تبیان، دستیار زندگی
مراجع عظام تقلید شیعه نیز كه از دیرباز وجوهات مومنین را دریافت نموده تا در مورد مناسب خود به مصرف برسانند، نسبت به موارد هزینه كردن وجوهات شرعیه، حساسیت ویژه ای داشتند و مواظبت می نمودند، تا وجوهات در مسیر شرعی خود هزینه گردد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

صاحب جواهر و اهتمام به بیت المال

صاحب جواهر و اهتمام به بیت المال
مراجع عظام تقلید شیعه نیز كه از دیرباز وجوهات مومنین را دریافت نموده تا در مورد مناسب خود به مصرف برسانند، نسبت به موارد هزینه كردن وجوهات شرعیه، حساسیت ویژه ای داشتند و مواظبت می نمودند، تا وجوهات در مسیر شرعی خود هزینه گردد.

كارگزاران حكومت اسلامی با‌ آفت ها و خطرات بسیاری در مسیر خدمت به جامعه اسلامی روبرو هستند، كه مساله سوءاستفاده و بر داشت نابجا از بیت المال مسلمین، یكی از آنها می باشد. این موضوع را می توان با تورقی مختصر در تواریخ  گذشته و معاصر جوامع اسلامی، بخوبی اثبات نموده كه چگونه این منكر موجب ضرر و زیان برای آحاد جامعه اسلامی گردیده است.

همین امر موجب شده بود كه رسول گرامی اسلام و ائمه (ع)، همواره مساله حفظ بیت المال را به كارگزاران خود گوشزد نموده و نسبت آنها با اموالی كه در دستشان بود را بخوبی برای آنها تبیین نمایند. امام علی(ع)، خطاب به عبدالله بن زمعه، چنین ماهیّت بیت المال را برای او روشن می كند. ایشان، بیت المال را نه مال شخصی امام می داند و نه مال ِفردی از مسلمانان، بلكه بیت المال، از آن ِمسلمانان است كه در اختیار امام ِمسلمانان گذاشته می شود تا به عدل، به مصرف مسلمانان برسد. حضرت می فرماید:« إنَّ هذا المال لیس لی و لا لك! و انَّما هو فیءٌ لِلمسلمین و جَلْبُ أسیافهم. فإنْ شَرَكْتَهم فی حربهم كانَ لكَ مثلُ حظهم و إلّا فَجَناةُ أیدیهم لا تكون لغیر أفْواهِهمْ (1)؛ این اموال، نه مال من و نه از آن ِتوست، بلكه غنیمتی گِردآمده از مسلمانان است كه با شمشیرهای خود به دست آورده اند. اگر تو، در جهاد، همراهشان می بودی، سهمی چونان سهم آنان می داشتی و گرنه، دسترنج آنان، خوراك دیگران نخواهد بود»

ایشان نسبت به موارد مصرف بیت المال در رفع حوائج مسلمانان، مواظبت بسیار داشته و كارگزاران خویش را از اسراف و تبذیر باز مى‏داشت « أدقوا اقلامكم و قاربوا بین سطوركم...و ایاكم و الاكثار، فان اموال المسلمین لا تحتمل الاضرار. ....نوك قلم‏ها را باریك و فاصله سطرها را كم كنید، و از زیاده روى در هزینه نمودن بیت المال بپرهیزید، زیرا كه اموال مسلمانان نباید محتمل ضرر شود»(2)

حضرت در نامه ای كه به یكی از كارگزاران خود می نویسند، می فرمایند: « همانا پست و فرمانداری برای تو وسیله آب و نان نبوده، بلکه امانتی در گردن تو است، باید از فرمانده و امام خود اطاعت کنی؛ تو حق نداری نسبت به رعیت استبداد ورزی، و بدون دستور به کار مهمی اقدام نمایی؛ در دست تو اموالی از ثروت های خدای بزرگ و عزیز است، و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری؛ امیدوارم برای تو بدترین زمامدار نباشم»(3)

در این نامه حضرت به دو دولیل بر وجوب حفظ بیت المال امر کرده است. اول این که مال از آنِ خداست، که بر بندگان عطا فرموده است و دوم این که، او از طرف امام خزانه دار اموال عمومی است و حق تصرف در آن ها را ندارد. اشعث به خاطر سوابق سوئی که داشت، از امیرالمۆمنین (ع) می ترسید، از این روی، وقتی نامه به او رسید تصمیم گرفت فرار کند و به معاویه پناهنده شود. اما نزدیکانش او را سرزنش کردند و از این کار منع نمودند، او هم منصرف شد. بنابراین، اشعث اموالش را برداشته و به کوفه رفت، حضرت اموال اشعث را از او گرفت که به اندازه چهارصد هزار درهم بوده است و مبلغ سی هزار درهم به او داد. اما اشعث اعتراض کرده و گفت که به او مبلغ کمی داده است. حضرت فرمود: «اگر همه را واگذار کنی بهتر است چون هیچ گمان ندارم که بر تو حلال باشد و اگر به این مطلب یقین داشتم همین را هم به تو نمی دادم»(4)

مراجع عظام تقلید شیعه نیز كه از دیرباز وجوهات مومنین را دریافت نموده تا در مورد مناسب خود به مصرف برسانند، نسبت به موارد هزینه كردن وجوهات شرعیه، حساسیت ویژه ای داشتند و مواظبت می نمودند، تا وجوهات در مسیر شرعی خود هزینه گردد. در احوالات صاحب جواهر نقل می نمایند كه ایشان « شاگردان متعددى داشته است كه در مكتب پر فیض فقهى او ترتبیت یافته اند و حوزه درس او، مركز تجمع فضلا و دانشمندان از هر نقطه و دیار بود.

مى گویند یكى از افاضل شاگردانش بنام شیخ محمد حسن آل یاسین را، به بغداد اعزام داشته بود تا به وظیفه اسلامى خویش قیام ورزد. روزى یكى از تجار بغداد سى هزار بشلك - پول رائج آن روز عراق - از حقوق واجب دینى خود، به نجف پیش شیخ آورده بود، و شیخ با ناراحتى تمام آنها را رد كرد و فرمود : مگر شخصى مانند آل یس در بغداد نبود كه این پولها را تـا نـجف آورده اى ؟این عمل شیخ ، تاثیر فراوانى در آن منطقه ایجاد كرد و مردم را به عالم شهرى خویش متوجه نمود.

گوینده این سخن اظهار مى دارد، پس از بازگرداندن پول - با توجه به وضع مالى بد آن روز صاحب جواهر -گمان كردم شیخ محمد حسین خودش از گرسنگى و بى چیزى از دنیا خواهد رفت ولى لطف پروردگار آن چنان او را فرا گرفت و دسته ها و گروهها و هیئت ها از بغداد،كربلا و دیگر مناطق اسلامى به دیدن او مى شتافتند،و نیازمندهاى حوزه را تامین مى ساختند(5) و بدینگونه علما تشیع همواره تلاش می نمودند تا وجوهات شرعیه در دست اهل آن قرار گرفته و در مسیر شرعی مشخص خود نیز، هزینه گردد.


پی نوشت‏ها:

1.فیض الاسلام، نهج البلاغه، قم، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت(ع)، خطبه 232.

2.محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، ج 41، ص .105

3.فیض الاسلام، نهج البلاغه، نامه 5، ص 484

4.ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه، قم، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع) ،ج4،ص597

5.عقیقى بخشایشى، فقهاى نامدار شیعه، قم، دفتر نشر نوید اسلام، ص 315

منابع:

نهج البلاغه

فقهاى نامدار شیعه

تهیه و فراروی: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان