مبانی سیاست

این کتاب به عنوان مدخلی مقدماتی بر علم سیاست قرن بیست و یکم تدوین شده است. خوانندگان مورد نظر این کتاب، خوانندگان بدون شناختی نظاممند، یا بدون نگرشهایی متصلب به سیاستاند. هدف این کتاب این است که هم این خوانندگان را قادر سازد که آرای سیاسیشان را شکل بدهند و هم آنها را قادر سازد فهم و شناخت بیشتری درباره رشته دانشگاهی سیاست (یا آنطور که در ایالات متحده به طور باشکوهی علم سیاست خوانده میشود) پیدا کنند.
کتاب با بحثی درباره سرشت سیاست و تنوع رویکردهای دانشگاهی در مورد فهم آن آغاز میشود. فصل دوم آن، بافتهای متنوعی را نشان میدهد که فعالیت سیاسی در آنها رخ میدهد. سپس در فصول سوم و چهارم ایدههای رقیب درباره اهداف فعالیت سیاسی بررسی میشود. چهار فصل پایانی کتاب هم به طور مفصل به این مطلب میپردازد که تصمیمات سیاسی از چه نوع هستند و چگونه اتخاذ میشوند. فصل پنجم به این بحث میپردازد که چه نوع تصمیماتی اتخاذ میشوند و چگونه نظامهای سیاسی دستخوش تغییر میشوند.
فصل ششم کتاب، دولتهای گوناگون را بررسی کرده و فصل هفتم هم تمرکز خود را بر این مساله متمرکز میکند که چگونه دموکراسیهای مدرن تصمیمگیری میکنند. فصل هشتم کتاب هم درباره سیاست و مدیریت عمومی است. منابع معرفی شده در این کتاب هم، بر اساس نظام هاروارد سازماندهی شدهاند.
نویسندگان کتاب در مقدمه آن اشاره کردهاند که در چاپ جدید آن، علاوه بر اینکه تغییرات آشکاری به دنبال حوادثی چون کنارهگیری تونی بلر از نخستوزیری بریتانیا و تحولات «جنگ با ترور» صورت گرفته، بیشتر هدف این بوده که منابع بینالمللی آن را هم برای استفاده از خوانندگان بینالمللی از جمله خوانندگان چاپهای این کتاب در لهستان و چین تقویت کند و هم با کوتهنگری بسیاری از دورهها و کتابهای مقدماتی در بریتانیا به مقابله برخیزد.
عناوین فصلهای کتاب به ترتیب عبارتند از «علم سیاست»، «نظامها»، «مفاهیم»، «ایدئولوژیها»، «فرآیندها»، «دولتها»، «دموکراسی» و «سیاستها».
چاپ قبلی این کتاب توسط انتشارات دادگستر و در سال 1379 راهی بازار نشر شده بود که حالا انتشارات ققنوس، آن را منتشر و عرضه کرده است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
میتوان استدلال کرد که محافظهکاری بیشتر نوعی نگرش است تا نوعی آموزه. در هر جامعهای، خیلیها اغلب اکثریت، از حفظ ارزشها و نهادهای آن جامعه دلشاد بودهاند. طبیعتا اعضای متمولتر و موفقتر هر جامعهای احتمالا بیش از شهروندان فقیر و ناموفق با ارزشها و نهادهای محوری جامعه همذاتپنداری میکنند. محافظهکاران در یک دیکتاتوری نظامی در جنوب احتمالا به نهادها و ارزشهایی متعهد و پایبندند که به طور بنیادی با نهادها و ارزشهای موجود در بریتانیا و آمریکای دموکراتیک و صنعتی تفاوت دارند.
با این همه، میتوان برخی از مولفههای نگرش اساسی محافظهکاری را بیان کرد. بدبینی به سرشت انسان همراه با تاکیدی بر ضرورت تدابیر «قانون و نظم» داخلی و نیروهای مسلح قوی برای رفع تهدیدات بینالمللی را اغلب میتوان تشخیص داد. ضرورت طرفداری از اقتدار روحانی و همینطور دنیوی نیز در این نگرش مشهود است. ناسیونالیسم و حمایت از «ارزشهای خانوادگی»را نیز میتوان در آن سراغ گرفت.
در پی انقلاب فرانسه، ادموند برک (1729 - 1797) بر آن بود تا بدگمانیاش را نسبت به برابریطلبی عقلگرایانه به روشنی اعلام کند، و در عوض قدرت ویژگی قانون اساسی ملی را بستاید:
ما از این که بگذریم انسانها بر اساس اندوخته عقلی شخصیتشان زندگی و با یکدیگر تجارت کنند میترسیم؛ چون میپنداریم که این اندوخته در هر شخص بسیار ناچیز است، و بهتر است افراد خودشان را از گنجینه عمومی و سرمایه ملتها و دورهها بهرهمند سازند. (Bruke, 1907)
این کتاب با 407 صفحه، شمارگان هزار و 200 نسخه و قیمت 18 هزار تومان منتشر شده است.
بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منبع: مهر