اگر دولت از حوزه فاصله بگیرد ...
هر نظام اجتماعی در تعامل بین آرمانها و جهان واقع عمل میكند. برخی نهادها و سازمانها بیشتر عهدهدار بازتولید و تعمیق آرمانهای اجتماعی و آگاهیهای مرتبط با آن هستند و بعضی دیگر از نهادها در لبه مواجهه نظام اجتماعی با واقعیتهای عینی و خارجی قرار دارند.
انقلاب اسلامی ایران از موضع آرمانهای تاریخی جامعه و امت اسلامی برای تغییر واقعیتهای اجتماعی موجود یك نظام سیاسی را كه در حاشیه آرمانهای جهان غرب یا در حاشیه واقعیت اجتماعی جهان مدرن شكل گرفته بود، منهدم كرد و جمهوری اسلامی را پدید آورد.
حوزههای علمیه با بسترهای فرهنگی و اجتماعی خود كانون فعال انقلاب بوده و نهادی هستند كه همچنان رویكرد آرمانی نظام را حراست و حفاظت میكنند. هویّت معرفتی حوزههای علمیه، دینی و معنوی است و آرمانها، ارزشها، هنجارها و همچنین تفسیری كه حوزههای علمیه از عالم و آدم ارائه میدهند، تفسیری دینی است. علوم عقلی و نقلی اعم از تفسیر، كلام، فلسفه، عرفان، فقه، اصول، ادبیات تمثیلی، شعری و خطابی ایران مجموعه معارفی است كه این نهاد در تولید و بازتولید مستمر آن نقش داشته و مرجعیت، روحانیت، مسجد، محراب، تبلیغ و وعظ همراه مناسك و مراسم عبادی بسترها و رفتارهایی است كه حوزه از طریق آنها عمل كرده و استمرار یافته است.
دولت و سیاست، نهادی است كه در نظامهای مختلف و از جمله در جمهوری اسلامی در تعامل با ابعاد واقعی و خارجی نظام بوده و به تدبیر و تنظیم آنها میپردازد. بنابراین تعامل حوزه و سیاست در جمهوری اسلامی ضمن آنكه تعامل دین و دولت است، تعامل آرمان و واقعیت نیز میباشد و برای این تعامل چند صورت ممكن است. اگر دولت و سیاست به سوی واقعیت فروغلتد و از ابعاد آرمانی نظام اسلامی فاصله گیرد، در این حال تعامل بین آن دو، یكی از دو صورت را پیدا خواهد كرد:
صورت اول:
دولت به سوی قطع رابطه با حوزههای علمی گام بردارد و در نتیجه نهاد معرفتی سكولاری را در عرض حوزههای دینی پی نهاده و حمایت كند. البته این رفتار به معنای مقابله دولت و سیاست با هویت و پیشینه تاریخی جامعه ایران نیز خواهد بود و عملكرد دولت در این جهت به معنای بازگشت به دوره قبل از انقلاب اسلامی است.
صورت دوم:
دولت به دلیل پرهزینه بودن گسست یا عدم امكان آن، پیوند خود را با حوزههای دینی حفظ كرده و با به خدمت گرفتن حوزه برای توجیه واقعیت خود گام بردارد و در این مسیر دو راه را میتواند در پیش گیرد:
راه اول این است كه بدون تصرف در محتوا و نظام معرفتی حوزوی و در پوشش نمادها و مظاهر دینی به توجیه عملكرد خود بپردازد كه این راه دولت و سیاست را به جای رفتار در مسیر آرمانها و ارزشهای دینی به سوی قشریگرایی و استفاده از ظواهر دینی سوق خواهد داد.
راه دومی كه دولت در صورت تن دادن به واقعیتهای جهان موجود، میتواند طی كند، این است كه در جهت استحاله و تصرّف معرفت دینی گام بردارد. این رفتار كه در پوشش روشنگری مدرن رخ میدهد، با استفاده از تجاربی كه دنیای غرب در تعامل با مسیحیت دارد، با عنوان تفاسیر و قرائتهای جدید از دین دنبال خواهد شد.
صور و راههای فوق، نوع انتزاعی رفتارهایی است كه سیاست و دولت نظام اسلامی را تحدید میكند، زیرا جایگاه دولت در لبه مواجهه با واقعیتهای جهان امروز به گونه ای است كه آن را همواره در معرض عدول از آرمانهای نظام و حركت در قالب یكی از صور و راههای مزبور قرار میدهد و به بیان دیگر واقعیت جهانی امروز دولت را در انحراف به سوی یكی از راههای فوق تشویق و حمایت میكند. سیاست برای مصون ماندن از این خطر ناگزیر باید از حمایت مراقبت و كنترل بخشی از نظام برخوردار باشد كه ظرفیت آرمانی آن را ذخیره دارد.
بنابراین چگونگی عملكرد دولت به مقدار زیادی تابع نحوه پشتیبانی یا عملكرد حوزههای علمیه و نهادهای دینی جامعه است. حوزههای علمی در برخورد فعال و نقّاد خود در دو جهت ایجابی و سلبی میتوانند مصونیت لازم را برای دولت و سیاست ایجاد كنند. برخورد فعال و ایجابی به معنای بسط و توسعه عقلانیت دینی در تقابل با واقعیتهای جهانی در جهت دینی كردن عصر و نه عصری كردن دین است و رویكرد نقاد و سلبی به معنای دیدهبانی و مراقبت مستمر نسبت به رفتار و عملكرد دولت و هشدار دادن نسبت به حركتهایی است كه به خروج از نظام دینی یا تحریف و استحاله معرفت دینی یا قشریگری و استفاده ابزاری از نمادهای دینی منجر میشود.
منبع: ماهنامه شهروند امروز-نویسنده حجه الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا
تهیه و تنظیم: علی رضاخواه – گروه حوزه علمیه تبیان