تبیان، دستیار زندگی
برای رفتن به خارج کشور باید پول کافی داشت و هر چه قدر پول کنار گذاشته شده برای سفر بیشتر باشد می‌توان به کشورهای سطح بالاتری سفر کرد و از امکانات بهتری برخوردار شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خارج برای ایرانی‌ها کجاست؟
مسافرت


برای رفتن به خارج کشور باید پول کافی داشت و هر چه قدر پول کنار گذاشته شده برای سفر بیشتر باشد می‌توان به کشورهای سطح بالاتری سفر کرد و از امکانات بهتری برخوردار شد.


در بین جمعیت ایران کسانی هستند که با همین پشتوانه قوی مالی می‌توانند بدون محابا پول خرج کنند و به بهترین نقاط تفریحی جهان بروند، شاید هم نتوان نقطه‌ای از دنیا را پیدا کرد که پای ایرانی‌ها به آن باز نشده باشد، ولی در مجموع تجربه سال‌های اخیر نشان می‌دهد بیشتر ایرانیانی که برای تفریح به خارج کشور می‌روند، کشورهای خاصی را به عنوان مقصد گردشگری انتخاب می‌کنند؛ شاید به علت هزینه‌های کمتر آن، نزدیکی آن کشورها به ایران و شاید به‌واسطه نزدیکی فرهنگ‌های دو کشور.

امارات، کشور مدعی

رفاه حاصل از منابع غنی نفت و گاز اگر یک مصداق داشته باشد حتما کشور امارات است. شهر دبی نماد زندگی پرتجمل است. دراین شهر همه چیز لوکس و پیشرفته است، بازارها و پارک‌های تفریحی آن منحصر به فرد است و همه خدمات به بهترین شکلش ارائه می‌شود. برای همین است که از سراسر دنیا به این کشور روانه می‌شوند و ما ایرانی‌ها هم اگر قصد سفر خارجی داشته باشیم و بتوانیم درهم گرانقیمت را بخریم، امارات را حتما در اولویت قرار می‌دهیم.

مسافرت

راز موفقیت امارات در اقتصاد باز آن است، چون شیوخ این کشور می‌دانند برای یک سرزمین کوچک با آب و هوایی بیابانی که سابقه تاریخی چندانی هم ندارد، بهترین راه کسب درآمد واداشتن گردشگردان به سفر و پول خرج‌کردن با دست و دل بازی است.

ترکیه، تفریح در همین نزدیکی‌ها

ترکیه چه آن هنگام که در زمان پادشاهی کورش زیر نظر حکومت هخامنشیان قرار گرفت و چه آن زمان که امپراتوری روم شرقی در آن اقتدار داشت و چه وقتی که عثمانی‌ها در این گوشه از دنیا حکومتی عریض و طویل داشتند همیشه مورد توجه ایرانیان بوده است‌، روزی به عنوان بخشی از خاک کشور که باید آن را حفظ کرد و روزی به عنوان حکومتی متجاوز که باید خاک ایران را از طمع سلاطینش مصون نگه داشت.

حالا اما وضع فرق کرده است چون نه تجاوزی در کار است و نه حراستی. ایران و ترکیه امروز دو کشور همسایه‌اند که میانشان صلح برقرار است و مردمانش با آسودگی به دو سوی مرز می‌روند‌؛ هرچند واقعیت ناخوشایند این است تعداد ایرانیانی که به ترکیه می‌روند بیش از ترک‌هایی است که به ایران می‌آیند. شاید به این علت که ما برای گردشگری‌ ایران خوب تبلیغ نمی‌کنیم و امکانات جذابی برای جلب گردشگر ایجاد نکرده‌ایم که علت هر چه هست نتیجه این شده که بیشتر ایرانی‌ها برای رفتن به سفر خارجی به اولین گزینه‌ای که فکر می‌کنند، ترکیه است.

مسافرت

این کشور هم دیدنی‌های باستانی دارد و هم جذابیت‌های مدرن. اینجا برای مذهبی‌ها هم جذاب است، چون با سفر به ترکیه می‌توان به مسجد ایاصوفیه و سلطان سلیم و سلطان احمد سری زد و در کنار بازدید از ویرانه‌های رومی، کوه نمرود، کتابخانه سلسوس و کوه‌های مه آلود شرق دریای سیاه، دمی هم با خدا بود. شاید این تلفیق به ظاهر ناهمخوان که اتفاقا همخوانی زیادی با هم دارند و یکدیگر را تکمیل می‌کنند دلیل سفر شمار زیادی از ایرانیان به ترکیه باشد‌؛ کشوری که از تاریخ، فرهنگ و طبیعتش بیشترین نفع را می‌برد.

مالزی، معجونی دلنشین

مالزی شاید از نظر وسعت جغرافیایی حرفی برای گفتن نداشته باشد، اما در صنعت گردشگری و این که بسیاری از ایرانی‌ها را برای سفر وسوسه کرده تردیدی نیست. مالزی کشور عجیبی است نه فقط به خاطر داشتن آب و هوای استوایی و جنگل‌های انبوهش که در آن چینی‌ها، هندوها و مسلمانان با آرامش کنار هم زندگی می‌کنند بلکه به این علت که فقط در طول نیم قرن اخیر توانسته خود را هم از زیر یوغ استعمار انگلیس درآورد و هم آنچنان با سرعت پیشرفت کند که حالا جزو کشورهای صنعتی جهان شمرده شود.

مالزی کشوری مسلمان است، اما این موضوع نه‌تنها برای غیرمسلمان‌ها دافعه ایجاد نکرده، بلکه اسلام زیبا و جذابی که مالزی ارائه می‌کند گردشگران زیادی را به سمت این کشورکشانده است.

مسافرت

ایرانی‌ها هم شاید به این دلیل جذب مالزی می‌شوند البته نه فقط به همین علت چون در مالزی جاذبه‌های گردشگری زیادی وجود دارد که براحتی نمی‌توان دل از دیدن آنها کند.

آکواریوم کوالالامپور که در آن 5000 گونه آبزی مناطق حاره‌ای زندگی می‌کنند و بعدازظهرها می‌شود غذا دادن به کوسه‌ها را در آن تماشا کرد یا برج‌های پتروناس در قلب پایتخت که در نگاه اول بسیار مدرن به نظر می‌رسد، اما معمار آرژانتینی آن در ساختش نمادهای سنتی و اسلامی را در هم آمیخته است یا پارک پروانه‌های این شهر، برج مخابراتی کی ال که شبیه برج میلاد خودمان است، مسجد نگارا که گنجایش 5000 نیایشگر دارد و با آن باغ 13 هکتاری اش غیرمسلمان‌های زیادی را به سمت خود کشانده یا غار میمون‌ها که گرچه مکانی مقدس برای هندوهاست، ولی همه افراد اجازه ورود به آن را دارند، برگ‌هایی برنده‌ای است که مالزی در مسابقه بین‌المللی جذب گردشگر آنها را رو می‌کند.

در دنیا تایلند را به نام کشور لبخند می‌شناسند، چون مردمش در بیشتر موارد به هم لبخند می‌زنند حتی به غریبه ها. آنها همیشه دو دست را به نشانه احترام به طرف مقابل تا روی سینه پیش می‌آورند و به رسم قدیم ممکن است تعظیم هم بکنند

تایلند، پیوند با طبیعت

تایلند و مالزی با هم همسایه‌اند و در برخی مسائل اشتراک دارند، اما لزوما همه ایرانیانی که به تایلند سفر می‌کنند به مالزی نمی‌روند یا برعکس. در دنیا تایلند را به نام کشور لبخند می‌شناسند، چون مردمش در بیشتر موارد به هم لبخند می‌زنند حتی به غریبه ها. آنها همیشه دو دست را به نشانه احترام به طرف مقابل تا روی سینه پیش می‌آورند و به رسم قدیم ممکن است تعظیم هم بکنند.

آنها نسبت به دو چیز تعصب دارند؛ یکی به مذهب و دیگری به پادشاهانشان برای همین است که گردشگران نباید هیچ‌گونه بی‌حرمتی به مذهب و پادشاهان آنها بکنند و هنگام بازدید از معابد و کاخ پادشاهان لباس نسبتا پوشیده به تن کنند و کفش‌هایشان را درآورند. اما این سختگیری‌ها مانع رونق صنعت گردشگری این کشور و سفر ایرانی‌ها به تایلند نیست، بلکه شاید برای آنها جذاب نیز هست.

مسافرت

شاید راز موفقیت تایلند برای تبدیل شدن به یکی از مقاصد گردشگری جهان، ایجاد تنوع در خدماتی باشد که به مسافران ارائه می‌شود، چون در این کشور سنت و مدرنیته را می‌شود کنار هم تجربه کرد و هیچ‌کدام فدای دیگری نمی‌شود. در تایلند می‌شود غذاهای متفاوت و متنوع را چشید، می‌شود از بازارهای روی آب آن خرید کرد، در جشن آب و جشن ماه کامل شرکت کرد، در پایتخت به رز گاردن و مزرعه تمساح‌ها و دریم ورلد و معابد رفت یا شام را در کشتی خورد یا این که کمی از پایتخت دور شد و به جزیره پاتایا رفت و باغ گل‌ها، پارک آبی، باغ وحش ببرها و پرواز در جنگل را تجربه کرد. یا به جزیره پوکت رفت و از فیل‌ها سواری گرفت و در تنداب‌ها قایق‌سواری کرد و سری هم به مزرعه مارهای جزیره سامویی زد. در تایلند بخوبی از طبیعت برای جذب گردشگران استفاده می‌شود، آن هم طبیعتی که برای حفظ آن دولت و مردم دست به دست هم داده‌اند و نمونه‌اش هم جاذبه‌های گردشگری این کشور است که اغلب به طبیعت گردی مربوط می‌شود. شاید یکی از رازهای کشیده شدن ایرانیان به سمت تایلند همین باشد.

چین و هند، چه دور چه نزدیک

چین و هند دو کشور هم مرزند و هر دو مقاصدی دوست‌داشتنی برای سفر ایرانیان. این دو کشور اولین و دومین کشور پرجمعیت دنیا هستند که در خیابان‌های آنجا، جا برای سوزن انداختن نیست. البته این تراکم جمعیت به معنی هرج‌و‌مرج نیست، چون کسانی که تجربه سفر به چین را داشته‌اند، می‌گویند در پیاده‌روها کمتر تنه مردم به هم کوبیده می‌شود و آنها که به هند سفر کرده‌اند، تعریف می‌کنند که در خیابان‌های شلوغ دهلی و بمبئی برای این که ماشین‌ها با هم تصادف نکنند و بدنه هم را خط نیندازند، راننده‌ها آیینه بغل‌ها را برداشته‌اند. سفر به چین و هند قبل از گران شدن ارز برای ایرانیان زیاد هزینه نداشت، اما حالا اوضاع کمی فرق کرده و تعداد کسانی که نمی‌توانند به این دو کشور سفر کنند، بیشتر شده است. با این حال تورهای هند و چین از ایرانیان خالی نمی‌شود، یعنی هنوز ایرانی‌های زیادی هستند که حاضرند برای دیدن زیبایی‌های این دو کشور پول خرج کنند. این تمایل هم بی‌‌دلیل نیست، چون چین کشوری است که از عهد باستان تاکنون یعنی از آن زمان که جاده ابریشم، شرق دور را به اروپا وصل می‌کرد با ما ارتباط داشت و هند نیز آنقدر با ما اشتراکات فرهنگی و تاریخی دارد که گاهی اوقات یک روح می‌شویم در دو کالبد.

مسافرت

چین قدرت برتر اقتصاد دنیاست و قطار پیشرفتش ترمز ندارد برای همین سفر‌ به این کشور که بهترین امکانات را با منطقی‌ترین قیمت در اختیار گردشگران قرار می‌دهد، انتخاب درستی است. چین کشوری بسیار کهن است که از تاریخش بخوبی برای جلب گردشگران استفاده می‌کند، کشوری که توانسته آداب و سنن قدیم خود را بویژه در حوزه غذا و درمان نیز به کشورهای دیگر منتقل کند و بسیاری از مردم دنیا را به ولع تجربه‌کردن آنها به کشورش بکشاند.

هند نیز کشوری پرقدرت و صاحب نفوذ در جهان است، کشوری که توانسته زخم‌های دوره استعمار را التیام دهد و با تکیه بر تاریخ و فرهنگ و باورهای بومی‌اش در بسیاری از حوزه‌ها از جمله گردشگری جایی برای خود در دنیا باز کند. ایرانیانی که به هند می‌روند نیز جذب همین جاذبه‌ها می‌شوند. در هند می‌شود با پول نه چندان زیاد، گشت و گذار کرد و از اماکنی بازدید داشت که آنها را فقط می‌شود در هند دید‌؛ مثل تاج محل، قطب منار، حاجی علی درگاه و پایانه چاتراپاتی شیواجی. البته جاذبه‌های هند برای ما ایرانی‌ها بیشتر از اینهاست، چون قبل از آن که پای انگلیس به این کشور باز شود، زبان فارسی دومین زبان رسمی آن بود و خیلی قبل تر از آن یعنی در زمان بهرام گور، پادشاه ساسانی برای ایجاد طرب در دربار و البته مردم کوچه و بازار، نوازندگانی از هند به ایران آورد.

بخش گردشگری تبیان


برگرفته از جام جم