و فضایل اخلاقی و كرامتهای معنوی و انسانی ارا به كمال رسانده و از دیگر عالمان و مجتهدان برتری جسته و به مقام شامخ مرجع تقلید و فتوا در احكام شرع مقدس ، اسلام نایل گشته بود.

آری پس از رحلت محقق حلی زعامت و مرجعیت شیعیان به علامه حلی منتقل گردید و این بار امانت الهی بر دوش با كفایت او گذاشته شد. بدین سبب به لقب مقدس و شریف «آیه الله» مشهور گردید، كه در آن روزگار تنها او به این لقب خوانده می شد و هر كس آیه الله می گفت منظورش علامه حلی بود.

عصر علامه

عصر علامه را باید زمان توسعه فقه و شیعه و حقانیت مذهب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و در دوره پیشرفت تمدن و دانش در گوشه و كنار جهان اسلام نامید. چرا كه علامه حلی تلاش و كوشش خستگی ناپذیری در نشر علوم و فقه اسلام بر طبق مذهب اهل بیت نمود و در فقه تحول و شیوه نوی را ارائه كرد.

وی اولین فقیهی بود كه ریاضیات را به عنوان دانشی در فقه وارد كرد و به فقه استدلالی تكامل بخشید. تاثیری كه دیدگاه فقهی ، كلامی و آثار علامه گذارده بود محور بحث و تكلیه گاه دانشمندان بر طبق نظرات فقهی فقها و دانشمندان شیعی بود.

در آن روزگار، در بغداد و عراق خاندان جوینی حكومت می كردند كه گر چه از طرف پادشاهان مغول به بغداد و این منطقه گمارده شده بودند، بیش از سی سال فرمانروای مطلق بودند و در ترویج دین مبین اسلام و تعظیم علما و نشر دانش و فضیلتها و ترمیم خرابیهای مغولان ، هر چه توانستند دریغ نكردند. به واقع اگر وجود آنان نبود آثاری از تمدن اسلام بر جای نمی ماند.

در ایران نیز گر چه حاكمان مغول حكومت می كردند و مدت زیادی رعب و وحشت و جنایت و خونریزی حكمفرما بود، رفته رفته از بی فرهنگی و خوی ستمگری مغولان كاسته شد و این به سبب تاثیر فرهنگ مردم ایران و اسلام و نیز هوشیاری و سیاست وزرای لایق و شایسته ای نظیر خواجه نصیرالدین طوسی ، یاور وحی و عقل و استاد علامه حلی بود.

حضور چنین دانشمندان دلسوز فرهنگ اسلام و ملت در دستگاه مغولان ، در پیشرفت علم و جلوگیری مغولان وحشی از تخریب و آتش سوزی مراكز فرهنگی و كتابخانه ها، نقش بسزایی ایفا كرد، دانشمندانی كه در انجام این مهم از آبروی خویشتن سرمایه گذاشتند و همچون شمع سوختند.

در ایران

علامه حلی ، عارف و فقیه بر جسته شیعه ، در ایران باقی ماند و حدود یك دهم از عمر شریفش در این خطه گذشت . او در این مدت خدمات بسیار ارزنده ای نمود و در نشر علوم و معارف اهل بیت علیهم السلام كوشش فراوان نمود و شاگردان زیادی را تربیت كرد.

علامه چه در شهر سلطانیه و چه در مسافرتها به دیگر شهرهای ایران پیوسته ملازم با سلطان بود به پیشنهاد وی سلطان دستور داد مدرسه سیاری را از خیمه و چادر، دارای حجره و مدرس آماده كنند تا با كاروان حمل گردد و در هر منزلی كه كاروان رحل اقامت كرد خیمه مدرسه در بالاترین و بهترین نقطه منزل بر پا شود.

او علاوه بر تدریس و بحث و مناظره با دانشمندان اهل سنت و تربیت شاگردان ، به نوشتن كتابهای فقهی ، كلامی و اعتقادی مشغول بود، چنانكه در پایان بعضی از كتابهای خود نگاشته است : این نوشته در مدرسه سیار سلطانیه در كرمانشاهان به اتمام رسید. وی كتاب ارزشمند«منهاج الكرامه»را كه در موضوع امامت است برای سلطان نوشت و در همان زمان پخش گردید.

علامه حلی پس از یك دهه تلاش و خدمات ارزنده فرهنگی و به اهتزاز در آوردن پرچم ولایت و عشق و محبت خاندان طهارت علهیم السلام در سراسر قلمرو مغولان در ایران ، در سال 716 ق . بعد از مرگ سلطان محمد خدابنده ، به وطن خویش سرزمین حله برگشت و در آنجا به تدریس و تالیف مشغول گردید و تا آخر عمر منصب مرجعیت و فتوا و زعامت شیعیان را به عهده داشت .

گنجینه ماندگار

تدریس و تالیف هر یك فضیلت بسیار مهمی برای رادمردان عرصه دانش ‍ است و علامه شخصیتی بود كه در این دو جنبه از دیگر محققان و دانشوران پیشی گرفت و سرآمد روزگار شد. چنانكه گفته اند: علامه حلی زمانی از نوشتن كتابهای حكمت و كلام فارغ شد و به تالیف كتابهای فقهی پرداخت كه از عمر مباركش بیش از 26 سال نگذشته بود.

او در رشته های گوناگون علوم كتابهای زیادی دارد كه اگر در مجموعه ای جمع آوری شود دایره المعارف و كتابخانه بسیار ارزشمندی خواهد شد. یكی از دانشمندان می نویسد: اگر به نوشته های علامه دقت كنید پی خواهید برد كه این مرد از طرف خداوند تایید شده است ، بلكه نشانه ای از نشانه های خداست . چنانچه نوشته های وی بر ایام عمرش - از ولادت تا وفات - تقسیم شود سهم هر روز یك دفترچه بزرگ می شود.

الف - آثار فقهی

منتهی المطلب فی تحقیق المذهب ، تلخیص المرام فی معرفه الاحكام ، غایه الاحكام فی تصحیح تلخیص المرام ، تحریر الاحكام الشرعیه علی مذهب الامامیه ، مختلف الشیعه فی احكام الشرعیه ، تبصره المتعلمین فی احكام الدین ، تذكره الفقها، ارشاد الاذهان فی احكام الایمان ، قواعد الاحكام فی معرفه الحلال و الحرام ، مدارك الاحكام ، نهایه الاحكام فی معرفه الاحكام ، المنهاج فی مناسك الحاج ، تسبیل الاذهان الی احكام الایمان ، تسلیك الافهام فی معرفه الاحكام ، تنقیح قواعد الدین ، تذهیب النفس فی معرفه المذاهب الخمس ، المعتمد فی الفقه ، رساله فی واجبات الحج و اركانه و رساله فی واجبات الوضو و الصلوه .

ب - آثار اصولی

النكه البدیعه فی تحریر الذریعه ، غایه الوصول و ایضاح السبل ، مبادی الوصول الی یعلم الاصول ، تهذیب الوصول الی علم الاصول ، نهایه الوصول الی علم الاصول ، نه الوصول الی علم الاصول ، منتهی الوصول الی علمی الكلام و الاصول .

ج - آثار كلامی و اعتقادی

منهاج الیقین ، كشف المراد، انوار الملكوت فی شرح الیاقوت ، نظم البراهین فی اصول الدین ، معارج الفهم ، الابحاث المفیده فی تحصیل العقیده ، كشف الفوائد فی شرح قواعد العقائد، مقصد الواصلین ، تسلیك النفس الی حظیره القدس ، نهج المسترشدین ، مناهج الهدآیه و معارج الدرآیه ، منهاج الكرامه ، نهایه المرام ، نهج الحق و كشف الصدق ، الالفین ، باب حادی عشر، اربعون مساله ، رساله فی خلق الاعمال ، استقصا النظر، الخلاصه ، رساله السعدیه ، رساله واجب الاعتقاد، اثبات الرجعه ، الایمان ، رساله فی جواب سئوالین ، كشف الیقین فی فضائل امیر المومنین علیه السلام ، جواهر المطاب ، التناسب بین الاشعریه و فرق السوفسطائیه المبحاث السنیه و المعارضات النصریه ، مرثیه الحسین علیه السلام .

د - آثار حدیثی

استقصا الاعتبار فی تحقیق معانی الاخبار، مصابیح الانوار، الدرر و المرجان فی الاحادیث الصحاح و الحاسن ، نهج الوضاح فی الاحادیث الصحاح ، جامع الاخبار، شرح الكلمات الخمس لامیرالمومنین علیه السلام ، مختصر شرح نهج البلاغه ، شرح حدیث قدسی .

ه ‍ - آثار رجالی

خلاصه الاقوال فی معرفه الرجال ، كشف المقال فی معرفه الرجال ، ایضاح الاشتباه .

و - آثار تفسیری

نهج الایمان فی تفسیر القرآن ، القول الوجیز فی تفسیر الكتاب العزیز و ایضاح مخالفه السنه .

ز - آثار فلسفی و منطقی

القواعد و المقاصد، الاسرار الخفیه ، كاشف الاستار، الدر المكنون ، المقامات ، حل المشكلات ، ایضاح التلبیس ، الجوهر النضید، ایضاح المقاصد، نهج العرفان ، كشف الخفا من كتاب الشفا، مراصد التدقیق و مقاصد التحقیق ، المحاكمات بین شراح الاشارت ، ایضاح المعضلات من شرح الاشارات ، نور المشرق فی علم المنطق ، الاشارات الی معانی الاشارات ، بسط الاشارت ، تحریر الابحاث فی معرفه العلوم الثلاثه ، تحصیل الملخص ، التعلیم التام ، شرح القانون ، شرح حكمه الاشراق ، القواعد الجلیه .

ح - آثار ارزنده در زمینه دعا

الادعیه الفاخره المنقوله عن الائمه الطاهره و منهاج الصلاح فی اختصار المصباح .

ط - آثار ادبی

كشف المكنون من كتاب القانون ، بسط الكافیه ، المقاصد الوافیه بفوائد القانون و الكافیه ، المطالب العلیه ، لب الحمكه ، و اشعار در موضوعات مختلف و قصیده ای بلند درباره دانش و مال .

ی - دیگر آثار

آداب البحث ، جوابات المسائل المهنائیه الاولی ، جوابات المسائل المهنائیه الثانیه ، جواب السوال عن حكمه النسخ ، اجازه نقل حدیث به بنی زهره حلبی ، لاجازه نقل حدیث به قطب الدین رازی در ورامین ، اجازه نقل حدیث به مولا تاج الدین رازی در سلطانیه ، دو جازه نقل حدیث به سید مهنا بن سنان مدنی در حله ، اجازات متعدد به شاگردان و دیگر فقها، وصیتنامه ، الغریه ، مسائل سید علاالدین .

علامه و ابن تیمیه

شیخ تقی الدین سبكی معروف به «ابن تیمیه » از دانشمندان متعصب اهل سنت و معاصر با علامه حلی است كه بیشتر شخصیتهای علمی به فساد عقیده وی اعتراف دارند و بلكه می گویند كافر و مرتد است ، تا جایی كه در زمان حیاتش به علت داشتن نظرات انحرافی به زندان افتاده است و دانشمندان شیعه و سنی كتابهای زیادی در زمان وی بود بعد از آن بر رد او نوشته اند.

بعد از اینكه علامه حلی كتاب «منهاج الكرامه» را در اثبات امامت نوشت ابن تیمیه به علت عناد و لجاجتی كه با علامه داشت كتابی به نام «منهاج السنه » (به خیال خام خویش به عنوان رد بر شیعه و بویژه رد بر كتاب منهاج الكرامه ) نوشت .

وقتی كتاب منهاج السنه به دست علامه رسید این بزرگوار با آن همه تهاجمات و بی ادبیها و توهینهای ابن تیمیه اشعاری نوشت و برایش فرستاد كه ترجمه شعرها چنین است :

- اگر آنچه را سایر مردم می دانستند تو هم می دانستی با دانشمندان دوست می گشتی .

- ولی جهل و نادانی را شیوه خود ساختی و گفتی :

- هر كس بر خلاف هوای نفس تو می رود دانشمند نیست .

ابن حجر عقلانی - دانشمند سنی - چنین اعتراف می كند: «علامه نامش ‍ مشهور و اخلاقی نیك دارد. وقتی كتاب ابن تیمیه به او رسید گفت : لو كان یفهم ما اقول اجبته» یعنی :

اگر ابن تیمیه آنچه را كه من گفتم می دانست جوابش را می دادم .

غروب ستاره حله

پایان زندگی هر كس به مرگ اوست جز مرد حق كه مرگ وی آغاز دفتر است محرم سال 726 ق . برای شیعیان و پیروان راستین اسلام فراموش نشدنی است . عزا و ماتم آنان افزون است . بویژه حله این سرزمین مردان پاك سرشت و عاشقان اهل بیت علیهم السلام شور و ماتم بیشتری دارد.

عجب تقارن و اتفاقی ! پاسدار بزرگ اسلام و فقیه شیعه ، علامه حلی ، ولادتش در ماه پربركت و با فضیلت رمضان واقع شد و زندگی اش با خیر و بركت فراوان گردید و بعد از گذشت 78 سال عمر پر بار، پرواز روحش با عشق و محبتی كه به اهل بیت نبوت و رابطه ناگسستنی با ولایت داشت ، در ماه شهادت به وقوع پیوست وبه روح مطهر سالار شهیدان امام حسین علیه السلام پیوند خورد.

آری ، در 21 محرم این سال مرجع تقلید شیعه ، فقیه و عارف فرزانه ، ستاره پرفروغ آسمان علم و فقاهت ، آیه الله علامه حلی دار فانی را وداع گفت و روح ملكوتی اش به سوی خدا پرواز كرد و به رضوان و لقای معبودش ‍ شتافت . غم و اندوه بر چهره همه سایه افكند. بغض ، گلوها را فشرد و چشمها را از فرط ریزش اشك داغ ، همچون آتش گذاخته سوزاند. از حضور و ازدحام مردم مصیبت زده محشری بپا شد و در فضای آكنده از غم و آه ، پیكر پاك ستاره تابناك شیعی بر دوش هزاران عاشق و شیفتگان راهش از حله به نجف تشییع گردید و در جوار بارگاه ملكوتی مولای متقیان علی علیه السلام در حرم مطهر به خاك سپرده شد.

از ایوان طلای امیرالمومنین علیه السلام دری به رواق علوی گشوده است . پس از ورود به سمت راست ، حجره ای كوچك دارای پنجره فولادی ، مخصوص قبر شریف علامه حلی است . زائرین بارگاه علوی در مقابل این حجره توقفی كرده ، مرقد شریفش را زیارت می كنند و از روح بلندش مدد می جویند.


منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

تهیه و تنظیم: سید صدرالدین مرتجی-گروه حوزه علمیه تبیان