تبیان، دستیار زندگی
«شربافی سنتی»، اعجازی در معماری، به گونه ای كه با تنظیم رطوبت و نور و دما، محیط را مناسب كار با نخ و پارچه می كرد و با تهویه مطبوع در هر فصلی، كسانی كه از صبح تا شب بایستی در این محیط كار كنند نیز احساس گرما یا سرما و خستگی نمی كردند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قپه چسبانی و قپه چرب كنی؛ یادی از شعربافی سنتی


«شربافی سنتی»، اعجازی در معماری، به گونه ای كه با تنظیم رطوبت و نور و دما، محیط را مناسب كار با نخ و پارچه می كرد و با تهویه مطبوع در هر فصلی، كسانی كه از صبح تا شب بایستی در این محیط كار كنند نیز احساس گرما یا سرما و خستگی نمی كردند.

قپه چسبانی و قپه چرب كنی؛ یادی از شعربافی سنتی

 ::هنرمند زن شعرباف سرگرم شعربافی در كاروانسرایی در میبد::

از بحث درباره مكان و جغرافیای كارخانه شربافی كه مثلاً در فصل سرما احتیاج به وسایل گرم كننده نداشت یا با یك منقل كوچك آتش گرم می شد و در گرمای سوزان كویر در ماه های تیر و مرداد نیاز به هیچ كدام از وسایل خنك كننده نداشت، تا خودكفایی كامل این صنعت كه هیچ گونه وابستگی ای به خارج نداشت؛ از ادبیات و فرهنگ شربافی و مشاغل زیادی كه از این صنعت منتفع می شدند، تا انواع طرح ها و نقش ها و انواع پارچه های خاص این شهر و دیار مثل «ترمه»، «ابریشم یزدی»، «دارایی»، «قناویز» و ....

همچنین می توان سخن گفت از بزرگ مردانی كه در این صنعت نام آور بودند:  اعم از طراحان بزرگی امثال «حاجی علی تقی» كه ترمه ها و زربفت های منحصر به فردش به دربار سلاطین راه یافته بود و یا شربافان صاحب كارگاه امثال «استاد غلام صنعتی» و یا خانواده بزرگ «خجسته» كه با ایجاد كار و كارخانه، نان در سفره مردم می گذاشتند و هنوز یكی دو تا از آن كارخانه های شربافی در محلات «وقت الساعه»، «بازار نو»، «یوزداران» و «مالمیر» و دیگر محله های قدیمی یزد، متروك به یادگار مانده است.

این كاغذهای قپه كافی بود سه ماه سرد زمستان را دوام بیاورد. با اولین باد بهاری اگر كاغذی هم روی قپه سالم مانده بود، با دست پاره و برداشته می شد تا نسیم بهاری بتواند از روزنه ها، خود را به كارخانه برساند

جای آن دارد دانشجویان رشته معماری، تا هنوز چند تایی از این كارخانه های شربافی سنتی باقی مانده و تبدیل به آپارتمان و ساندویچی و پیتزا فروشی نشده، روی جغرافیای كارخانه و مكان یابی و ساختمان سازی آن مطالعه نمایند و اعجاز پدران خود در ساخت كارخانه شربافی را به چشم خود مشاهده كنند و خصوصیات ویژه آن را برای آیندگان ثبت و ضبط كنند؛ اعجازی در معماری، به گونه ای كه با تنظیم رطوبت و نور و دما، محیط را مناسب كار با نخ و پارچه می كرد و با تهویه مطبوع در هر فصلی، كسانی كه از صبح تا شب بایستی در این محیط كار كنند نیز احساس گرما یا سرما و خستگی نمی كردند.

قپه چسبانی و قپه چرب كنی یكی از عملیاتی كه هر سال در اوایل پاییز روی بام كارخانه های شربافی انجام می شد، عمل «قپه چسبونی» و «قپه چرب كنی» بود. سقف اغلب ساختمان كارخانه های شربافی، گنبدی شكل بود كه در یزد به آن «كلمبو» می گفتند و در راس این كلمبو چندین روزنه مدور بود كه در اصطلاح یزدی آن را «قپه» می نامیدند. ساخت این كلمبو با آن روزنه های دایره ای شكل در راس آن كه اغلب از سفال ساخته می شد و به آن «جوم خونه» می گفتند، خود شاهكار معماری بود.

قپه چسبانی و قپه چرب كنی؛ یادی از شعربافی سنتی

::جام خانه و قپه های روی كلمبو های بام ساختمان زندان اسكندر یا مدرسه ضیاییه::

قپه چسبانی در فصل گرما این قپه ها باز می ماند تا تهویه هوا به خوبی انجام گیرد. اما در آغاز پاییز برای گرم ماندن كارخانه و جلوگیری از ریزش برف و باران، روی این روزنه ها یا قپه ها را كاغذ می چسباندند. برای این كار از بازار، كاغذ های سفید بزرگی به طول حدود 1 متر و عرض 60 سانت به قیمت 1 ریال در سال 1338 ه.ش می خریدند و آن را با تا زدن به مربع های حدود 20 * 20 س.م تقسیم كرده و می بریدند. یك كاسه هم سریش با آب خمیر می كردند و اهل خانه از جمله پدر و مادر و بچه ها و احیاناً پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، همه به اتفاق، روی بام كارخانه می رفتند و هر كسی كاری را به عهده می گرفت؛ یكی با پارچه كهنه ای، خاك را از قپه ها پاك می كرد تا سریش به قپه بچسبد؛ یكی خمیر سریش را با كمك قطعه چوبی كه سر آن كمی پارچه پیچیده شده بود به اطراف جوم خونه می مالید؛ دیگری یك مربع از كاغذ های آماده را به دست پدر می داد تا روی جوم خونه بچسباند؛ و دیگری با دست، اطراف كاغذ را به سریش، محكم و صاف می كرد تا بعداً باد های تند نتواند كاغذ را بكند و با خود ببرد. خلاصه، بسته به تعداد كلمبوی هر كارخانه، عملیات قپه چسبانی تا غروب هم ممكن بود ادامه داشته باشد.

قپه چرب كنی بعد از یك هفته كه از چسباندن قپه ها می گذشت، باز یك صبح جمعه ای، همه روی بام ولی این بار برای قپه چرب كنی حاضر بودیم با یك كاسه كهنه محتوی روغن چراغ مثل روغن كرچك یا پنبه دانه و یك شاه پر یعنی پر بزرگ مرغ یا خروس! این پر را در روغن چراغ خیس می كردیم و تمام سطح كاغذ بجز چهار دورش كه از پشت به سریش آغشته بود را با آن چرب می كردیم. به این ترتیب هم كاغذ چرب شده نور را بهتر عبور می داد و هم ضد آب یا به اصطلاح واتر پروف می شد و باران و برف فراوان آن سال ها، كاغذ قپه را خراب نمی كرد.

قپه چسبانی و قپه چرب كنی؛ یادی از شعربافی سنتی

 ::ابزار ساده برای قپه چسبانی و قپه چرب كنی::

این كاغذهای قپه كافی بود سه ماه سرد زمستان را دوام بیاورد. با اولین باد بهاری اگر كاغذی هم روی قپه سالم مانده بود، با دست پاره و برداشته می شد تا نسیم بهاری بتواند از روزنه ها، خود را به كارخانه برساند.

جام شیشه گذاری البته بودند كارخانه هایی كه به جای چسباندن كاغذ از «جوم شیشه ای» كه شیشه های ارزان قیمت و نسبتاً ضخیم و مدور به شكل و اندازه نعلبكی بودند، استفاده می كردند. برای این كار در آغاز پاییز، جام های شیشه ای كه كنار بام چیده بودند، یكی یكی در جای خود یعنی جوم خونه قرار می دادند. سنگینی خود شیشه ای كه در جوم خونه، خوب جا می گرفت، دیگر احتیاجی به محكم كاری نداشت و باز در پایان فصل سرما و بارندگی، این جام ها را بر می چیدند و كناری می گذاشتند تا پاییزی دیگر كه روز از نو و روزگار از نو ....

قپه چسبانی و قپه چرب كنی؛ یادی از شعربافی سنتی

 ::نمایی از جام شیشه گذاری در بام كارگاه ترمه بافی خجسته::

پس گفتار جای آن دارد كه متولیان محترم تا هنوز چند تایی از این ساختمان ها و كارگاه های بافندگی سنتی یزد پا بر جا مانده و تا هنوز در تن پیرمردانی كه در شربافی سنتی موی سپیده كرده اند، نفسی باقی هست، نسبت به ثبت و ضبط تمام ریزه كاری های این صنعت فراموش شده، اقدام نمایند. صنعتی كه هزاران سال بدون وابستگی به خارج از كشور، روی پای خود ایستاد و بافته های پر شهرت و آوازه اش، روزی روزگاری، عالمگیر بود.

بخش دانش و زندگی تبیان


منبع: غول آباد