تبیان، دستیار زندگی
انسان تا زمانی که زنده است، باید از مال خود انتفاع مادی و دنیوی داشته باشد و از آن برای فراهم کردن توشه آخرت استفاده کند و بتوان آن جا را قبل از رفتنش آباد کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درمانده ترین مردم در قیامت !


انسان تا زمانی که زنده است، باید از مال خود انتفاع مادی و دنیوی داشته باشد و از آن برای فراهم کردن توشه آخرت استفاده کند و بتوان آن جا را قبل از رفتنش آباد کند.


قیامت

امام سجاد علیه السلام در بیانی پیرامون حقوق مال می فرمایند:

و لا تۆ ثِرَ به علی نفسِکَ مَن لَعلَّه لا یَحمدُکَ و بالحَریِّ اءَن لا یُحسنَ خلافَتَه فی ترِکَتِکَ و لا یعمَلَ فیه بطاعَةِ ربِّکَ فتکون معینا له علی ذلک و بمَا اءَحدَثَ فی مالِکَ اءَحسَنَ نظرا لنفسِهِ فیعملَ بطاعَةِ ربِّه فَیَذهَبَ بالغنیمَةِ و تَبوءَ بالاثمِ والحسرَةِ والنَّدامَةِ مع التَّبِعةِ

این عبارت ها بیان می کنند که انسان تا زمانی که زنده است، باید از مال خود انتفاع مادی و دنیوی داشته باشد و از آن برای فراهم کردن توشه آخرت استفاده کند و بتوان آن جا را قبل از رفتنش آباد کند.

انسان در این دنیا مسافر است و قصد سفر به جایی را دارد که قرار است برای همیشه در آن جا اقامت گزیند؛ طبیعی است اگر وکیل یا نماینده ای دارد که متولی تدارک مسکن و وسایل رفاه و آسایش او است، آنچه را که همراه دارد، باید همه را به او بسپارد تا نماینده و وکیل او، در آن جا همه امکانات زندگی را برای وی فراهم کند.

سرمایه های مادی و مالی انسان و عالم اخرت برای او چنین حالتی دارد. اما اگر این انسان نه در دنیا از منافع این مال استفاده كرد و فقط سعى كرد كه بر مقدار آن بیفزاید، جز خسران و ضرر چیزى حاصل نخواهد كرد.

آنچه كه امام علیه السلام به انسان مى آموزند و انسان را به آن تنبه مى دهند این است كه مال، حقى بر تو دارد و حق مال این است كه طورى از آن منتفع شوى كه وقتى از دنیا مى روى در آخرت بتوانى از آن بهره مند شوى.

وارث انسان پس از مرگ، گاه فرزندان انسان، گاه همسر او و گاهى بستگان دورتر و حتى حكومت ها و دولت ها هستند.

اگر انسان، مال پرست و مال دوست شد، طبعا زمام اندیشه، فكر، حركت و رفتار خود را به دست آن خواهد داد و به طور طبیعى از جاده اعتدال خارج خواهد شد

ورّاث معمولا دوگونه اند: گاهى افرادى هستند كه از این مال و ثروت بادآورده در گناه و حرام و امور خلاف و براى آنچه كه ضرر به اجتماع و انسان هاى دیگر مى رساند، استفاده مى كنند و مال را وسیله گناه و عصیان قرار مى دهند كه نتیجه اش عقاب و عذاب مالك آن است؛ چرا كه این مال را گذاشته و پیشاپیش ورثه را در انجام گناه و معصیت كمك كرده است، امام سجاد علیه السلام فرمودند:

فتكونَ معینا له على ذلك ؛ ((تو آنها را بر گناه اعانت كرده اى)).

گاهى ورثه، انسان هاى صالح و شایسته اى هستند كه برخلاف خود انسان كه از آن مال استفاده نكرده است، این مال را در مسیر اطاعت الهى مصرف مى كنند. آن وقت زحمتش را مالك كشیده است و بهره و غنیمت را دیگران برده اند و آنچه براى مالك مى ماند گناه، افسوس، پشیمانى و عقاب اخروى است.

در ((غررالحكم)) روایتى از حضرت امیرالمۆمنین علیه السلام نقل شده كه داراى تعبیرهاى بسیار زیبایى است و شاید بتوان گفت كه كلام امام سجاد علیه السلام هم برگرفته از همین فرمایش جد بزرگوارشان باشد؛ چون همه آنها از یك زاویه به عالم آفرینش مى نگرند و حقایق نزد همه این بزرگواران به یك گونه مجسم است. حضرت مى فرمایند:

انَّ اءعظمَ الناس حسرة یوم القیامةِ رجل اكتسَبَ مالا مِن غیر طاعَةِ الله فَوَرَّثَه رجلا اءنفَقَه فى طاعَةِ الله فَدَخَلَ به الجَنَّةَ و دخلَ به الاءَوَّلُ النّار(1).

قیامت

«هنگام قیامت، درمانده ترین مردم، در حسرت و ندامت كسى است كه مالى را از مسیر حرام به دست آورده است، خودش مصرف نكرده و بعد این مال به كسى دیگر به ارث رسیده است كه او، آن را در راه اطاعت الهى مصرف كرده و بهشتى شده است، در حالى كه صاحب اصلى مال وارد آتش ‍ مى شود».

یعنى وارث او انسان زیرک و فهیمى بوده و مال را در مسیر اطاعت الهى مصرف كرده و به وسیله آن، وارد بهشت شده است، اما آن كسى كه این مال را از راه غیرحلال جمع كرده، به ارث گذاشته و مرده است، وارد آتش شده است.

در قیامت او مى ایستد و مى بیند این اموال او بوده و دیگرى منفعت آن را مى برد. یعنى به وسیله این مال سعادت اخروى نصیب دیگرى شد و شقاوت نصیب او گردیده است.

حضرت امیرالمۆمنین علیه السلام در تعبیر دیگرى مى فرمایند:

انَّ الَّذى فى یَدَیك قد كان له اءهل قبلك و هو صائِر الى مَن بعدك و انَّما اءنتَ جامع لاءحد رجلَین اءمَّا رجل عمِلَ فیما جَمَعتَ بطاعةِ الله فسَعِدَ بما شَقیتَ به اءو رجل عملَ فیما جمعتَ بِمَعصیَةِ الله فَشَقىَ بما جَمَعتَ و لیس ‍ اءَحد هذَینِ اءهلا اءن تُۆ ثرَه على نفسكَ و لا تحملَ له على ظهرِكَ(2).

مالى كه الان در دست تو است، در گذشته صاحبان دیگرى داشته است. از دست تو نیز درمى آید و به دست دیگران مى رسد. تو در واقع مال را براى دو طایفه جمع مى كنى: یا براى كسى كه این مال را در راه اطاعت خدا مصرف مى كند و به وسیله آنچه تو با آن بدبخت شدى سعادتمند مى شود؛ یا براى كسى كه با مال تو، معصیت خدا را كرده و بدبخت شده است. حال آن كه هیچ یك از این دو طایفه از تو سزاوارتر نیستند. آیندگان را بر پشت خود سوار مى كنى و سنگینى اعمال آنها را تو باید متحمل شوى! آنچه را كه به دست مى آورى، لذت دنیایى و منفعت اخرویش را براى خود حاصل كن.

این كلام امام امیرالمۆمنین علیه السلام فرمایش امام سجاد علیه السلام را خوب روشن مى كند كه فرمودند:

و لا تۆ ثِرَ به على نفسكَ مَن لعلَّه لا یحمَدُكَ

((كسى كه تو را حمد نمى كند؛ تو را سپاس نخواهد كرد)).

سپاس در این جا، سپاس زبانى نیست، بلكه شكر عملى است؛ او به گونه اى این مال را مصرف كند كه حداقل براى تو صدقه جاریه شود.

مهم این است كه انسان بتواند در اداى حقوق مال، وظیفه خود را به نحو احسن بشناسد و بدان عمل كند؛ و طریقه نیكوى آن نیز همان بود كه امام علیه السلام بیان فرمودند كه مال را اولا از مسیر حلال به دست آورد، ثانیا در مسیر حلال نیز مصرف كند. در تدارك مال، حرص و ولع به خرج ندهد كه سایر وظایف انسانى او تعطیل شود. نكته دیگر این كه نكند دیگرى با زحمت هاى او سعادتمند بشود و یا با آنچه كه او جمع آورى كرده براى خود بدبختى بیافریند كه او را هم در این بدبختى شریك گرداند، اما خود، از آن مال بهره دنیوى و اخروى نبرد.

اگر این انسان نه در دنیا از منافع این مال استفاده كرد و فقط سعى كرد كه بر مقدار آن بیفزاید، جز خسران و ضرر چیزى حاصل نخواهد كرد

این بحث را با ذكر روایتى از امیرالمۆمنین علیه السلام پى مى گیریم كه مى فرمایند:

المال یَعسوبُ الفُجَّار(3)؛ ((مال، فرمانرواى خطاكاران است)).

یعنى این دو با هم تلازم دارد. اگر انسان، مال پرست و مال دوست شد، طبعا زمام اندیشه، فكر، حركت و رفتار خود را به دست آن خواهد داد و به طور طبیعى از جاده اعتدال خارج خواهد شد.

نتیجه این است كه وقتى انسان در تشخیص خطا كرد، زمام اندیشه و فكر خود را به جاى این كه به دست زمامدار حقیقى خود بدهد به دست نفسانیات و غرائز خود مى دهد و حب مال، جاه، غریزه شهوت، غریزه خشم و... فرمانرواى انسان مى‌شود و انسان را از مسیر طبیعى و عادى خارج مى كند. این حاكم، انسان را به همان سمتى هدایت مى كند كه خود مى خواهد. بعد از این مهم نیست كه انسان چه راهى برود؛ چون مسیر صحیح انسانیت یك راه بیشتر نیست و راه هاى غیر آن باطل است.

قیامت

در همه جاى قرآن، نور به صورت مفرد ذكر شده است، اما ظلمت به صورت جمع آمده است:

الله نورُ السَّموات و الاءَرض (4).

«خداوند نور آسمان ها و زمین است».

یخرجهُم مِن الظُّلمات الى النُّور(5).

«آنها را از ظلمت ها، به سوى نور بیرون مى برد».

یُخرجهم مِنَ النُّور الى الظُّلمات (6)

«آنها را از نور، به سوى ظلمت ها بیرون مى برند».

هر جا كه ظلمت و نور با هم آمده است، نور به صورت مفرد و ظلمت به صورت جمع آمده است. دلیلش هم روشن است؛ بیشتر از یك راه صحیح و مستقیم، براى رسیدن به هدف نهایى و غایى خلقت ما وجود ندارد؛ اما راه هاى انحرافى و كج و معوج متعدد است.

در هندسه وقتى مى خواهیم خط مستقیم را تعریف كنیم، مى گوییم:

كوتاه ترین فاصله بین دو نقطه را خط مستقیم مى گویند؛ اما خطوط غیرمستقیم و منحنى تعریف خاصى ندارند و به هرچه مستقیم نباشد خط غیرمستقیم مى گویند و مى توانند به هر سمتى باشند بدون این كه مبدا یا مقصد خاصى را تعقیب كنند.

بنابراین، مهم نیست كه انسان وقتى از مسیر اعتدال خارج شد چه راهى را انتخاب كند؛ چون همان طور كه گفتیم راه صحیح و مستقیم یكى بیشتر نیست.

یكى خط است از اول تا به آخر                            بر او خلق خدا جمله مسافر

پی نوشت ها:

1-تصنیف غررالحكم، ص 166، حدیث 2347

2- تصنیف غررالحكم، ص 368، حدیث 8334

3- تصنیف غررالحكم، ص 367، حدیث 8294

4- سوره نور، آیه 35

5- سوره بقره، آیه 257

6- سوره بقره، آیه 257

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: سایت راجعون

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.