تبیان، دستیار زندگی
حجاب مساله ای فرهنگی است که اختلال در آن ناشی از توسعه نامتوازن پس از جنگ تحمیلی است، از این رو به نظر می رسد یکی از علل اصلی در عدم دستیابی به امنیت اخلاقی و اجتماعی این طرح را باید در برخورد نامتوازن و عدم بسترسازی فرهنگی دانست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

طرح امنیت اخلاقی چه شد؟


حجاب مساله ای فرهنگی است که اختلال در آن ناشی از توسعه نامتوازن پس از جنگ تحمیلی است، از این رو به نظر می رسد یکی از علل اصلی در عدم دستیابی به امنیت اخلاقی و اجتماعی این طرح را باید در برخورد نامتوازن و عدم بسترسازی فرهنگی دانست.

شاید بد نباشد پس از گذشت ده سال از اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی، به این سوال پاسخ داد که "آیا طراحان و مجریان این طرح نتایج اجرای نه ساله آن را درخور هزینه های مالی و اجتماعی حاصل از آن می دانند؟!"

بدحجابی

طرح فرهنگ عفاف و حجاب در فروردین 1382 توسط شورای فرهنگی اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب و از سال 1383 به صورت رسمی ابلاغ شد. به واسطه این ابلاغ، پلیس برنامه ارتقای امنیت اجتماعی را به اجرا درآورد؛ برنامه ای که موضوع و نحوه خاص اجرای آن حرف و حدیث بسیاری را پیرامون خود رقم زد.

به جرات می توان ادعا کرد که بازتاب سیاسی این طرح در سال های اخیر به مراتب بیش از تاثیرات اجتماعی و اخلاقی آن بوده است. این بازتاب به حدی گسترده بود که واژه "گشت ارشاد" به واژه ای اثرگذار در فرهنگ لغات سیاسی تبدیل شد و بیش از آن که در خدمت رفع نابسامانی های اخلاقی و ارتقا امنیتی جامعه قرار گیرد، کارکردی ابزاری در دست جناح های سیاسی یافت.

البته آمارهایی از قبیل آنچه که سال گذشته سردار ساجدی نیا تحت عنوان "بهبود 20 درصدی وضعیت جامعه از نظر امنیت اخلاقی" ارائه کرد شاید می توانست تنها لحظه ای دل را به نتیجه بخش بودن این طرح خوش کند ولی معیارهای پلیس در سنجش امنیت اخلاقی جامعه، خود مساله ایست که ابهامات و انتقادات بسیاری متوجه آن است و پرداختن به آن حدیثی است مفصل که در این مجمل نگنجد.

طرح ارتقا امنیت اجتماعی قربانی گشت ارشاد / کلیتی که فدای جزئیات شد

محمود شارع پور دانشیار جامعه شناسی دانشگاه مازندران، سیده زینب تقوی عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی واحد مازندران و مهدی محمدی دانشجوی دکتری جامعه شناسی در تحلیل جامعه شناختی عوامل موثر بر گرایش به حجاب، حجاب را مساله ای فرهنگی دانسته که اختلال در آن را ناشی از توسعه نامتوازن پس از جنگ تحمیلی عنوان می کنند. از این رو به نظر می رسد یکی از علل اصلی در عدم دستیابی به امنیت اخلاقی و اجتماعی این طرح را باید در برخورد نامتوازن و عدم بسترسازی فرهنگی در آن دانست.

نکته غیرقابل کتمان آن است که برخلاف برنامه طرح ارتقای امنیت اجتماعی، پوشش زنان تنها یکی از اهداف ابتدایی این طرح بود ولی به مرور زمان به اصلی ترین برنامه این طرح تبدیل شد و دیگر محورها در سایه توجه افراطی به این موضوع تا حدی مغفول ماند که باعث برهم خوردن توازن اولیه طرح و عدم دستیابی به اهداف موردنظر شد.

آمارهایی از قبیل آنچه که سال گذشته سردار ساجدی نیا تحت عنوان "بهبود 20 درصدی وضعیت جامعه از نظر امنیت اخلاقی" ارائه کرد شاید می توانست تنها لحظه ای دل را به نتیجه بخش بودن این طرح خوش کند ولی معیارهای پلیس در سنجش امنیت اخلاقی جامعه، خود مساله ایست که ابهامات و انتقادات بسیاری متوجه آن است و پرداختن به آن حدیثی است مفصل که در این مجمل نگنجد

ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است؟!

کارشناسان بر این باورند که نوع نگاه منطبق بر واقعیات و چگونگی تشریح آن از مواردی است که می تواند به اتخاذ سیاست کلی در مواجهه با مشکلات منجر شود. همچنان که توانستیم توفیقات بسیاری را در پرتو تغییر نگاه به معتادان بدست آوریم. (اعتیاد یک جرم نیست، یک بیماری است!)

بدحجابی

از این رو طرح ارتقای امنیت اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و دستیابی به اهداف آن درگرو نگاه صحیح به این موضوع است. در یک سوی این میدان، پلیس و تفکر حاکم بر مجریان این طرح قرار دارد و در سوی دیگر، جامعه هدف (خصوصا جوانان) و باورهای ذهنی آنها. متاسفانه برخورد (عمدتا) قهرآمیز پلیس در مواجهه با بدپوششی، نشان از نوع نگاه مجرمانه مجریان این طرح نسبت به جوانان دارد؛ نگاهی که در کنار دیگر برخوردهای نامناسب و دور از شان برخی ماموران پلیس، این تفکر را در ذهن بسیاری ایجاد کرده که پلیس برای حل معضل فرهنگی و اجتماعی پوشش زنان، به راهکارهای امنیتی و پلیسی متوسل شده است.

فراگیر شدن چنین تفکری نسبت به پلیس نه تنها نمی تواند کمکی به باز شدن این گره نماید حتی ممکن است گره ای بر گره موجود بیافزاید و بی اعتمادی جامعه را نسبت به پلیس منجر شود و آن را کورتر نیز کند!

تک مضراب  پلیس در برابر هجمه یکپارچه فرهنگی

جدای برخی از ضعف های پلیس در اجرای طرح امنیت اجتماعی باید این نکته را متذکر شد که نیروی انتظامی تنها نهادی بود که علی رغم تمام جوسازی های مغرضانه و معاندانه، مسئولیت گوشه ای از طرح عفاف و حجاب را یک تنه به دوش کشید. نیروی انتظامی این مسئولیت را در شرایطی پذیرفت که سهم قانونی آن از بسیاری از سازمان های دولتی در طرح عفاف و حجاب کمتر بود.

در این میان صدا و سیما، شهرداری ها، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان ملی جوانان و علی الخصوص وزارتخانه های ارشاد، ورزش و جوانان، علوم، تحقیقات و فن آوری و ... در اغلب موارد  یا به صورت مقطعی برنامه هایی را تدارک دیده اند و یا به کلیشه ها، همایش ها، کنفرانس ها و... اقدامات تشریفاتی و بی تاثیر (حتی مخرب) رو آورده اند و از زیر بار سنگین و حساس این طرح شانه خالی کرده اند. این رفع تکلیف و کرختی نسبت به طرح عفاف و حجاب درحالی دامن گیر ارگان های مسئول است که نمی توان ساده انگارانه برنامه ریزی منسجم و یکپارچه بسیاری از دشمنان فرهنگ این مرز و بوم را نادیده گرفت. برنامه ای که توامان اهداف کوتاه ، میانه و بلند مدت را با تکیه بر تمامی ابزارهای پیشرفته نرم فرهنگی پیگیر است و برای تحققشان از هیچ فکر و ائتلافی مضایقه نمی کنند!!

جدای برخی از ضعف های پلیس در اجرای طرح امنیت اجتماعی باید این نکته را متذکر شد که نیروی انتظامی تنها نهادی بود که علی رغم تمام جوسازی های مغرضانه و معاندانه، مسئولیت گوشه ای از طرح عفاف و حجاب را یک تنه به دوش کشید. نیروی انتظامی این مسئولیت را در شرایطی پذیرفت که سهم قانونی آن از بسیاری از سازمان های دولتی در طرح عفاف و حجاب کمتر بود

سنگینی سایه این نگاه مجرمانه نسبت به جوانان وقتی محسوس تر می شود که فارغ از تعصبات و جزم اندیشی ها دریابیم جوانان در انتخاب دو راهی مانکن ها و سوپراستارهای خوش رنگ و لعابِ مارک دارِ وطنی و شعارهای گلدرشت و رنگ و رو رفته  کاری سخت درپیش دارند!

شاید توقع بیش از اندازه ای باشد که تبلیغات پر زرق و برق، سوت و کف های ممتد، شهرت، پول و موقعیت اجتماعی سوپراستارهای سینمای کشور و مانکن های فوتبالی در برابر شعارها،ناگهان رنگ ببازند و جوانان  به صورت معجزه آسا متحول شوند و پشت پا به الگوهایی بزنند که رسانه ها و دستگاه های فرهنگی با تمام هنر و ظرافت تراششان داده اند و حجاب و عفاف را سرلوحه خویش قرار دهند.

از این رو اگر بنا بر شناسایی جرم و بازداشت مجرم باشد سلسله ای به بزرگی دستگاه های عریض و طویل فرهنگی نیاز است که اصلی ترین مسائل دینی و اجتماعی را چنان ساده پنداشته اند که ...

شاید باید امروز علاوه بر اصلاح مسیری که به اشتباه طی شده بزرگترین دغدغه مان دعا برای اشتباه بودن این جمله باشد " می گویند دفاع بد از یک حقیقت، خطرناک تر از حمله کردن خوب به آن است. "

بخش اجتماعی تبیان

منبع : تسنیم