تبیان، دستیار زندگی
عارف الهی و دانشمند ربانی مرحوم آقاملكی تبریزی می‌نویسد: واعظ باید مانند پدری دانا كه در تربیت فرزندان خود در پی اصلاح آنان است، نه زیان رساندن به آنان، مصالح و منافع آنها را در نظر بگیرد و به حال آنان مفید باشد و نیز عملی مؤثر و مفید است كه همراه با كار
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پدری دانا در تربیت فرزندان

پدری دانا در تربیت فرزندان
عارف الهی و دانشمند ربانی مرحوم آقاملكی تبریزی می‌نویسد: واعظ باید مانند پدری دانا كه در تربیت فرزندان خود در پی اصلاح آنان است، نه زیان رساندن به آنان، مصالح و منافع آنها را در نظر بگیرد و به حال آنان مفید باشد و نیز عملی مۆثر و مفید است كه همراه با كار وعمل باشد، نه سخن تنها!

بی تردید، سخن گفتن آسان تر از عمل کردن است و «وعده‌های آتشین دادن اگر چه مزه ای شیرین و گوارا دارد، انتظاری تلخ به دنبال دارد. هر برنامه تبلیغی باید با قرینه برنامه اجرایی خود پیوند خورده باشد» و از سوی دیگر، مبلّغان مسلمان، خود، باید آیینه تمام نمای عمل به مکتبشان باشند و شخصیت پردازی‌هایی که در برنامه‌های تبلیغی و رسانه‌های  گروهی صورت می‌گیرد، چهره عینی عمل به آموزه‌های اسلامی را نشان دهد و نشان دهند که چگونه تزکیه و تعلیم، بر اساس آموزه‌های اسلامی، پیدایش انسان طراز قرآن را امکان پذیر می‌سازد.

مبلّغ، باید خود را به فضایل و مکارم اخلاق آراسته کند؛ عمل او، با گفتارش برابری کند؛ اقوال و سخنانش، بر اعمالش پیشی نگیرد و ظاهر الصلاح تر از آنچه می‌گوید، جلوه نکند. البته این به آن معنا نیست که پیام‌فرست باید انسانی ظاهر ساز و ریا کار باشد بلکه منظور این است که به آنچه می‌گوید عامل بوده و یا حداقل تلاش کند که به گفت‌های خود عمل نماید.

مخاطب تبلیغ، هوشیارانه شخصیت مبلّغ را در نظر می‌گیرد؛ او را با چشمانی تیزبین محک می‌زند؛ اعمال و رفتار او را در ترازوی نقد، سبک و سنگین می‌کند؛ به میزان باوری که به شخصیت مبلّغ پیدا می‌کند، به گفتار او بها می‌دهد و برای آن، ارج و قیمت قایل می‌شود، به اندازه‌ایی که شخص مبلّغ در جان او راه بیابد، برای گفتار و پیام او، راه باز می‌کند:

پیام‌فرست، اگر خودش مهذّب و پاک نباشد، نمی‌تواند دیگران را پاک کند اگر به معنای واقعی کلمه، به آنچه می‌گوید معتقد و عامل نباشد، پیامش اثری ندارد.

قرآن مجید بهترین داعی الی الله را این گونه شناساند:

(وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ.)(فصلت، 33)؛

«چه کسی گفتارش بهتراست از آن کسی که دعوت به سوی خدا می‌کند و عمل صالح انجام می‌دهد و می گوید: من از مسلمینم و با تمام وجود، اسلام را پذیرفته‌ام.»

در ادامه برخی از گفته ها و سیره عملی عارفان و مبلّغان دینی را تبین خواهیم نمود.

عارف الهی و دانشمند ربانی مرحوم آقاملكی تبریزی می‌نویسد: واعظ باید مانند پدری دانا كه در تربیت فرزندان خود در پی اصلاح آنان است، نه زیان رساندن به آنان، مصالح و منافع آنها را در نظر بگیرد و به حال آنان مفید باشد و نیز عملی مۆثر و مفید است كه همراه با كار وعمل باشد، نه سخن تنها!

گاهی تفاوت عمل واعظ با سخنش باعث جرات شنونده بر گناهان و بی اعتقاد شدن او به علما وحتی پیامبران می‌گردد؛ به گونه‌ای كه او را از دین خارج می‌كند؛ حتی نباید ثواب‌های زیادی را كه در بعضی از روایات برای عمل كوچكی آمده و قبول آن برای عقل سخت می‌باشد، بگوید؛ مگر این كه همراه با آن قدرت خدا را بیان و علت این مقدار ثواب را برای این عمل بگوید تا كسی نتواند آن را انكار كند و بدین ترتیب وعظ او باعث انكار روایات یا انكار اصل ثواب و عقاب نشود...‌» (1) .

 

عالم عامل شیخ محمد بهاری همدانی می‌نویسد:

اری فرقه دیگر... وعاظ هستند، متكلفند در شرایف ملكات و مرغبند (ترغیب كننده) مردم را در فضایل صفات و محذرند از ذمائم و آفات وحال آن كه خود آن مسكین، پر است از رذایل و خالی است از فضایل! گمان كرده محض قول و عارف شدن بر اصطلاحات وفهمیدن معنای الفاظ و عبارات او را داخل در سالكین الی الله می‌كند، یا حرف اصلاح خلق و هدایت شان به سوی حق، او را مستحق جزای رب العالمین می‌نماید!

خبر ندارد از حسرت روز قیامت و واقع شدن او بر تاسف و ندامت نخوانده آیه شریفه «یا ایها الذین امنوا لم تقولون مالا تفعلون...‌» (2) را و به سمع مبارك وی نرسیده خطاب الهی جل شانه «عظ نفسك ثم عظ الناس...‌» و هم چنین آن را كه فرمود ماحصلش این كه: به فلان بگو چون عامل به این كتابی كه نوشته‌ای نیستی حقیقتا كه شرق و غرب را از كفر و دورویی پر كرده ایی...؟» (3)

اهمیت بحث یاد شده، بر احدی از مبلغان و واعظان عزیز پوشیده نیست و اصل هم بر این است كه سخنران و ناصح، خود بیشتر از همه به گفته هایش عمل كند و آنها را بپذیرد. گفتنی است كه سخنان و گفتار او زمانی مۆثر خواهد بود كه خود بدان‌ها عامل باشد، دانشمندان و عارفان مسلمان نیز همواره در موعظه‌ها و صحبت‌های خود، به این امر تاكید فراوانی داشته اند. اصلا زندگی آنان، خود نمونه‌ای روشن و گویا از موعظه بعد از عمل است.

عالمان عامل

1 - درباره عالم وارسته وعارف فرزانه حاج آخوند تربتی گفته اند: «وقتی حاج آخوند ملاعباس منبر می‌رفت و موعظه می‌كرد، اولین كسی كه موعظه‌ها در وجودش اثر می‌كرد، خود او بود. موعظه در حاج آخوند بیشتر از همه كس تاثیر می‌كرد. می‌گریست واشك‌ها بر روی محاسنش جاری می‌شد.

حاضرین در مجلس چنان منقلب می‌شدند كه از خود بی خود شده و این طور احساس می‌كردند كه در مسجد مدینه نشسته اند و بلاتشبیه گویی حرف‌های پیغمبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم را گوش می‌كنند...‌» (4) .

2 - درباره واعظ نامدار مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری نیز نوشته اند «اثر انفاس قدسیه و تاثیر اندرز و موعظه آقای حاج شیخ جعفر شوشتری به نحوی بود كه علما ومجتهدان و شنوندگان، مثل مجلس روضه، گریه و ناله می‌كردند.

روزی این آیه را از سوره «یس‌» خواند كه: «و امتازوا الیوم ایها المجرمون‌» (5) ؛ روز قیامت به گناهكاران خطاب می‌رسد:‌ای گناهكاران، از یكدیگر جدا شوید‌» در این هنگام فریاد و ضجه از حضار بلند شد... (6) .

3 - همچنین نقل شده است: «افندی‌های عثمانی در منابر شیخ شوشتری در كاظمیه كربلا و نجف شركت می‌كردند. هنگامی كه وی منبرش را با آیات قرآن افتتاح می‌كرد، آنان می‌نگریستند و می‌گفتند: گویی ما این آیات را تا كنون نشنیده ایم و جبرئیل اكنون این آیات را نازل كرده است.‌»

این تاثیر و منقلب كردنها، تنها در سایه عمل به گفته‌های خود و برخورداری كامل از تزكیه و تهذیب نفس امكان دارد. چنین اشخاصی واقعا از نورانیت و قداستی برخوردارند كه دیگران فاقد این خصایص و سجایا هستند.

4 - میرزای بزرگ قائم مقام فراهانی درباره مرحوم شوشتری می‌گوید: «ایشان در ارض اقدس در مسجد گوهرشاد منبر تشریف می‌برد و گوش هوش مردم خراسان به فرمایشات كثیر الفایدات ایشان بود. حقیر هم گوشه‌ای را گرفته، هر شب به فیض مواعظ شافیه و نصایح كافیه ایشان فائز می‌گردید. فی الحقیقة فرمایشان ایشان اثر دیگری داشت. هر كس شرفیاب خدمتشان شده بود، می‌دانست كه نور مجسم بودند...‌» (7) .

5 - آیت الله وجدانی فخر در درس‌های اخلاقی خود، همواره بر این امر پافشاری می‌كرد كه مبلغان و واعظان نباید چیزی را بگویند كه خود بدان عمل نمی‌كنند.

ایشان از استاد خود نقل می‌فرمود:‌« بر فرض اگر می‌خواهید درباره نماز شب صحبت كنید، حتما آن شب، خودتان نماز شب بخوانید و اگر درباره صدقه بحث می‌كنید، حداقل آن روز، صدقه بدهید.‌»


پی نوشت ها:

1) المراقبات، ص 287.

2) صف/2.

3) تذكرة المتقین، ص 103 و 104.

4) فضیلت‌های فراموش شده، ص 78.

5) یس/59.

6) علماء معاصرین، ص 16، (مجالس المواع1 ص 17) .

7) مجالس المواعظ (مقدمه) ، ص 17 و 18.

تهیه و فرآوری: جواددلاوری، گروه حوزه علمیه تبیان