مرزبانی شریعت
در بینش و منطق قرآن و اسلام، انسان دارای مقام و منزلتی والاست که به واسطه آن بر فرشتگان برتری مییابد و خداگونه میشود. این فضیلت و برتری انسان صرفا در رابطه با مسوولیت و رسالتی که از جانب خداوند به او تفویض شده است قابل تبیین است.
از نظر قرآن کریم، به تبع همین شان و منزلت، انسان به مقام خلیفةاللهی نائل آمده و جانشین خدا بر روی زمین شد، تا حکومت و حاکمیت و اراده خداوند را در روی زمین تحقق بخشد. انسان به واسطه قبول و پذیرش این مسوولیت سنگین، اشرف مخلوقات شد و خداوند از روح خود در او دمید. مصداق واقعی این انسان متعهد و مسوول و دارای رسالت، چنانچه گفته شد انبیا و اولیا پیامبران و ائمه الهی هستند. آنها رهبری بشریت را به سوی سعادت و کمال دنیوی و اخروی به عهده داشتند.
و لذا انبیاء و اولیای الهی با تبلیغ دین و ارزشهای دینی هدایت و سعادت انسان را به ارمغان آوردهاند، در عصر خاتمیت اقتضا میكند كه این جایگاه رفیع انبیای الهی حفظ و در جهت تبلیغ دین و دعوت مردم اقدام شود چراكه در غیر این صورت آثار این حركت عظیم الهی از میان مردم رخت برمیبندد. و به همین جهت پیامفرستان دینی باید بتوانند مفاهیم و آموزهای دینی را جهانی کنند.
امام خمینی(ره) در خصوص اهمیت تبلیغات میفرماید: «مسألهی تبلیغات یك امر مهمی است كه میشود گفت در دنیا در رأس همه امور قرار گرفته است و دنیا بر دوش تبلیغات است. بالاترین چیزی كه میتواند این انقلاب را در اینجا به ثمر رساند و در خارج صادر كند، تبلیغات است.»[1]
به استناد این بینش عمیق الهی و اسلامی، امام خمینی(ره) براساس «العلماء ورثةالانبیاء» و «الفقهاء امناءالرسل»، علما و روحانیون را وارثان انبیا و در راس آنان، فقها را امانتداران پیامبران و رسولان خداوند میداند و میدانیم که پیامبران غیر از پیام وحی و ابلاغ و تبلیغ و رسالت الهی چیزی از خود به ارث باقی نگذاردهاند. بنابراین امام خمینی(ره) برای علما و روحانیون اسلام، همان وظیفه، تکلیف، مسوولیت و رسالت پیامبران و ائمه(علیهمالسلام) را قائل است، به همانسان که رسالت و مسوولیت پیامبران و انبیا و ائمه تک بعدی و یا حتی چند بعدی نیست، بلکه کامل، فراگیر و همهجانبه است و همه زوایای زندگی فردی، عبادی، اجتماعی و سیاسی انسان و جوامع بشری را دربرمیگیرد.
امام خمینی(ره) که نگرشی همهجانبه نسبت به مسائل اسلامی دارد و اسلام را در همه ابعاد و کلیت آن میبیند، رسالت روحانیت را همهجانبه و گسترده و در راستای استمرار همان رسالت انبیا و اولیای الهی میداند. از نظر او، روحانیون موظفند هدایت و رهبری معنوی و مادی جوامع را به دست گیرند، حکومت و حاکمیت تشکیل دهند و دیانت و معنویت را در عرصه اجتماع و سیاست به منصه ظهور برسانند. این رسالت و وظیفه روحانیت نه تنها منحصر به ملت و منطقه جغرافیایی خاصی نیست، بلکه شامل تمام جوامع و امت اسلامی میشود و فراتر از آن جهان بشریت را دربرمیگیرد.[2]
طلاب جوانی که وارد حوزه ها می شوند گر چه از صفای روح و انگیزه های ایمانی قوی بر خور دارند اما آنچه از یک عالم دینی یا روحانی طلب می شود امری فراتر از این است. روحانی مربی و مبلغ دین است و باید چند گام پیش از مخاطبان در مسیر تعالی و رشد حرکت کند. توجه به تربیت فکری و اخلاقی طلاب از مسائل مهمی است که باید مد نظر مسئولان، اساتید و مربیان اخلاق در حوزه ها باشد.[3]
مرزبانی شریعت
روحانیت معظم، در طول حیات خویش، مدافع راستین اسلام ناب محمدی بوده و لحظهای هم از این مسۆلیت خطیر خود عقب ننشسته است. از عهد شیخ صدوق و شیخ مفید و سید مرتضی تا اعصار بعد همواره روحانیت، پاسدار و حافظ عقاید و ارزشهای دینی مردم و سپر مقاومی در برابر تهاجمهای دشمن بوده است.
در قرن اخیر شعاع انحرافات افزونتر شده و کژراههای بیشتری در مقابل مسیر اصلی دین تعبیه شده است.
غرب با تمام قدرت خود و با تمام شیوههای ممکن، بر آن است که باورهای مسلمین بالاخص، شیعیان را تخریب کند و جای آن را با باورهای غلط و ضد ارزش خود پر کند، از خارج و داخل کشور دستهایی برای کمک به مزدوران دراز شده و تمام کوشش شان سوزاندن ریشههای اسلام و انقلاب است و تمام هم و غمشان اجرای کامل و بی چون و چرای برنامههای متجاوزان است. در این دوره، روحانیت است که توان مقابله با آنهارا دارد؛ چرا که روحیة او اقتضای چنین عملی را دارد.
بنیان گذار فقید انقلاب- اولین کسی که توانست دست متجاوزان را از این سرزمین قطع کند- دفاع و پاسداری از اسلام را از واجبات این شجره طیبه بر میشمارد و بر این باور است که روحانیت مبارز، توان پاسداری و دفاع از اسلام را دارد و چنین وظیفهای به عهده اوست. ایشان در کتاب شریف ولایت فقیه مینگارد: «این که فرموده اند: فقها حصون اسلامند؛ یعنی مکلفند اسلام را حفظ کنند و زمینهای را فراهم آورند که بتوانند حافظ اسلام باشند و این از اهم واجبات مطلق میباشد نه مشروط.» [4]
و در روشن گری دیگری، این قشر را امین وحی الهی بر میشمارند و از آنها میخواهند که این بار سنگین را هم چون امانت داری امین، به سر منزل مقصود برسانند.
«بار علم، بار سنگینی است که بر عهده شماست، آن طور نیست که تنها وظیفه شما تحصیل مشتی الفاظ و مفاهیم باشد؛ بلکه حفظ اسلام و احکام اسلام است که به شما سپرده شده و شما امین وحی الهی هستید.»[5]
پی نوشت ها:
[1] صحیفهی نور، 1369، ج 14، ص 41 و 44
[2] رسالت روحانیت از نگاه امام خمینی، بهروز رشیدی
[3] وظایف درون صنفی روحانیت از نگاه امام خمینی (ره(، محمد عالم زاده نوری
[4] ولایت فقیه، ص 56.
[5] صحیفه، ج 1، ص 182.
منبع:
ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان
معاونت تهذیب حوزه علمیه
سایت کتاب نیوز
صحیفه ی نور
تهیه و فرآوری: جواددلاوری، گروه حوزه علمیه تبیان