نکته ای قابل توجه در صلوات فرستادن !!
شرح دعای افتتاح قسمت هشتم
یاد کردن پیامبر اسلام به معنای به یاد آوردن همه دردها و رنجهای ایشان در راه تبلیغ اسلام و جهاد در راه خداست تا اینکه هیچ وقت آنها را فراموش نکنیم و این راه را ادامه دهیم. او را یاد کنیم تا رسالتش را به یاد بیاوریم، او را یاد کنیم تا عبادتش را به یاد بیاوریم، او را یاد کنیم تا دعوتش را به یاد بیاوریم و او را یاد کنیم تا جهادش را به یاد بیاوریم تا همان گونه که در دعا خواهد آمد، ما نیز دعوتگران به سوی خدا شویم.
«اللّهمّ صلِّ على محمّدٍ عبدِک، ورسولِک، وأمینک، وصفیِّک، وحبیبِک، وخیرتِک من خلقِک، وحافظِ سرِّک، ومبلِّغِ رسالاتِک، أفضلَ، وأحسنَ، وأجملَ، وأکملَ، وأزکى، وأنمى، وأطیبَ، وأطهرَ، وأسنى، وأکثر ما صلّیْتَ وبارکتَ، وترحّمْتَ وتحنّنْتَ، وسلّمْتَ على أحدٍ من عبادِک وأنبیائِک ورسلِک، وصفوتِک، وأهلِ الکرامةِ علیک من خلقِک».
رسالت مبنای ارتباط ما با پیامبران است
در اینجا فصل دوم دعای افتتاح آغاز میشود. زیرا در فصل اول سخن از خداوند متعال و فضل و کرم الهی و لزوم افزایش معرفت به خداوند با استفاده از چشم اندازهای عظمت و نعمت او بود. اما این فصل از دعا با سلام و درود بر پیامبر و ائمه(علیهم السلام) آغاز میشود.
وقتی از خداوند میخواهیم که بر پیامبر و اولیا و سایر پیامبرانش درود بفرستد، معنایش این است که از خداوند میخواهیم درجات آنان را بالا ببرد. زیرا صلوات اگر از سوی بنده باشد، به معنای دعاست و اگر از سوی خداوند باشد، به معنای بخشیدن کسی است که مبتلا به گناه میباشد و برای کسانی که از گناهان عصمت داشته باشند، به معنای بالا بردن درجه میباشد.
در قرآن کریم میبینیم که سخن از صلوات و درود خداوند بر صابران و مۆمنان است. میخوانیم: «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ* أولَـئِک عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِک هُمُ الْمُهْتَدُونَ» (البقرة/156-157)، بنابراین خداوند به صابران سلام و صلوات میفرستد و این بالاترین درجات است. خداوند همان گونه که به پیامبر اسلام و سایر پیامبران درود میفرستد، بر صابران نیز درود میفرستد. صلوات بر صابران به منزله این است که خداوند آنان را بخشیده و مورد عفو خویش قرار داده است و درجه آنان را بالا برده است.
بر این اساس، معنای درود و صلوات ما بر پیامبر(صلی الله علیه و آله) این است که ما از خداوند میخواهیم خداوند درجه آن حضرت را بالاتر ببرد.
وقتی از خداوند میخواهیم که بر پیامبر و اولیا و سایر پیامبرانش درود بفرستد، معنایش این است که از خداوند میخواهیم درجات آنان را بالا ببرد. زیرا صلوات اگر از سوی بنده باشد، به معنای دعاست و اگر از سوی خداوند باشد، به معنای بخشیدن کسی است که مبتلا به گناه میباشد و برای کسانی که از گناهان عصمت داشته باشند، به معنای بالا بردن درجه میباشد
در این باره دو نکته وجود دارد. نکته اول مربوط به خود ماست و نکته دوم به پیامبر خدا مربوط میشود. نکتهای که به پیامبر خدا مربوط میشود این است که از خداوند میخواهیم بر درجات آن حضرت بیفزاید و او را به درگاه خود مقربتر سازدد. اما نکتهای که به ما مربوط میشود که با درود فرستادن بر پیامبر خدا، همواره بر زیبایی و داشتن بر پیوند با آن حضرت اعتراف میکنیم.
ادب اسلامی که خداوند در قرآن کریم به ما یاد میدهد، این است: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیما» (الأحزاب/56). خداوند از ما میخواهد همان گونه که خود و فرشتگانش همیشه بر آن حضرت درود و سلام میفرستند، ما نیز همیشه بر آن حضرت سلام و صلوات بفرستیم. این ادب اسلامی بر آن است تا ارتباط عمیق و محکمی میان ما و پیامبر خدا ایجاد نماید.
باید به یاد داشته باشیم که از طریق ایشان با رسالت ارتباط پیدا کنیم. زیرا خواست خداوند این نیست که ارتباط مسلمانان با پیامبر جنبه شخصی و فردی پیدا کند. به همین دلیل خطاب به مسلمانان فرمود: «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئاً وَسَیَجْزِی اللّهُ الشَّاکرِینَ» (آل عمران/144)، یعنی اگر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) مُرد یا کشته شد، شما باید رسالت او را که همان رسالت خداوند است، ادامه دهید.
از این رو امکان ندارد که بتوان بین پیامبر و رسالت او جدایی انداخت. البته بعضی از مردم چنین میکنند و در جشنهای میلاد افراط میکنند و به زیارت میروند و پولهای بسیاری را در راه زیارت مصرف میکنند، ولی همینها حاضر نیستند که برای تقویت رسالت پیامبر اندک پولی را مصرف کنند. اگر به او بگویی که از ثروت خود برای اسلام مصرف کن، زیرا اسلام در عرصههای دعوت و جهاد به آن نیاز دارد، میبینی که آمادگی این کار را ندارد. ولی اگر بخواهد به زیارت برود، میبینی که حاضر است تمام داراییهای خود را برای زیارت خرج میکند. زیرا او زیارت را امری شخصی میداند. ولی این گونه نیست.
صلوات فرستادن بر پیامبر و خاندانش صرفاً یک سنت نیست
سزاوار این است که رابطه ما با پیامبر و ائمه(علیهم السلام)رابطهای اسلامی باشد. از امام زین العابدین(علیه السلام)روایت شده است: «ما را به خاطر اسلام دوست داشته باشید.»
درود فرستادن به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)و اولیاء و پیامبران الهی یک سنت نیست که بدون آگاهی بدان مبادرت بورزیم، بلکه یاد کردن پیامبر اسلام به معنای به یاد آوردن همه دردها و رنجهای ایشان در راه تبلیغ اسلام و جهاد در راه خداست تا اینکه هیچ وقت آنها را فراموش نکنیم و این راه را ادامه دهیم. او را یاد کنیم تا رسالتش را به یاد بیاوریم، او را یاد کنیم تا عبادتش را به یاد بیاوریم، او را یاد کنیم تا دعوتش را به یاد بیاوریم و او را یاد کنیم تا جهادش را به یاد بیاوریم تا همان گونه که در دعا خواهد آمد، ما نیز دعوتگران به سوی خدا شویم.
پیامبران و ائمه(علیه السلام)همگی بندگان خداوند هستند
به صفاتی که در این دعا آمده است توجه کنید: «اللّهمّ صلِّ على محمّدٍ عبدِک.» اولین چیزی که بدان میپردازیم، بنده خدا بودن ایشان است. چرا در ابتدای این فراز روی این واژه این قدر تأکید صورت گرفته است؟
زیرا بالاترین درجهای که انسان میتواند نزد پروردگار خود بدان نائل شود، اخلاص در بندگی خداوند است.
امام علی(علیه السلام)سخن معروفی در دعای خود دارد. ایشان میفرماید: «برای عزت من همین بس که بنده تو باشم.»
«اللّهمّ صلِّ على محمّدٍ عبدِک و رسولِک»، او را به یاد میآوری و به او درود میفرستی، در حالی که رسالت او را نیز به یاد داری. رسالت باید بر باور تو سیطره یابد، باید از طریق شناخت مسۆولیت پیامبر نسبت به رسالت، از مسۆولیتهایی که در برابر رسالت داری، اعم از مبارزه دینی، دعوت و جهاد برای رسالت یا تحکیم جایگاه رسالت شناخت پیدا کنی.
پیامبر امین و برگزیده و دوست خداوند است
«عبدِک ورسولِک وأمینک»، او امین بود، البته نه فقط در باره امانتهای مالی که قریش به ایشان لقب صادق امین داده بودند بلکه بر وحی الهی و امت اسلامی نیز امین است. او بر وحی امین بود و یک کلمه را کم و زیاد نمیکرد و بر رسالت نیز امین بود و همه زندگیاش، با همه جزئیات آن هماهنگ با رسالت بود.
در سیره آن حضرت روایت شده است که در اواخر عمر شریفش، در روزهایی که در بیماری مشرف به موت قرار داشتند، خطاب به مردم فرمود: «آنچه را که قرآن حلال کرده بود، حلال کردم و آنچه را که قرآن حرام کرده بود، حرام کردم.» میخواست بگوید که من در ابلاغ رسالت به شما امین بودم، همان طور که در اجرای آن بر خودم نیز امین بودم و ذرهای از خط رسالت منحرف نشدم.
«وحبیبِک»، او حبیبی بود که دوستش داشتی، برای این او را دوست داشتی که خودت به او فرمودی به مردمی که به دنبال محبت خداوند هستند و میخواهند محبت به خدا را ابراز دارند بگوید: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ» (آل عمران/31)،
«وخیرتِک من خلقِک»، تو او را از میان آفریدههایت برگزیدی، یکی از القاب پیامبر گرامی اسلام، مختار و مصطفی است. یعنی اینکه خداوند او را از میان آفریدههایش برگزید و انتخاب کرد.
امکان ندارد که بتوان بین پیامبر و رسالت او جدایی انداخت. البته بعضی از مردم چنین میکنند و در جشنهای میلاد افراط میکنند و به زیارت میروند و پولهای بسیاری را در راه زیارت مصرف میکنند، ولی همینها حاضر نیستند که برای تقویت رسالت پیامبر اندک پولی را مصرف کنند
پیامبر حافظ اسرار الهی است
«وحافظِ سرِّک»، خداوند سبحانه و تعالی نزد پیامبران اسراری را به ودیعت نهاده است و از آنها خواسته است در چیزهایی که ابلاغ میکنند و ابلاغ نمیکنند، بر حسب چیزهایی که بدانها واگذار کرده است حرکت کنند. پس پیامبر ما نیز حافظ اسرار الهی بود.
«ومبلِّغِ رسالاتِک»، زیرا او رسالت تو را ابلاغ کرد و نسبت به رسالت امین بود، حتی نسبت به آخرین فرمایشهای الهی که بر ایشان نازل شده بود، یعنی ولایت امیرالمۆمنین(علیه السلام)نیز امین بود.
بعد از بیان صفات پیامبر که لازم است ما در برابر خداوند متعال با این ویژگیها او را یاد کنیم، میخواهد بگوید: ای رسول خدا! بعد از اینکه در جان و قلب ما به این درجه رسیدی، راضی نمیشویم مگر اینکه بهترین صلوات و درودها را تقدیم تو کنیم. به گونهای که هیچ کس را یارای رسیدن به صلوات ما نباشد. از این رو چنین میآید: «اللّهمّ صلِّ على محمّدٍ عبدِک، ورسولِک، وأمینک، وصفیِّک، وحبیبِک، وخیرتِک من خلقِک، وحافظِ سرِّک، ومبلِّغِ رسالاتِک، أفضلَ، وأحسنَ، وأجملَ، وأکملَ، وأزکى، وأنمى، وأطیبَ، وأطهرَ، وأسنى، وأکثر ما صلّیْتَ وبارکتَ، وترحّمْتَ وتحنّنْتَ، وسلّمْتَ على أحدٍ من عبادِک وأنبیائِک ورسلِک، وصفوتِک، وأهلِ الکرامةِ علیک من خلقِک».
صلواتی که بهترین و پاکترین و کاملترین درودها و بهترین صلوات هاست، به گونهای که درود بر هیچ یک از بندگان و پیامبرانت، به پای درود بر آن حضرت نمیرسد. «وبارکتَ»، از تو نمیخواهیم که فقط به آن حضرت درود بفرستی، بلکه میخواهیم آن حضرت را نزد خود مبارک بگردانی و بر قدر و منزلتش بیفزایی. «وترحّمْتَ»، آن گونه که به پیامبرانت رحمت میآوری، او را نیز مورد رحمت و مهربانی خویش قرار دهی. «وتحنّنْتَ»، همان مهری را که به همه اولیای خود داری، به او نیز ارزانی داری.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: بخش ترجمه مۆسسه علامه مرجع آیت الله العظمی سید محمد حسین فضل الله(ره)