تبیان، دستیار زندگی
قلب احمدرضا احمدی شاعر برجسته کشورمان از این به بعد با باتری کار می کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شاعری با قلب باتری


قلب احمدرضا احمدی شاعر برجسته کشورمان از این به بعد با باتری کار می‌کند.

شاعری با قلب باتری

ماهور احمدی، دختر این شاعر و نویسنده‌ی پیشکسوت، در این‌باره گفت: در پی تشدید عارضه‌ی قلبی‌ و افت ضربان قلب احمدرضا احمدی، او به بیمارستان منتقل شد و پس از آنژیوگرافی، یک باتری موقت در قلبش کار گذاشته شده، ولی قرار است روز یکشنبه (13 مردادماه) در قلب او یک باتری دائمی کار گذاشته شود.

او همچنین حال احمدرضا احمدی را که از روز چهارشنبه (9 مردادماه) در بخش سی‌سی‌یو (CCU) بیمارستان آتیه بستری است، رضایت‌بخش توصیف کرد.

ماهور احمدی درباره‌ی وضعیت جسمی پدرش توضیح داد: فعلا حال عمومی ایشان خوب است و هنوز هم همان روحیه‌ی طنز و خوب‌شان را دارند، ولی در وضعیت استراحت مطلق هستند و نباید از تخت پایین بیایند.

او همچنین از دکتر منوچهر پرنیا (پزشک معالج احمدرضا احمدی) به خاطر نظارت دقیق و چندساله، به صورت ویژه تشکر کرد.

شاعری که هم با برق کار می‌کند هم با باتری

فکر کنید قلب‌تان از کار افتاده باشد و با یک باتری موقت فعلا در بخش مراقبت‌های ویژه بستری باشید و قلب‌تان به هزار زور و زحمت بتپد تا در چند روز آینده با عمل جراحی یک باتری دائم برای آن بگذارند.

و شما که از قضای روزگار چهره شناخته شده‌ای در حوزه فرهنگ و هنر هم هستید به دخترت بگویی هر کس از دوستان، مخاطبان و اهالی رسانه سراغ مرا گرفت، بگویید: «من تنها شاعری هستم که هم با برق کار می‌کنم هم با باتری!»

این جمله آن هم در آن شرایط دشوار فقط از «احمدرضا احمدی» برمی آید که خوش اخلاقی ها و شوخی هایش در کنار روحیه تمام نشدنی اش بین اهالی فرهنگ زبانزد است؛ همان شاعری که سرود: می خواهم آنقدر بمیرم / تا زنده شوم...

واقعا هم او سال هاست که این گونه زندگی می کند و هنگامی که به دست کم ده، بیست سال اخیر نگاه می کنم می بینم که او همواره با بیماری دست به گریبان بوده است و شرایط بسیار سختی را پشت سر گذاشته، اما هیچ گاه به این راحتی تسلیم نشده و روحیه اش را از دست نداده و حتی در موارد بسیاری به اطرافیانش روحیه بخش بوده است.

خودش می گوید: «من همیشه با سه واژه زندگی کرده ام / راه ها رفته ام / بازی ها کرده ام: / درخت / پرنده / آسمان...»

این جمله آن هم در آن شرایط دشوار فقط از «احمدرضا احمدی» برمی آید که خوش اخلاقی ها و شوخی هایش در کنار روحیه تمام نشدنی اش بین اهالی فرهنگ زبانزد است؛ همان شاعری که سرود: می خواهم آنقدر بمیرم / تا زنده شوم...

احمدرضا احمدی واقعا شبیه درخت: سبز، شبیه پرنده: رها و شبیه آسمان: صاف، آبی و زلال است و این روزها برای سلامت او که در بیمارستان بستری است دعا می کنیم تا دوباره قلبش حتی اگر با کمک برق و باتری هم شده است گرم و صمیمی شبیه شعرهایش بتپد. احمدی که این روزها به مرز هفتادوسه سالگی نزدیک می شود بارها جوایز مختلفی را دریافت کرده است؛ از نامزد شدن در جوایز بین المللی مانند هانس کریستین، اندرسن گرفته تا جشنواره بین المللی شعر فجر خودمان و همچنین ارتباط نزدیک و دوستانه اش با اهالی هنر هفتم که به نقش آفرینی او در برخی آثار داریوش مهرجویی هم انجامیده است.

احمدرضا احمدی متولد سال 1319 است و تا کنون آثار بسیاری را برای بزرگسالان و کودکان منتشر کرده است.

فرآوری: منیژه خسروی

بخش ادبیات تبیان


منابع: ایسنا/ جام جم