هدیهای ارزنده از اسارت
«شعاع الدین فلاح دوست» آزاده 8 سال دفاع مقدس اظهار داشت: در ماه مبارک رمضان همانند ماههای دیگر آداب و اعمال خاصی داشتیم که اسرا سعی میکردند آنها را به بهترین نحو انجام دهند. اعمال این ماه نیز با وجود محدودیتهای فراوان و با کمترین امکانات در اردوگاه برگزار میشد.
فلاح دوست ادامه داد: به اصرار اسرا توانستیم، 1 جلد قرآن کریم را وارد اردوگاه 450 نفره کنیم. در ماه مبارک رمضان علاقه و انس اسرا به کتاب خدا بیشتر میشد و لذا بچهها اجازه نمیدادند قرآن یک لحظه بسته باشد یا روی زمین بماند. در طی شبانه روز نیز بارها آن را تلاوت میکردیم.
ما هیچ کتاب ادعیهای در اردوگاه نداشتیم، ولی به کمک کسانی که دعاهای مختلف را حفظ بودند، آنها را به صورت مکتوب در میآوردیم و بین بچهها پخش و در شبهای قدر آنها را قرائت میکردیم.
وی افزود: در طول شبانه روز 2 وعده غذا به اسرا میدادند که باید آنها را برای سحر و افطار کنار میگذاشتیم. هر چند کمیت غذاها بسیار پایین بود؛ اما اسرا به ناچار با این وضع کنار آمده بودند. پس از آنکه تعدادی از اسرای ایرانی مسئولیت طبخ غذا را بر عهده گرفتند، کیفیت آن نسبت به قبل بهتر شد. به عنوان مثال عراقیها به هر اردوگاه هفتهای 1 کیسه چای میدادند که باید بین 50 نفر تقسیم میشد؛ لذا پس از صرف چای باید تفالههای آن را خشک میکردیم و برای وعدههای بعدی از آن استفاده میکردیم.
این آزاده دفاع مقدس ضمن اشاره به شبهای قدر در اردوگاههای عراقی گفت: در اردوگاه برگزاری مراسم جمعی ممنوع بود، لذا با وجود اینکه عراقیها اجازه برپایی مراسم را به ما نمیدادند، اما به صورت انفرادی یا گروههای کوچک گوشهای نشسته و قرآن و دعا میخواندیم. کسانی که توانایی قرائت قرآن و ادعیه را داشتند این مسئولیت را بر عهده میگرفتند.
وی با اشاره به زمان اسارت و آزادی خود، ادامه داد: 29 مرداد ماه 1367 بعد از آتش بس به اسارت رژیم بعث عراق در آمده و 22 شهریور ماه 1369 آزاد شدم. در این مدت نیز در اردوگاه تکریت، کمپ 19، در کنار 450 نفر که اسممان در لیست مفقودین بود، حضور داشتم.
فلاح دوست با بیان اینکه در این مدت عراقیها اجازه رفتار ناشایست و شکنجه را نداشتند، خاطر نشان کرد: با مدیریت اسرای ارشد ایرانی این امر محقق شد و دلیل آن نیز شکنجه یک افسر ایرانی به دست سرباز عراقی بود. اولین روزی که ما را به اردوگاه تکریت فرستادند، پس از شکنجه افسران ایرانی، دست به اعتصاب غذا زدیم که همان روز فرمانده عراقی وارد اردوگاه شد و با ارشد اسرا به مذاکره نشست و اعتراض ما را در رابطه با سرباز عراقی پذیرفته شد.
وی با بیان شیوههای دیگر شکنجه اسرای ایرانی توسط جاسوسان عراقی در شبهای قدر، تصریح کرد: آنها اگر میخواستند اسیری را شکنجه بدهند، با وجود جاسوسهایی که در اردوگاه بین اسرا داشتند با ضرب و شتم آنها، عراقیها به اهداف خود دست مییافتند.
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منبع: خبرگزاری دفاع مقدس