باور کنیم خدا عهده دار روزی خلایق است
جزء دوازدهم قرآن کریم که از آیه 6 سوره هود علیه السلام آغاز و به آیه 52 سوره مبارکه یوسف علیه السلام ختم می شود ، در بردارنده آموزه ها و پیام های روح افزای الهی است که این نوشته تعدادی از آنها را نقل می کند.
باور کنیم خدا عهده دار روزی خلایق است
آیه 6 سوره مبارکه هود علیه السلام با صراحت تمام خداوند متعال را عهده دار رزق تمام روزی خوران عالم معرفی می کند (وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا ؛ و هیچ زنده متحركى در این زمین (از حیوان و جن و انس) نیست مگر آنكه روزى او بر عهده خداست
باید توجه داشت که «رزق» به معنى عطاء و بخششِ مستمر است و از آنجا كه روزىِ الهى، عطاى مستمر او به موجودات است به آن رزق گفته مىشود.[1]
این باور قرآنی گاهی در اثر بی توجهی به چند اصل قرآنی و رواییِ دیگر، مورد تردید و یا تنگی وسعت قرار می گیرد و در نظر برخی با تردیدهایی مواجه می شود.
برخی از آن اصول عبارتند از:
1. لازمه دریافت روزی، تلاش و انجام وظیفه است.
راوی می گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم : انسان در طلب رزق چه وظیفه ای دارد؟ امام علیه السلام فرمود: إِذَا فَتَحْتَ بَابَكَ وَ بَسَطْتَ بِسَاطَكَ فَقَدْ قَضَیْتَ مَا عَلَیْكَ ؛ وقتی در مغازه ات را گشودی و بساطت را پهن کردی ، به وظیفه ات عمل کرده ای.[2]
2. روزی همیشه درخانه نیست و باید به دنبال آن رفت.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: اطْلُبُوا الرِّزْقَ فَإِنَّهُ مَضْمُونٌ لِطَالِبِهِ ؛ به دنبال طلب رزق باشید که رزق، برای کسی که طالب آن است ، تضمین شده است.[3]
3. گناه روزی را کم یا نابود می کند.
در آیه 124سوره طه خداوند متعال می فرماید: وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا ؛ و هر كه از یاد من روى گرداند حتما براى او زندگى تنگى خواهد بود.در دعای کمیل می خوانیم: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمِ ؛ خدایا ببخش گناهانی را که سبب دگرگونی نعمت به نقمت می شوند.
آیات 15 و 16 به پاداش کار کسانی می پردازد که تمام هدف و مقصودشان نام و نان دنیاست (مَن كاَنَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتهََا). خداوند متعال پاداش تمام کارهایی که افراد به این هدف انجام داده اند را در همین دنیا به آنها می دهد و طلبی برایشان باقی نمی گذارد (نُوَفِّ إِلَیهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُون)
4. مدیریت صحیح اقتصادی
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی الْفَقْرَ وَ لَكِنْ أَخَافُ عَلَیْهِمْ سُوءَ التَّدْبِیرِ ؛ ترس من از فقر امتم نیست؛ ترس من برای بی تدبیری آنهاست.
بنابراین نداشتن مدیریت صحیح اقتصادی یکی از عوامل مهم در از دست دادن رزقی است که خداوند روزی انسان کرده است.
دو واکنش نادرست انسان دربرابر آمد و شد نعمت
آیات 9 و10 به دو واکنش برخاسته از طبیعت انسان اشاره می کند:
1. یأس و کفران در برابر مشكلات و ناراحتیها و قطع بركات الهى. آیه نهم مى فرماید: و هر گاه نعمت و رحمتى به انسان بچشانیم و سپس آن را از او بگیریم او مایوس و نومید مى شود و به كفران و ناسپاسى بر مى خیزد (وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَیَئُوسٌ كَفُورٌ).
2. غرور و خودباختگی هنگامى كه در ناز و نعمت فرو مى رود؛ آنچنان است كه همه چیز را فراموش مى كند. آیه دهم میفرماید: اگر نعمت هایى بعد از ناراحتی ها به این انسان برسد چنان از خود مغرور مى شود كه مى گوید دیگر همه مشكلات و ناراحتی هاى من برطرف شد و هرگز باز نخواهد گشت و به همین جهت، شادى و سرور بى حساب و فخر فروشى و غرور بی جا سر تا پاى او را فرا مى گیرد ، آن چنان كه از شكر نعمت هاى پروردگار غافل مى گردد (وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاء بَعْدَ ضَرَّاء مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ).
همان گونه که در آغاز بیان شد این دو ویژگی مربوط به طبیعت انسان است؛ طبیعتی که در ساحت مادی و خاکی انسان معنا می شود ، اما این تمام داستان نیست.
انسان، ساحت غیر مادی هم دارد که فطرت خدادادی اوست که وظیفه دارد گرایشات مادی و طبیعی خود را با آموزه هایی که دین به او می دهد تحت فطرت الهی تربیت کند.
اگر طبیعت انسان تحت فطرت او تربیت دینی شد ، آنگاه در برابر آمد و شد نعمت از خود کم ظرفیتی نشان نمی دهد؛ بر آمدن آن ، شکر خدا می گوید و بر رفتن آن صبر می کند. برای همین در آیه بعد فرمود:
إِلاَّ الَّذِینَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَـئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِیرٌ
تنها افراد با ایمان كه صبر را در برابر شدائد و حوادث سخت زندگى پیشه كرده اند و در همه حال از اعمال صالح فروگذار نمى كنند، از تنگ نظرى ها و ناسپاسی ها و غرور و تكبر بر كنارند.
تصویه حساب کامل با دنیاخواهان
آیات 15 و 16 به پاداش کار کسانی می پردازد که تمام هدف و مقصودشان نام و نان دنیاست (مَن كَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا). خداوند متعال پاداش تمام کارهایی که افراد به این هدف انجام داده اند را در همین دنیا به آنها می دهد و طلبی برایشان باقی نمی گذارد (نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لاَ یُبْخَسُونَ).
اینها کسانی اند که حتی بهترین کارها و با منفعت ترین خدمات را تنها برای رسیدن به اقتصاد برتر و یا شهرت بیشتر و مانند آن انجام می دهند و در هدفشان، خدا و بهشت جاودان هیچ جایگاهی ندارند.
و چون از دو شرط ورود به بهشت (کار خدایی و نیت خدایی) شرط دوم را ندارند ، از ورود به بهشت محروم و روانه جهنم خواهند شد (اوْلَـئِكَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ).
این عده چون کاری برای آخرت نکردند ، اندوخته ای هم در قیامت نخواهند داشت (وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَبَاطِلٌ مَّا كَانُواْ یَعْمَلُونَ) ؛ آنچه را هم که برای دنیا انجام دادند ، در همین دنیا با آنها تصفیه حساب می شود.
اگر به دنبال نام و شهرت هستند خداوند آوازه آنها را بر سر زبان ها خواهد انداخت و اگر به دنبال منافع مالی اند ، خداوند به مقدار ارزش کارشان آنقدر به آنها عطا می کند که چیزی طلبکار نباشند (وَهُمْ فِیهَا لاَ یُبْخَسُونَ).
این عده با دستانی تهی وارد صحنه قیامت می شوند و عملی ندارند که آنها را وارد بهشت کند.
رسول خدا ص فرمودند: مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِی الْفَقْرَ وَ لَكِنْ أَخَافُ عَلَیْهِمْ سُوءَ التَّدْبِیرِ ؛ ترس من از فقر امتم نیست؛ ترس من برای بی تدبیری آنهاست. بنابراین نداشتن مدیریت صحیح اقتصادی یکی از عوامل مهم در از دست دادن رزقی است که خداوند روزی انسان کرده است
نجات مۆمنین در عذاب ها
یکی از بارزترین تفاوت های بین بلاء و عذاب که اولی آزمون است و دومی ظهور غضب الهی بر قومی نابکار، نجات همه مومنین در عذاب هاست.
با توجه به آیاتی مانند 40 و 58 و 66 و 94 همین سوره این معنا به خوبی روشن می شود.
در داستان قوم سرکش و کافر نوح علیه السلام در آستانه نزول عذاب، فهرستی از نجات یافتگان به حضرتش ابلاغ می شود که در آن نام تمام مۆمنین به آن حضرت به چشم می خورد: قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِن كُلٍّ زَوْجَینِْ اثْنَینِْ وَ أَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَ مَنْ ءَامَنَ ؛ گفتیم: در آن كشتى از هر نوع حیوانى دو زوج (یك جفت نر و ماده) سوار كن و نیز خاندان خود را- جز كسى كه گفتار (ازلى ما) درباره (هلاكت) او گذشته است ( همسر و یك پسرت)- و كسانى را كه ایمان آوردهاند. این نجاتِ از عذاب، در آیات دیگر نیز تکرار می شود؛ مانند آیه 58 که می فرماید: هنگامى كه فرمان ما [بر عذاب آنان] فرا رسید، هود علیه السلام و مومنانِ همراه او را با رحمتى از سوى خود نجات دادیم و آنان را از عذابى سخت رهایى بخشیدیم.
کوتاهی در هر وظیفه ای ممنوع
آیه 85 با اینکه درباره انصاف و رعایت عدالت اقتصادی در خرید و فروش است: أَوْفُواْ الْمِكْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ ؛ پیمانه و ترازو را كامل و عادلانه بدهید ، اما در آن دستوری است که از جامعیت گسترده ای برخوردار است و هر وظیفه ای که هر کس در مقابل دیگری دارد را در بر می گیرد. آن دستور این است: وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ ؛ و از مردم كالاهایشان را (هنگام اداء حقوق در تمام سنجیدنىها) كم مگذارید .
یعنی همگان در انجام وظیفه ای که در برابر دیگران دارند کمال دقت و همت را به کار گیرند و از هر گونه کوتاهی پرهیز کنند.
پی نوشت ها:
1. تفسیر نمونه 9/16
2. کافی 5/79
3. الارشاد 1/303
امید پیشگر
بخش قرآن تبیان