تبیان، دستیار زندگی
بهترین نصیحت دنیا اینست که زندگی تان را به عشق بفروشید نه به مال دنیا و چهار روز آسایش و جاه و مقام. و در جمله‌ای دیگر: «همه صفات بد ما بخاطر اینست که حضور خداوند را در اطرافمان حس نمی‌کنیم و اصلا یادمان رفته که او هست»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهترین نصیحت دنیا از زبان دکتر الهی قمشه‌ای


بهترین نصیحت دنیا این است که زندگیتان را به عشق بفروشید نه به مال دنیا و چهار روز آسایش و جاه و مقام. «همه صفات بد ما به‌خاطر این است که حضور خداوند را در اطرافمان حس نمی‌کنیم و اصلاً یادمان رفته که او هست»


الهی قمشه‌ای

ذیل آیه 52 سوره آل عمران

«شما هرگز به مقام نیکویی و مرتبت نیکوکاری نخواهید رسید ، مگر از آنچه خود دوست می دارید در راه خدا انفاق کنید و آنچه در راه خدا انفاق کنید خداوند البته بدان آگاه است...» می خوانیم:

در داستان های صوفیان آمده است که بت پرستی از جماعت هندوان پیوسته در کنار دریا می رفت و برای ماهیان و پرندگانی که در ساحل بودند خوراک و غذا می برد.

او را گفتند که تو وقت خود بیهوده تلف می کنی زیرا خداوند به سبب بت پرستی آن هدایای تو را نخواهد پذیرفت.

پرسید اگر خداوند از من نمی پذیرد آیا کار مرا می بیند یا نمی بیند؟ گفتند می بیند. گفت همان برای رضایت خاطر من کافی است.

در این آیه نفرموده است که آنچه انفاق کنید خداوند می پذیرد ، بلکه خبر می دهد که خداوند برآنچه انفاق کنید داناست و همین که آدمی امیدوار باشد که کار او را در عرصه عالم پروردگاری می بیند و به آن نظر می کند ، در تحکیم شوق به نیکویی کافی است.

مصداق اعلای مماتحبون

عارفان گفته اند چون عزیزترین چیز نزد آدمیان جان است پس مصداق اعلای «مما تحبون» ایثار جان در راه خداست:

ندا آمد امشب که جان کیست فدا

بجست جان من از جا که نقد بستانید

دیوان شمس

گر برود جان ما در طلب وصال دوست

حیف نباشد که دوست دوست تر از جان ماست

سعدی

و مقصود از ایثار و فداکردن جان تنها این نیست که شخص زندگی دنیا را به خاطر معشوق ترک گوید ،بلکه بیشتر بدین معناست که جان خود را در راه معشوق خرج کند و هیچ چیزی حتی جان را بر معشوق مقدم نداند:

چه باشد دل چه باشد جان چه باشد لوءلوء و مرجان

                          چو نبود صرف دلداری فدای قامت یاری

دیوان شمس

مقصود از ایثار و فداکردن جان تنها این نیست که شخص زندگی دنیا را به خاطر معشوق ترک گوید بلکه بیشتر بدین معناست که جان خود را در راه معشوق خرج کند و هیچ چیزی حتی جان را بر معشوق مقدم نداند

تمثیل کافران

در ذیل آیه 171 سوره بقره «و تمثیل کافران(که از خدایان باطل و اسم های بی مسمی مدد می گیرند) همانند کسی است که آواز دهد جانداری را که از آن آواز هیچ چیز جز صدایی و ندایی نمی شوند. چنین است که کافران کر و گنگ و کورند از آنکه عقل خود را (در فهم معانی) به کار نمی گیرند...»می خوانیم:

* چه بسیارند مردمی که از قرآن جز صدایی و صوتی و تجویدی و قرائتی در نمی یابند و به همان صدا دلخوش اند.

ایشان در بیان حقیقت قرآن لال و در مشاهده اسرار آن نابینا و در فهم حقایق آن لایعقلند، نه از آن جهت که عقل ندارند بلکه از آن رو که عقل خود را به کار نمی گیرند و علت این تمثیل آن است که منکران و غافلان که اغلب همان ظالمان و خودپرستانند ، هرچند از صورت ظاهر انسانی برخوردارند اما در عمل به چهارپایان نزدیک ترند و رفتار و بازتاب های آنان به حیوانات بیشتر شبیه است از آنکه ایشان ایمان آورده اند به عالم حیوانی و اهریمنی و کافر شده اند به گوهر انسانیت.

جامی می گوید:

حد انسان به مذهب عامه

                     حیوانی ست مستوی القامه

پهن ناخن برهنه پوست ز موی

                   به دو پا راهبر به خانه و کوی

هر که را بنگرند کانسان است

                      می برندش گمان که انسان است

*

نه هر که چشم و گوش و دهان دارد آدمی است

بس دیو را که صورت فرزند آدم است

                                                                                                                              سعدی

بخش قرآن تبیان


منبع: خبرآنلاین به نقل از کتاب «365 روز در صحبت قرآن» نوشته حسین الهی قمشه ای