پایان یک رابطهی عاطفی

در واقع پایان روابط عاطفی یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ممکن است شما هم با آن روبهرو شوید. این رنج آنقدر بزرگ است که گاه آن را انکار میکنید یا اصلا باورتان نمیشود. اما این نوع واکنشها فقط شما را از پاسخ دادن به این سۆال مهم باز میدارد؛ «چرا ازدواج من شکست خورد؟» البته پاسخ چنین سۆالی معمولا ساده نیست و احتیاج به گذشت زمان دارد. تا زمانی که نتوانید پایان یافتن این روابط را بپذیرید برای یافتن راهحل دچار مشکل خواهید شد.
شما میخواهید علت شکست خود را پیدا کنید اما انکار درد و رنج مانع میشود تا نتیجه این بررسیها را بپذیرید. شکست روابط میتواند علل زیادی داشته باشد. در هر ازدواجی شکافهایی وجود دارند که در بسیاری از موارد این شکافها به علتهای مختلف عمیق شده تا بالاخره باعث فروریختن روابط میشوند. طلاق واقعهای بسیار دردناک در زندگی است. اما چگونه زن و شوهر میتوانند پس از طلاق با وضعیت جدید کنار بیایند و این واقعه دردناک را پشت سر بگذارند؟
تردیدی نیست که کنار آمدن با طلاق یکی از مشکلترین چالشهایی است که یک شخص در طول زندگیش با آن روبهرو میشود.
به جای آنکه این بحران مشکلات جبرانناپذیری برای ما برجای بگذارد، میتواند فرصتی برای رشد و سازندگی بیشتر فراهم آورد.
کارشناسان بهداشت روانی میگویند طلاق به همان اندازه داغدار شدن ناشی از مرگ یکی از عزیزان ممکن است باعث ناراحتی فرد شود.
اما ادامه زندگی پس از طلاق امکانپذیر است؛ این راهبردها میتواند به شما کمک کند تا دوره دردناک پس از طلاق را پشت سر بگذارید:
خلق روابط سالم
هر یک از ما بخشی به نام احساسات داریم که کشف و شناسایی آن بسیار مهم است. شناختن احساسات با التیام یافتن دردهای ناشی از جدایی ارتباط مستقیم دارد. هرچه بتوانید بهتر احساسات خود را بشناسید، بهتر هم میتوانید شرایط جدایی را تحمل کنید. معمولا اغلب ما یاد گرفتهایم که چطور به دیگران رسیدگی کنیم و با آنها مهربان باشیم اما نمیدانیم چطور میتوانیم خودمان را دوست بداریم و نسبت به خود مهربان باشیم؟ بسیاری از ما به علل مختلف یاد نگرفتهایم جنبههای سالم شخصیت خود را رشد دهیم و در بزرگسالی هم فراموش میکنیم به احساسات خود توجه کنیم، برای خود وقت بگذاریم و برای سلامت جسمی و روحی خود سرمایهگذاری کنیم.نادیده گرفتن جنبههای سالم در ما به صورت عادت درمیآید زیرا میخواهیم آنگونه باشیم که دیگران میخواهند. ما معمولا بعد از جدایی، خود را طردشده میدانیم و احساس میکنیم به ما بیتوجهی شده است. اما انسان قابلیت سازگاری زیادی دارد و میتواند اعتمادبهنفس خود را افزایش دهد و در مقابل شرایط سخت از خود مقاومت نشان دهد. بنابراین قبل از هرچیز باید اشتباهات گذشته خود را که باعث جدایی شدهاند، بشناسید و سعی کنید در روابط آینده خود از آنها برحذر باشید.
رها کنید!
بعضی افراد بعد از جدایی میل زیادی به گریختن و دورشدن دارند. آنها میخواهند به شهر یا مکان دور دیگری بروند البته این روش گاهی هم بسیار مفید است؛ اما اگر به این دلیل فاصله میگیرید که از شرایط نامطلوب فرار کنید، باید حتما دوباره آن را بازنگری کنید بنابراین اگر ایستادگی کنید و بر فرار و دورشدن اصرار نکنید، به نفعتان خواهد بود زیرا باعث میشود شما زودتر با واقعیت روبهرو شوید و گذشته را رها کنید.
معمولا بدترین شرایط حالتی است که آزاردهنده باشد و بهترین نتیجه هم این است که بپذیریم این بحران بالاخره تمام میشود
صداقت داشته باشید!
گاهی ما لزومی نمیبینیم که دیگران به درون ما پی ببرند و سعی میکنیم با نقابی خود را از نفوذ دیگران در امان داریم؛ بدینترتیب چهره دیگری از خود نشان میدهیم، در حالی که رنجی پنهان در وجود خود ماست که آزارمان میدهد؛ این رنج ممکن است ترس از طردشدن، احساس بیکفایتی یا این فکر باشد که «شاید واقعا هیچکس من را دوست ندارد و به من اهمیت نمیدهد». اما اگر دقت کنید، میبینید افرادی که صداقت دارند و خود را پشت تصویری دیگر پنهان نمیکنند، دوستداشتنیتر به نظر میرسند. در واقع نقاب زدن، تلاش آگاهانهای برای فریب دادن دیگران نیست بلکه صرفا به این دلیل است که با دیگران ارتباط مۆثرتری داشته باشیم. معمولا بدترین شرایط حالتی است که آزاردهنده باشد و بهترین نتیجه هم این است که بپذیریم این بحران بالاخره تمام میشود.
گذشته را تکرار نکنید
عامل دیگری که بر نوع روابط ما تأثیر میگذارد، چگونگی برخورد ما با والدین در گذشته است.واکنش ما نسبت به خشم، طردشدن، نزدیکی و صمیمیت متأثر از رفتار والدین ماست. اگر والدین شما سرد وکم محبت بودهاند، احتمالا شما نیز در مواجهه با احساسات گرم و صمیمانه دچار مشکل میشوید. در واقع علت شکست بسیاری از ازدواجها این است که دوطرف رابطه، رفتار والدینشان را تکرار میکنند.اگر بتوانید از هر رابطهای برای شناخت بیشتر خود استفاده کنید، گامی در جهت رشد خود برداشتهاید و به سوی شخصیت ایدهآل خود نزدیک میشوید.در پایان نیز فراموش نکنید سرسختترین دشمنان شما در درون خود شما بهسر میبرند که خودتان باید سعی کنید از شر آنها در امان باشید. البته بهترین دوستان شما نیز در درون خود شما به سر میبرند. هنگامی که میخواهید روابط گذشته خود را بهبود بخشید، نهتنها آزاد هستید بلکه میتوانید خودتان باشید و این امر مراحل بازسازی و بررسی ارتباطات گذشته شما را ارزشمندتر میکند.
به دنبال یک شبکه حمایتی باشید
هیچ شیوه منفردی نمیتواند رنج و فقدان ناشی از طلاق را در شما تسکین دهد. یکی از بهترین شیوهها برای گذراندن این دوره تکیه کردن به یک شبکه افراد حمایتکننده از شماست.
کارشناسان میگویند باید شبکه افرادی را که میتوانند از شما حمایت کنند؛ بازشناسی کنید. اگر شبکه حمایتکننده از شما قوی نیست، باید آن را بسازید.از جمله میتوانید شبکهای از روابط جدید به وجود آورید.با اینکه حمایت عاطفی بوسیله دیگران به فرد کمک میکند تا دوره دردناک بلافاصله پس از طلاق را بگذراند، اما یاری گرفتن از دیگران برای مشکلات عملی زندگی را هم نباید نادیده گرفت. برای حل مشکلات روزمره زندگی از بستگان و دوستان، معلمان و مدیر مدرسه کودکتان، پزشک اطفال، همسایهها و حتی همسر سابقتان کمک بگیرید.
در واقع پایان روابط عاطفی یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ممکن است شما هم با آن روبهرو شوید.

خودتان را دوباره تعریف کنید
وارد شدن به فرآیند طلاق به این معناست که شما دیگر بخشی از یک زوج نیستید؛ این واقعیت میتواند چشماندازی ترسآور باشد.
برای شخصی که خودش را انسانی چندوجهی میشمارد، گذراندن این دوره معمولا آسانتر است.
اما برای کسی که خودش را تنها یک همسر میبیند و آن را مهمترین نقش خود میشمارد، این دوره واقعا ممکن است خردکننده باشد.
یکی از راهها برای غلبه بر احساسات ترس و انزوا این است که از این دوره به عنوان دورهای از کاوش در خودتان استفاده کنید.
سرگرمیها، فعالیتها، علائق جدید پیدا کنید، چشماندازتان را گسترش دهید و خودتان را به شیوهای سازنده مشغول نگهدارید.
در هر رابطهای شکافهایی وجود دارند که در بسیاری از موارد این شکافها به علتهای مختلف عمیق شده تا بالاخره باعث فروریختن روابط میشوند.
توجه به علائق قبلیتان که فرصت پرداختن به آنها را نداشتهاید هم شیوه پشت سر گذاشتن سوگ و ناراحتی پس از طلاق است و هم میتواند به شما کمک کند تعریفی جدید از خود به دست آورید.
به خاطر داشته باشید، جدایی و مرگ همسر سختترین تجربههایی است که هرکس ممکن است در طول زندگی با آن مواجه شود ولی میلیونها نفر در دنیا آن را تجربه کرده و میکنند. البته آگاهی از این مطلب از درد و رنج شما کم نمیکند اما این سختی باید عاملی برای یادگیری بیشتر شما شود.
فرآوری: مریم عطاریان
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع: همشهری آنلاین همراه با تغییرات و اضافات
مطالب مرتبط:
