تبیان، دستیار زندگی
خویشان عمران از شیعیان اهل بیت نبوت(ع)، و مردمان برجسته روزگار خود بودند. امام صادق(ع) آنها را خاندانی نجیب و بزرگوار معرفی فرمود، و شخصیت عمران را به داشتن قومی بزرگوار چنین ستود:«هذا من اهل بیت النجباء» این، از خاندان نژادگان است.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عمران بن عبدالله اشعری قمی

عمران بن عبدالله اشعری قمی
خویشان عمران از شیعیان اهل بیت نبوت(ع)، و مردمان برجسته روزگار خود بودند. امام صادق(ع) آنها را خاندانی نجیب و بزرگوار معرفی فرمود، و شخصیت عمران را به داشتن قومی بزرگوار چنین ستود:«هذا من اهل بیت النجباء» این، از خاندان نژادگان است.»

عمران اشعری قمی، فرزند عبدالله از شخصیت های برجسته شیعه در قرن دوم هجری بود كه هم عصر با امام صادق(ع) در شهر مقدس قم می زیست؛ او از یاران و راویان آن امام نیز به شمار می آمد. پدر عمران، عبدالله بن سعد بن مالك اشعری، از شیعیان والامقامی بود كه فرزندانی همچون عمران را می پرورید. اگرچه نام او در كتاب های رجال و دیگر منابع موجود، كمتر به چشم می آید، اما این چیزی را از سترگی مقامش نمی كاهد، زیرا دانشمندان بزرگی همانند: علامه مامقانی(در تنقیح المقال)و مرحوم خوئی(در معجم رجال الحدیث)از او در فهرست راویان شیعی یاد كرده و برای تایید و نشان دادن شخصیت والای وی، به جایگاه رفیع فرزندان او، عمران و عیسی، نیز اشارتی كرده اند.

خاندان بزرگوار

خویشان عمران از شیعیان اهل بیت نبوت(ع)، و مردمان برجسته روزگار خود بودند. امام صادق(ع) آنها را خاندانی نجیب و بزرگوار معرفی فرمود، و شخصیت عمران را به داشتن قومی بزرگوار چنین ستود:

«هذا من اهل بیت النجباء» این، از خاندان نژادگان است.»

این قوم نجیب از تیره بزرگ اشعری های قم بودند كه نقش فراوانی را در آبادانی شهر قم به عهده داشتند. شاید به همین دلیل، «عمران بن عبدالله» به «عمران اشعری قمی» معروف گشته است.

برادران عمران

آدم، ادریس، اسحاق، عیسی، عبدالملك و یعقوب، برادران بزرگوار عمران بودند، كه همگی از یاران امامان معصوم(ع) به شمار می آمدند، آنها به درجه های بالایی از علم و معرفت دست یافتند و در راه ترویج و توسعه فرهنگیِ مكتب علوی، خدمت فراوان كردند.

اكنون به اختصار به گوشه ای از زندگی آنها اشاره می كنیم.

* آدم بن عبدالله قمی: شیخ طوسی، رجال نویس قرن پنجم هجری، در كتاب رجال خود، آدم بن عبد الرحمن را از یاران امام صادق(ع) معرفی كرده است.

* ادریس بن عبدالله قمی: از اعلام شیعه قرن دوم هجری، كه در زمره یاران امام جعفر صادق(ع) و امام موسی كاظم(ع) جای داشت، شرح حال او در همین مجموعه ستارگان حرم آمده است.

* اسحاق بن عبدالله: راوی قابل اعتماد، و از یاران امام باقر و صادق(ع)كه مرحوم نجاشی، متوفای 450 ق شخصیت وارسته او را این گونه ستوده است: «اسحاق بن عبدالله بن مالك الاشعری القمی، ثقة...». اسحاق بن عبدالله فردی ثقه و قابل اطمینان است.

* عیسی بن عبدالله القمی: عالم و راوی بلند مرتبه ای كه امام هشتم(ع) درباره اش فرمودند:«منااهل البیت»،او از ما است.وی از یاران آن حضرت نیز به شمار میرود، و در نزد دانشمندان رجال بر جایگاه رفیعی استوار گشته است. حالات این را وی وارسته نیز در مجموعه ستارگان حرم آمده است.

* عبدالملك بن عبدالله القمی: امام صادق(ع)، در توصیف شخصیت والای او می فرمایند:«انه قوی الایمان»: همانا او ایمانی محكم دارد.عبدالملك از یاران و شیعیان وارسته آن حضرت(ع) بود.

* یعقوب بن عبدالله القمی: مرحوم خوئی در كتاب «معجم رجال الحدیث» كه به بررسی راویان حدیث پرداخته است، به نقل از« رجال برقی» او را از یاران حضرت صادق(ع) معرفی می كند.

پسرعمران

مَرْزَبان، پسرعمران، شیعی والا مرتبه، و از یاران امام كاظم و امام رضا(ع) بود، شاید بهترین چیزی كه دهنده عظمت و ارزش مرزبان است، پاسخی باشد كه امام رضا(ع) به سۆال او برگرداند.«مرزبان گفت: به امام رضا(ع) عرض كردم: می خواهم چیزی كه خیلی مهم است از شما بپرسم، آیا من از شیعیان شما هستم؟ حضرت فرمود: بله. عرض كردم آیا اسم من نزد شما نوشته شده است؟ حضرت جواب داد: بله.»

هر چند مرحوم آقابزرگ تهرانی در كتاب ارزنده الذریعه الی تصانیف الشیعه نام مرزبان را در فهرست نویسندگان و مۆلفان شیعی آورده و برای او كتابی را با نام كتاب الحدیث ذكر كرده است؛ اما در حال حاضر هیچ اثری از آن نیست. شاید این كتاب نیز همانند بسیار كتاب الحدیث های گذشته در كتاب های بزرگ روائی شیعیان ادغام شده باشد، و یا در طول زمان بر اثر حوادث گوناگون، محو گردید.

عمران بن عبدالله بر محور ولایت

شیخ مفید و مرحوم كشّی از عالمان سده چهارم و پنجم هجری قمری چند روایت در ستایش عمران بن عبدالله نقل كرده اند، كه در كنار برخی گزارش های دیگر، بیان كننده ولایت مداری، و شیفتگی او به خاندان نبوت(ع) است.

با نگاهی به منابع موجود، صحنه هایی از زندگی عمران دیده می شود كه از پیوند او بر پایه استوار نبوت، و گردش حول محور امامت، حكایت دارد. حال گوشه هایی از آن بیان می شود.

صحابی امام صادق(ع)

شیخ طوسی - متوفای 460 ق - نام عمران را نیز در كنار یاران امام جعفرصادق(ع) جایی داده - و بدین گونه، بر عظمت و مقام آن شخصیت بزرگ افزوده است؛ او در این باره می گوید: «عمران بن عبدالله الا شعری القمی، برادر یعقوب و عیسی است.»

عمران در كلام امام صادق(ع)

امام صادق(ع) در گفتگوی صمیمانه خود با عمران بن عبدالله، سخنان زیبایی را در توصیف شخصیت ممتاز او بیان فرمود و مقام و منزلت والای وی را بر همگان نمایاند؛ در این باره ابان بن عثمان از یاران امام جعفر صادق(ع) می گوید: هنگامی كه عمران به نزد امام صادق(ع) آمد، حضرت او را در كنار خود جای داده و فرمودند: چطوری؟ فرزندت چطور است؟ خویشانت چگونه اند؟ حال پسران عمویت چطور است؟ اهل خانه ات چه حال دارند؟ سپس امام(ع) مدت زیادی با عمران سخن گفت؛ وقتی عمران بیرون رفت، از امام سۆال شد، این شخص كه بود؟ فرمود: فردی شریف و بزرگوار از قومی نجیب بود. قومی كه هیچ ستم كاری بر آنها مسلط نشد، مگر آنكه خداوند او را هلك كرد.

دیدار با امام صادق(ع)

از میان روایت های اندك عمران، و آنچه مرحوم كشی و شیخ مفید درباره او نقل كرده اند، برمی آید كه وی با وجود دوری راه، چندین بار به دیدار امام صادق(ع) رفته، و از محضر ایشان بهره فراوان جسته است.

عمران بن عبدالله بیشتر وقتها در مراسم حج و صحرای منا به دیدار امام(ع) می رسید؛ البته احتمال این كه در سایر زمان ها و مكان ها نیز با حضرت(ع) در ارتباط بوده است، بعید نمی نماید، امّا گزارش های موجود هیچ اشاره ای به آن ندارد.

مرحوم شیخ مفید - متوفای 381 ق - در كتاب ألاختصاص دیدار او با حضرت در صحرای منا را این گونه روایت كرده است: حمّاد بن عثمان، صحابی امام صادق(ع) می گفت: گروهی در منا نزد امام صادق(ع) بودیم، كه عمران بن عبدالله قمی به نزد حضرت آمد، امام(ع) حالش را پرسید و با او بسیار خوش رفتاری كرد. وقتی به حضرت(ع) عرض كردم این فرد كیست كه با او این گونه سخن گفتید و به او احسان كردید. حضرت فرمودند: این از خاندان نجباء است...

مرحوم كشّی نیز این سخن را با تفاوتی اندك روایت كرده است.

هدیه برای امام صادق(ع)

شاید اوج دوستی و دلدادگی عمران به پیشوایش امام صادق(ع) زمانی باشد كه در صحرای منا خیمه ای برای حضرت و خانواده اش به پا كرد، وی با نهایت عشق و علاقه آن را به محضر ایشان پیش كش كرد. مضمون حكایت ازاین قرار است:

راوی می گوید:

«در منا بودم كه عمران بن عبدالله قمی، با خیمه هائی در دست، از راه رسید، و آنها را در خیمه گاه حضرت صادق(ع) برپا كرد. وقتی امام(ع) با اهل بیت خود تشریف آوردند، با دیدن خیمه ها، پرسیدند: این ها مال كیست؟ گفتم: قربانت شوم، این ها را عمران بن عبدالله قمی برای شما برپا كرد. حضرت(ع) داخل خیمه ها شد؛... عمران نیز كار خود در حضور امام(ع) را چنین گزارش می دهد كه: جانم به فدایتان، این ها خیمه هائی است كه دستور دادید، برایتان درست كنم. حضرت(ع) فرمودند: قیمت آنها چه قدر شد؟ عمران گفت: جانم به قربان شما، پارچه های خیمه را خودم ساخته و برای شما درست كرده ام، فدایت شوم، دوست دارم به عنوان ارمغان و هدیه این خیمه ها را ازمن قبول كنید! من آن پولی را كه شما به من داده بودید پَس دادم؛ حضرت(ع) دست عمران را گرفت و درباره اش این چنین دعا كرد: از خداوند می خواهم بر محمد و آلش درود فرستد، و تو را در روزی كه هیچ سایه ای جز سایه خدا نیست، زیر سایه خویش قرار دهد.»

عمران در نگاه عالمان

اغلب دانشمندان شیعه، نام عمران بن عبدالله را در كتاب های رجال خود به ثبت رسانده اند و در تأیید وثاقت و عدالت عمران به روایت هایی كه شیخ مفید و مرحوم كشّی نقل كرده اند، استناد جسته اند. مرحوم مامقانی با توجه به همین روایت ها،شخصیت عمران را چنین می ستاید «فلا یبعد عدّ الرجل من الثقات الذین استفید وثاقتهم من القرائن الخارجیة و لا اقلّ من كونه فی اعلی درجات الحسن...» برشمردن عمران را در زمره كسانی كه وثاقت آنها با قرائن و شواهد خارجی ثابت می شود. بعید نیست؛ حداقل این كه، او را در بالاترین درجه های حُسن جای دارد...»

علامه حلّی نیز این چند روایت را، از نشانه های بزرگی شخصیت وارسته عمران دانسته است.

جایگاه روائی عمران

در میان راویان و ناقلان آثار مكتب امامت(ع)، نام عمران نیز می درخشد؛ لكن شمار بسیار اندك روایت های او، ما را از دست یابی به تحلیل و بررسی بیشتر، درباره شخصیت روائی و گرایش روایت هایش و... باز می دارد. بدیهی است، او نیز همانند بسیاری از راویان شیعه - احتمالاً - روایت های فراوان داشته است. اما گذشت زمان، و دسیسه های مخالفان - كه از هر فرصتی برای محو آثار تشیع استفاده می كردند - نسل ما را از رسیدن به آثار ایشان محروم كرده است.

پیش از بیان دو روایتی كه عمران مستقیماً از امام صادق(ع) نقل كرده است، دو نكته را متذكر می شویم:

نكته نخست: این كه با دقت در سند دو حدیثی كه عمران بن عبدالله روایت كرده است، درمی یابیم استاد وی در نقل حدیث، حضرت امام جعفر صادق(ع) بوده است، كه با حضور نزد ایشان و شنیدن كلام نورانی حضرت(ع)، آن را نقل كرده.

كسانی كه این دو حدیث را از عمران روایت كرده اند، یعقوب بن عبدالله قمی، برادر عمران، و پسرش مرزبان بن عمران، هستند، كه به عنوان شاگردان او در نقل روایت، نیز محسوب می شوند.

نكته دوم: در جستجوی روایت های عمران بن عبدالله قمی، ممكن است به عنوانی دیگر از «عمران قمی» - كه در سند احادیث هست - برخورد كنیم، «عمران قمی» شخصیتی است سوای عمران بن عبدالله قمی و متفاوت از او، زیرا بر اساس آنچه مرحوم خوئی گفته است، «عمران قمی» در واقع «عمران بن محمد بن عمران قمی» است،نه عمران بن عبدالله قمی، بنابراین «عمران قمی» در حقیقت نوه عمران بن عبدالله قمی است، نه خود عمران.

كنون پس از بیان دو نكته فوق، مضمون دو روایتی را كه انتسابش به عمران بن عبدالله قمی قطعی است از نظر می گذرانیم.

تفسیر قرآن

از دستورات مهم اسلام جهاد با كافران است، خداوند در سوره توبه آیه 123،مۆمنان را به جنگ با كافرانی می خواند كه در مجاورت آنها بوده اند. عمران بن عبدالله در تفسیر این آیه شریفه، سخنی را از امام صادق(ع) روایت می كند، كه مضمونش چنین است: كافرانی كه در مجاورت و نزدیكی مسلمانان قرار داشتند، طایفه «دیلم» بودند.

عقوبت پندار نادرست درباره امامت

با توجه به اهمیت مسئله امامت، كه از پایه های اعتقادی شیعه، و ضروریات دین مبین اسلام است، عمران بن عبدالله قمی از امام صادق(ع) حدیثی را نقل كرده است كه حضرت سه دسته را، به دلیل پندار غلط، و سستی در امر امامت، سزاوار عذاب خدا دانسته اند، و آنها را در ردیف كسانی قرار داده اند كه هیچ بهره ای از اسلام نبرده اند.

1 - كسی كه به دروغ ادعای امامت كند.

2 - كسی كه امام حقیقی را انكار كند.

3 - كسی كه دو گروه فوق را مسلمان بداند.

لحظه تسلیم

عمران بن عبدالله قمی، پس از روزگاری تلاش، سرانجام تسلیم امر الهی شد، و با كوله باری از اخلاص و ارادت به خاندان نبوت(ع) راه زندگی جاودان را در پیش گرفت، تا در سرمنزل ابدیت به دیدار معبودش نایل آید.

از تاریخ درگذشت او گزارشی در دست نیست؛ اما به دلیل اینكه عمران از یاران امام صادق(ع) بوده و سال شهادت حضرت 148 هجری قمری است، چنانچه عمران بعد از شهادت امام(ع) از دنیا رفته باشد، تاریخ وفاتش به نیمه دوم قرن دوم هجری برخواهد گشت، و در صورتی كه قبل از شهادت حضرت، دعوت حق را لبیك گفته باشد، زمان رحلتش نیمه اول قرن دوم هجرت خواهد بود.

محل دفن عمران نیز همانند بسیاری از زوایای دیگر زندگیش نامعلوم است.


منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

تهیه و تنظیم: سید صدرالدین مرتجی-گروه حوزه علمیه تبیان