یک قفس نشسته روی شاخه ای
غصه می خورد ، دلش پر از غم است
جای گرم و خالی پرنده ای
توی قلب مهربان او گم است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1392/05/23
قفس غمگین
یک قفس نشسته روی شاخه ای
غصه می خورد ، دلش پر از غم است
جای گرم و خالی پرنده ای
توی قلب مهربان او گم است
آن پرنده ای به او که هیچوقت
سهمی از ترانه اش نداده است
میهمان خانه اش نمی شود
دل به آب و دانه اش نداده است
آن قفس همیشه دوست بوده است
دوست با تمامی پرندگان
میله های او اگر چه سرد و سخت
خیره چشمهای او به آسمان
آن قفس هزار بار گفته است
قلب من چون آشیانه ی شماست
بذرهای مهربانی دلم
تا همیشه آب و دانه ی شماست
لحظه لحظه های زندگی او
شعرهای غصه را سرودن است
حدس می زنم که سهم او فقط
روزهای بی پرنده بوده است
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع: وبلاگ ری را پری