تبیان، دستیار زندگی
میان پناهگاه‏ها، پناهگاه‏های مادی هیچ بردی ندارد. یعنی پول، نمی‏تواند تو را نجات دهد؛ ریاست، نمی‏تواند تو را از هلاکت رهایی بخشد. مسلما نجات و رهایی با پول و ریاست به‏دست نمی‏آید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه از چه‏کنم چه‏کنم‌ های زندگی رها شویم؟


میان پناهگاه‏ها، پناهگاه‏های مادی هیچ بردی ندارد. یعنی پول، نمی‏تواند تو را نجات دهد؛ ریاست، نمی‏تواند تو را از هلاکت رهایی بخشد. مسلما نجات و رهایی با پول و ریاست به‏دست نمی‏آید.

آرامش

انسان، وقتی در این عالم می‏آید، باید مسیری را بپیماید و سیری کند تا از این عالم، بیرون رود و به عالم دیگر منتقل شود. این یک بُعد انسان است. انسان این‏طور است که اگر بخواهد بُعد معنوی و انسانی‌اش شکوفا شود، باید سیر کند، یک راهی است که باید آن را طی کند تا بعد معنوی‏اش شکوفا شود.

امّا مشکل از کجا است که او موفّق به چنین سیری نمی‏شود؟ مشکل اینجا است که این راه پر از پرتگاه است و انسان هر قدمی که برمی‏دارد، باید مراقب باشد که واژگون نشود. سراسر این راه، یعنی از آن زمانی که من به قوّه‏ی تمییز و عقل می‏رسم، تا زمانی که از این دنیا چشم می‏بندم، باید در این راه حرکت کنم، راه پر از خطر و همه‏اش پرتگاه است.

بهترین پناهگاه خدا است

حالا عقل چه اقتضا می‏کند؟ عقل می‏گوید: کسی که قدم در راهی گذاشته که پر از پرتگاه است، پناهگاه می‏خواهد که هر وقت احتمال داشت که بلغزد و واژگون شود، بتواند به آن پناهگاه تکیه کند، آن را بگیرد و خود را نجات دهد. چاره‏ای جز این نیست.

در بین پناهگاه‏ها، پناهگاه‏های مادّی هیچ بُردی ندارد. یعنی پول، نمی‏تواند تو را نجات دهد؛ ریاست، نمی‏تواند تو را از هلاکت رهایی بخشد. مسلّماً نجات و رهایی با پول و ریاست به‏دست نمی‏آید. اگر بخواهی با پول و ریاست پیش بروی، اصلاً نمی‏گذارند که در این راه قدم برداری؛ همان‌جا جلویت را می‏گیرند! پس هیچ ابزار مادّی، نجات بخش انسان از این پرتگاه‏ها نیست. پس باید به‏سراغ بُعد معنوی رفت.

ما فقط یک پناهگاه داریم که تنها او ما را از خطرات ایمنی می‏بخشد و آن‏هم خدا است. او هم نسبت به پرتگاه‏های معنوی و هم نسبت به پرتگاه‏های مادّی، پناه ما است. اینکه ما در زندگی دنیایی خودمان، این‌قدر حوادث مادّی به سراغ‌مان می‏آید، و به چه‏کنم چه‏کنم‌ می‏افتیم و راه به جایی نمی‏بریم، تنها راه نجاتمان خدا است؛ نه پول مشکل‏گشای من است و نه ریاست. حتّی در بُعد مادّی هم همین‌طور است که این ابزار کارآمد نیستند و مشکلی را برطرف نمی‏کنند. یک پناهگاه هست و آن پناهگاه هم در این جمله خلاصه شده است؛ «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِالله»!

هیچ پناهگاه و نیرویی نیست، مگر از ناحیه‏ی او! هیچ موجودی، نجات‌بخش من و تو نیست؛ چه در مشکلات مادّی و چه در مشکلات معنوی جز او. یگانه پناهگاه همه، خدا است.

تنها راه نجاتمان خدا است؛ نه پول مشکل‏گشای من است و نه ریاست. حتّی در بُعد مادّی هم همین‌طور است که این ابزار کارآمد نیستند و مشکلی را برطرف نمی‏کنند. یک پناهگاه هست و آن پناهگاه هم در این جمله خلاصه شده است؛ «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلّا بِالله»!

شما نگاه کنید در بین روایاتی که ما در باب دعا داریم، چه‌قدر سفارش شده است: «سِلاحُ المُۆمِن الدُعاء»؛[1] ابزار و وسیله‏ مۆمن، دعا است. « الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُۆْمِنِ»،[2] «الدُّعَاءُ مِفْتَاحُ الرَّحْمَةِ وَ مِصْبَاحُ الظُّلْمَةِ»،[3] « وَ لَا یُهْلَکُ مَعَ الدُّعَاءِ أَحَدٌ»؛[4] امام علی(علیه‏السّلام) فرمود: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ الدُّعَا»؛[5] محبوب‏ترین کار نزد خدا دعا کردن است.

دعا هنگام پناه بردن ‌به‌ خدا

هركس ‌با‌ توجه ‌به‌ شناختى ‌كه‌ ‌از‌ حضرت ‌حق‌ دارد ، ‌به‌ ارتباط ‌با‌ ‌او‌ ‌مى‌ پردازد ‌و‌ دعا تجلى گاه خاكسارانه ترین ارتباط بنده ‌با‌ خدا است ‌و‌ روشن است ‌كه‌ ‌به‌ ‌هر‌ اندازه شناخت دعا كننده بیشتر باشد ، دعاى ‌او‌ واقعى ‌تر‌ خواهد بود ‌و‌ این دعا ، ‌كه‌ امام سجاد علیه السلام ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ هنگام پناه بردن ‌به‌ درگاه خداوند سبحان ‌مى‌ خوانده است ، ‌از‌ شناخت ژرف ‌آن‌ امام همام علیه السلام ‌از‌ خدا ‌و‌ حقیقت هستى دارد ‌و‌ ‌به‌ طور غیر مستقیم ‌آن‌ ‌چه‌ ‌را‌ ‌كه‌ باید دعا كننده ‌در‌ زمینه ‌ى‌ شناخت خدا ، بدان آراسته باشد ‌به‌ دعا كننده آموزش ‌مى‌ دهد .

اللهم انى أخلصت بانقطاعى الیك ، ‌و‌ أقبلت بكى علیك ، ‌و‌ صرفت وجهى عمن یحتاج الى رفدك ، ‌و‌ قلبت مسألتى عمن لم یستغن عن فضلك ، ‌و‌ رأیت أن طلب المحتاج الى المحتاج سفه ‌من‌ رأیه ‌و‌ ضلة ‌من‌ عقله ؛

 خدایا ، ‌من‌ بدون هیچ پیرایه ‌و‌ خالى ‌از‌ ‌هر‌ گونه شائبه ، مخلصانه ‌و‌ ‌با‌ تمام وجودم ‌به‌ درگاه ‌تو‌ پیوسته ‌ام‌ ‌و‌ ‌از‌ ‌هر‌ ‌كس‌ ‌به‌ ‌تو‌ محتاج است روى گردانیده ‌ام‌ ‌و‌ درخواست خود ‌را‌ هرگز متوجه كسانى ‌كه‌ خود ‌به‌ احسان ‌تو‌ نیاز دارند ، ننموده ‌ام‌ ؛ زیرا دانستم نیاز ‌را‌ ‌از‌ نیازمندان خواستن ، سفاهت عقل ‌و‌ گمراهى خرد است.(صحیفه سجادیه)  

پی نوشت ها:

[1]. غررالحکم، ص192

[2]. کافی، ج2، ص468

[3]. بحارالانوار، ج90، ص300

[4]. بحارالانوار، ج90، ص300

[5]. کافی، ج2، ص467

فرآوری: محمدی                

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منابع: خبرگزاری شبستان ، برگرفته از سخنان آیت الله مجتبی تهرانی، رمضان سال 1391

سایت امام سجاد علیه السلام

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.