تبیان، دستیار زندگی
مقام معظم رهبری می فرماید: «در محیطهای اصلی زندگی و محیط كار و ادارات و اداره‌ی كشور و در محیط قانونگذاری، اصلاً جایی برای دین نبود. آن جایی هم كه به عنوان مبلّغ دین می‌رفتید، شما كار خودتان را می‌كردید و نظام اجتماعی هم كار خودش را می‌كرد.»
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انقلاب و گستره کارکرد حوزه(٢)

انقلاب و گستره کارکرد حوزه(2)
مقام معظم رهبری می فرماید: «در محیطهای اصلی زندگی و محیط كار و ادارات و اداره‌ی كشور و در محیط قانونگذاری، اصلاً جایی برای دین نبود. آن جایی هم كه به عنوان مبلّغ دین می‌رفتید، شما كار خودتان را می‌كردید و نظام اجتماعی هم كار خودش را می‌كرد.»

در قمست های پیشین به برخی کارکردهای حوزه اعم از ارایه ی اسلام اصیل و تربیت نفوس مردم اشاره شد. در این مقاله  به قسمت دوم گستره این کارکردها در طول تاریخ و نقش انقلاب اسلامی اشاره خواهیم کرد.

انقلاب و گستره کارکرد حوزه

در همین دوره که به تدریج ظهور علمای روشنفکر آغاز شده بود اما همچنان مشکل اصلی حوزه در وسعت کارکردش بود. اما اینبار نه به دلیل عدم علمای تیزبین و روشنفکر بلکه نبود وسایل و ابزاری که بتوان با آن منویات حوزه و روحانیت، و حقایق اسلام را نشر داد. رادیو، تلویزیون، ماهواره و ... از ابزاری ست که می تواند به عنوان رسانه، وسیله ای برای نشر عقاید باشد اما حوزه و علمای آن شاید جز قلم و کاغذشان چیزی در اختیار نداشتند.

مقام معظم رهبری می فرمایند:

«ما در دوران اختناق، وقتی كه با فضلا و طلاب و آن كسانی كه در آن روزها، مسایل نوی اسلامی به ذهنشان می‌رسید، درد دل می‌كردیم و حرف می‌زدیم، تأسف می‌خوردیم كه ما چرا یك ایستگاه رادیو نداریم؛ ما چرا یك مطبعه و یك مجله نداریم. آرزوی این را داشتیم و فكر می‌كردیم كه اگر روحانیت بتواند یك بلندگو داشته باشد و یك ساعت از یك فرستنده را در یك روز در اختیارش بگذارند، همه‌‌ی آرزوها برآورده خواهد شد ...

مرحوم آیت الله بروجردی، با آن سعه‌ی اقتدارش، اگر حرفی در دل داشت، هیچ وسیله‌یی جز پیغام و كاغذ و در گوشی نداشت كه آن را به گوش مریدان خودش و متدینان جامعه‌ی اسلامی برساند.»[1]

کارکردها و آثار آن را همیشه باید در کنار امکانات و موانع بررسی کرد. هرچند کارکردهای حوزه روز به روز در باب وسعت، روبه افزایش بود اما موانع بسیاری وجود داشت که حوزه را از نقطه ایده آل دور می کرد.

علما و روحانیون تلاش بسیاری می کردند و با وجود فقدان موقعیت تراز اول و در اختیار نداشتن رسانه ها و امکانات، با این حال عقاید اسلام را نشر می دادند اما دوران قبل از انقلاب دورانی بود که فاصله بسیاری بین عقاید اسلامی و آنچه در واقعیت رخ می دهد وجود داشت. فقه و زندگی دو مقوله ی جدا از هم بودند. فقه چیزی بود که در کتب حوزویان یافت می شد و در یادداشت هایی در حجره ها وجود داشت و زندگی واقعی که در جریان بود اثری از فقه و شریعت نبود.

مقام معظم رهبری می فرماید:

«در محیطهای اصلی زندگی و محیط كار و ادارات و اداره‌ی كشور و در محیط قانونگذاری، اصلاً جایی برای دین نبود. آن جایی هم كه به عنوان مبلّغ دین می‌رفتید، شما كار خودتان را می‌كردید و نظام اجتماعی هم كار خودش را می‌كرد.»[2]

اما با پیروزی انقلاب حوزه رنگ و بوی دیگری پیدا کرد. مخاطبان حوزه از برخی بازاریان و مسجد نشینان فراتر رفت و عموم مردم جامعه تشنه معنویت و معارف اسلامی شدند. گستره کارکرد حوزه و روحانیت با پیروزی انقلاب وسیع تر شد. فقه و احکام وارد زندگی مردم شد و در ادارات جامعه نیز نمود پیدا کرد. حضور روحانیون انقلابی در صحنه مبارزاتی بر علیه رژیم شاهنشاهی و سپس همکاری بسیاری از علما و روحانیون با بدنه نظام اسلامی از دلایل وسعت کارکرد حوزه بود.

به فرمایش مقام معظم رهبری:

«امروز، طور دیگری است ... در داخل كشور، جوانان و دانشگاهیان و صاحب‌نظران ما مشتاقند و می‌خواهند بدانند و از معارف اسلامی مطلع بشوند و سر در بیاورند. می‌خواهند پایه‌ی فكری و اعتقادی آن چیزی را كه امروز نظام اجتماعی در جامعه فرض كرده و به وجود آورده، به دست آورند.»[3]

انقلاب اسلامی هم موجب صدور خود به آن سوی مرزها شد و هم حوزه و روحانیت را به دیگران شناساند. دیگر معارفی که از حوزه بیرون می آمد در داخل کشور نمی ماند و تشنگی موجود در میان مردم دنیا نیز خواستار آن معارف شده بود. دیگر همگان اسلام و تشیع و روحانیت شیعه را می شناختند و به دنبال حرف های آنان بودند. گستره فعالیت های حوزه وارد عرصه بین الملل شد و کارکرد های آن روز به روز افزایش یافت.

رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند:

«در سطح جهان هم، چه آن چیزی كه مستقیماً از حدوث یك انقلاب دینی و اسلامی و تشكیل یك نظام سیاسی و اجتماعی بر مبنای دین ناشی می‌شد ـ كه خود این ، حادثه‌ی عظیمی بود و دنیا را متوجه دین و بازنگری به مسایل دینی (اسلام و غیر اسلام) می‌كرد ـ و چه آنچه كه بعدها به صورت غیر مستقیم، اثر انقلاب ما بود كه پیش آمد، همین‌گونه بود.»[4]

امروز دیگر فعالیت های حوزه از نوع چهره به چهره خارج شده و با ابزارهای نوین شکل می گیرد. روحانیت شیعه امروز می تواند از قویترین رسانه ها برای انتشار عقاید اسامی استفاده کند. با ظهور تکنولوژی های برتر در حوزه رسانه و آزادی شبکه جهانی اینترنت دست حوزه بیش از پیش برای نشر آرای خود بازتر شده است.

تشنگی مردم به اصل حقیقت و معنویت نیز مزید بر علت شده و گستره کارکردهای حوزه و روحانیت را وسعت داده است.

حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند:

«امروز، روحانیت شیعه و روحانیت اسلام، می‌تواند در عظیمترین منبر عالم و گسترده‌ترین تریبون تاریخ بشر تا امروز، حرفی را كه دارد، بزند. امروز، ما می‌رویم توحید و نبوت و مسایل اجتماعی و اعتقادی اسلام و آیات قرآن را، در گسترده‌ترین وسایل تبلیغات جهانی شبكه‌ی رسانه‌ی جمعی عالم، بدون رعبی و بدون این كه تحت تأ‌‌‌ثیر هیچ قدرتی باشیم، بیان می‌كنیم.»[5]

گستردگی فعالیت های حوزه اثر دیگی نیز دارد و آن بیشتر شدن مسئولیت است. آن زمان که حوزه و روحانیون ابزاری برای استفاده و انتشار عقاید خود نداشتند مسئولیت نیز سبک تر بود. اما اکنون فرق دارد. توان حوزه در این روزگار بسان شمشیری دو سویه است. از یک سو می تواند عقاید اسلامی را نشر داده و وسیله ای برای ساخت جامعه اسلامی باشد و از سوی دیگر بیان کننده اشتباهات و قصور های حوزه بوده و در بدترین حالت حتی اثر عکس داشته باشد.

لذا روحانیت باید بداند در عین حال که می تواند از این موقعیت استفاده بهینه داشته باشد می تواند موقعیت حوزه را نیز به خطر بیاندازد. پس باید به مسئولیت خطیر خود بیش از گذشته بیاندیشد و بنگرد و بهترین تصمیم ها را اتخاذ کند.

ولی امر مسلمین خاطر نشان کردند:

«روحانیت، امروز با گذشته فرق دارد. در گذشته، مأموریتمان در حد قدرت و استطاعتمان بود. ... قدرت و استطاعت ما، محدود بود ... من را در مشهد ممنوع المنبر كردند. البته من منبری نبودم، منبر هم نمی‌رفتم؛ بلكه در مسجدی اقامه‌ی جماعت می‌كردم. همان‌جا هم جلساتی داشتم، سخنرانی می‌كردم و درس تفسیری هم برای طلبه‌ها می‌گفتم… چند نفر طلبه‌ی خوب نیشابوری هم ... زمینه را برای ما آماده كردند ... و من هفته‌یی یك بار، از مشهد به آن جا می‌رفتم. تمام توان و قدرت تبلیغی و شعاع كار من، این بود كه از مشهد بلند شوم و به نیشابور بروم و در مسجد ارك، برای صد نفر، صد و پنجاه نفر سخن بگویم ... الان من، یك كلمه كه می‌گویم، اگر بخواهم آن یك كلمه در دنیا منعكس بشود، در تمام آفاق عالم منعكس خواهد شد ... تمام جامعه‌ی روحانیت، به همین نسبت وضعش فرق كرده است.

امروز، اگر شما بخواهید وجودتان در عالم روحانیت مفید باشد و سرمایه‌ی لازم را در مشتتان داشته باشید، میدان برای خرج آن، دیگر مسجد خودتان، مجلس روضه‌ی بیست نفر، سی نفر، صد نفر و حوزه‌ی محدود یك شهر و یك روستا نیست. اگر بخواهید و آن متاع را داشته باشید، می‌توانید آن را به همه‌جا برسانید. این، مسۆولیت ما را سنگین می‌كند.»[6]


پی نوشت ها:

[1] سخنرانی در دیدار با علما و روحانیون یزد، 8/9/66.

[2] سخنرانی در دیدار با اعضای بنیاد فرهنگی باقر العلوم علیه السلام، 1/11/68.

[3] همان

[4] همان.

[5] سخنرانی در دیدار با علما و روحانیون یزد، 8/9/66.

[6] سخنرانی در دیدار با علما و روحانیون نیشابور، 29/4/65.

تهیه و تولید:احمد اولیایی-گروه حوزه علمیه تبیان