امتیازات دولت دهم از نگاه رهبرانقلاب
خیلى جلسهى خوبى بود این جلسهى امروز؛ دوستان و مسئولان محترم، بخشى از تلاشهاى خودشان را با زبان آمار و ارقام و شیوههاى كارى بیان كردند. خب، این جلسهى ماه رمضان كه ما هر سال با مسئولان دولتى و اعضاى هیئت وزیران و رئیس جمهور محترم و معاونینشان داریم، معمول ما در این جلسه، گزارش گرفتن نیست؛ یك نصیحتى، جملهاى از نهجالبلاغه را ما معمولاً در این جلسه براى دوستان ذكر میكردیم و متبرك میشدیم به كلام امیرالمۆمنین (علیهالسّلام).
امسال و امروز من اصرار داشتم - خودم به آقاى رئیس جمهور پیشنهاد كردم - كه دوستان صحبت كنند و گزارش دهند؛ چون روزهاى آخر این دولت و ایام مناسبى است براى اینكه از مجموعهى كارهائى كه در این دولت شده - البته بهعنوان یك نمائى، یك نمونهاى - گزارشى ارائه شود. و ما دوست داریم كه این اظهاراتى كه امروز اینجا شد، به سمع مردم عزیزمان هم برسد؛ هم خواص و كسانى كه اهل فنّند و آشنا هستند، مطلع شوند - چون بسیارى از این مطالبى كه گفته میشود، دوستان اینها را نمیدانند؛ مىبینیم گاهى اوقات اطلاعات كافى و وافى ندارند - هم عموم مردم مطلع شوند و بدانند؛ اگرچه برخى از كارها جلوى چشم است. البته مخالفین و كسانى كه بىاطلاعند - بعضى از دستگاههاى رسانهاىِ خارجىِ مغرض، و گاهى بعضى در داخل - برخى از چیزهائى را كه جلوى چشم هم هست، انكار میكنند. یعنى كارى انجام گرفته، جلوى چشم است، همه مىبینند، منعكس شده، این را دوست دارند انكار كنند. كارى به این نداریم كه حالا بعضىها ممكن است نگاه خوشبینانهاى یا دوستانهاى یا منصفانهاى نداشته باشند؛ بالاخره در فضاى عمومى كشور باید اینها گفته شود و ثبت شود؛ اینها بسیار مهم است.
آنچه كه من امروز باید به دوستان عرض كنم، در درجهى اول خداقوّتى است؛ انشاءالله كه خسته نباشید. هشت سال كار كردید، تلاش كردید، كارهاى خوبى انجام گرفت، تحمل زحمات كار شبانهروزى را شماها نشان دادید؛ یعنى دیده شد، احساس شد، همه فهمیدند كه رئیس جمهور محترم و همكارانشان در دولت حجم كارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همهى دورههاى دیگر بود و هست؛ این نقطهى برجستهاى است كه نباید این را نادیده گرفت. همهى كسانى كه میخواهند دربارهى دولتها، دربارهى كابینهها، دربارهى رۆساى جمهور قضاوت كنند - چه پیش خودشان، چه در منظر عموم - و نظرى بدهند، خوب است به این نكته هم توجه كنند: حجم كار بالا و تلاش خستگىناپذیر و اعراض از آسایشها و آسودگىها و امتیازاتى كه معمولاً مسئولان كشورها در دنیا دارند؛ استراحت میكنند، تفریح میروند، امتیاز میگیرند؛ اینها را نخواستن، ندیدن، طلب نكردن، امتیاز بزرگى است كه این دولت بحمدالله از این امتیاز برخوردار بود.
همه فهمیدند كه رئیس جمهور محترم و همكارانشان در دولت حجم كارشان بسیار بالا و پرشتاب نسبت به همهى دورههاى دیگر بود و هست؛ این نقطهى برجستهاى است كه نباید این را نادیده گرفت
یك نكتهى دیگر هم كه در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره كردم، این است كه این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار كند و آنها را در جامعه مطرح كند. یكى از كارهاى مهمى كه جبههى ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهاى دیگر - در طول تاریخ و در عرض دنیا داشتند و میكردند، این بوده است كه سعى كنند ارزشهاى انقلاب را كمرنگ كنند. به اینجا هم محدود نمیشود؛ اول ارزشها را كمرنگ میكنند، بتدریج آنها را محو میكنند؛ اگر میدان پیدا كنند، آنها را تبدیل به ضدارزش میكنند؛ این كارى است كه در دنیا معمول است؛ این را ما در تاریخ انقلابهاى دنیا مشاهده میكنیم؛ و در انقلابهائى هم كه زمان خود ما - در طول این عمر طولانىاى كه ما كردیم - دیدیم و خبر شدیم، این را مشاهده كردیم. جبههى مقابل انقلاب و ضدانقلاب، شعارهاى انقلاب را هرگز فراموش نخواهد كرد؛ یعنى میداند كه در این رویاروئى، در این هماوردى، آن چیزى كه توانست جبههى انقلاب را پیروز كند و جبههى ضدانقلاب را به هزیمت وادار كند، در درجهى اول این شعارها بود؛ كه هرچه شعارها پرمغز و جذاب و واقعى و براى مردم مفهوم و ملموس بود، كمك آن به پیشرفت انقلاب بیشتر شد. سعى میكنند این شعارها را بتدریج محو كنند، كمرنگ كنند.
در مورد كشور و انقلاب ما هم این كار را دشمن شروع كرد؛ البته موفق نشدند؛ خدا را شكر میكنیم. دشمن نتوانست شعارهاى انقلاب را كمرنگ و سپس محو كند. به نظر من یك بخش عمدهاى از این هم مربوط میشود به هوشیارى امام بزرگوارمان. آنچه كه امام بزرگوار از اظهارات خود، از گفتههاى خود، از نوشتههاى خود در میان ما باقى گذاشت، بیّنات است، محكمات است؛ متشابهات نیست كه كسى آنها را نفهمد. آخرین سخن امام هم وصیتنامهى امام است. من همیشه به مسئولین و كسانى كه در دولتهاى گوناگون یك كار مهمى دستشان بوده است، توصیه میكردم كه به وصیتنامهى امام مراجعه كنند. وصیتنامهى امام، لبّ ارزشهاى مورد نظر امام است؛ اینها را امام باقى گذاشته، زنده گذاشته است. لذاست كه این ارزشها قابل تحریف نیست، قابل تغییر نیست. بله، ندیده گرفتن اینها امرى است كه میسر است براى كسانى كه بخواهند ندیده بگیرند.
این دولت این شعارها را مطرح كرد، برجسته كرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار كرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگیزههاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شیوههاى انقلابى نكرد؛ این خیلى كار بزرگى بود.
آنچه كه براى خدا كردید، خداى متعال آنها را در نامهى عمل شما ثبت كرده و كرامالكاتبین آنها را نگه داشتهاند و بلاشك به درد شما خواهد خورد. آنچه را كه شما عمل كردید، چه حالا بنده و امثال بنده ببینیم، بدانیم و تشكر كنیم، چه نبینیم، ندانیم و تشكر نكنیم، «انّ الله شاكر علیم»؛(1) خدا، هم میداند - علیم است - هم سپاسگزار است. امیدواریم انشاءالله خداى متعال به شماها توفیق دهد.
كارى كه باید بر آن همت بگمارید، این است كه رشتهى خدمت را رها نكنید. همهى تلاشها منحصر نیست در فلان وزارتخانه یا فلان مسئولیت در دولت؛ نه، صحنهى كشور صحنهى تلاش است، صحنهى كار است، صحنهى فعالیت است؛ و این كار، دو جور میتواند انجام بگیرد: متوجه اهداف انقلابى، و غیرمتوجه به اهداف انقلابى. شما چه در دولت آینده و در دولتهاى آینده حضور داشته باشید، چه نداشته باشید، كارى كه انجام میدهید و مسئولیتى كه برعهده میگیرید - كه طبعاً امثال شماها، مدیران شایسته و كارآمد، در هر بخشى از بخشها خالى از مسئولیت نمیمانند - سعى كنید آن را با توجه به اهداف انقلاب و با رویكرد هدفهاى انقلاب انشاءالله انجام دهید. خداى متعال شماها را مأجور خواهد داشت، ما هم در حد خودمان و به قدر خودمان تشكر میكنیم.
نكتهى دیگر هم كه در مورد این دولت در طول این هشت سال مورد نظرم بود و بارها هم به آن اشاره كردم، این است كه این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار كند و آنها را در جامعه مطرح كند. یكى از كارهاى مهمى كه جبههى ضدانقلاب - چه انقلاب ما، و چه انقلابهاى دیگر - در طول تاریخ و در عرض دنیا داشتند و میكردند، این بوده است كه سعى كنند ارزشهاى انقلاب را كمرنگ كنند
من طبق معمول همیشهمان - دیگر حالا مجال هم نیست، وقت هم نیست - یك جمله از نهجالبلاغه براى شما بخوانم: «و اعلم انّ امامك طریقا ذا مسافة بعیدة و مشقّة شدیدة».(2) این جزو وصایاى امیرالمۆمنین به امام حسن مجتبى (علیهالسّلام) است. در واقع باید گفت وصیت، صمیمانهترین حرفى است كه هر كسى میزند؛ چون وقتى است كه دیگر انسان در عالم ماده حضور ندارد و اغراض مادى قاعدتاً یا نیستند یا بالاخره ضعیفند؛ لذا در وصیتنامه صمیمىترین حرفها گفته میشود؛ آن هم وقتى كه مخاطب وصیت، عزیزترین افراد نسبت به انسان است؛ فرزند انسان، آن هم فرزندى مثل امام حسن، فرزند بزرگ امیرالمۆمنین - كه بلاشك احبّ افراد در دل آن بزرگوار و چشم آن بزرگوار است - مخاطب این وصیت است. البته امیرالمۆمنین فرمودهاند كه این وصیت مخصوص شما نیست، مال همه است؛ لیكن مخاطب اصلى، امام حسن است. بنابراین، این لبّ لباب كلمات و معارف و ذهنیات امیرالمۆمنین است. البته بیانات امیرالمۆمنین، هر كلمهاش، هر جملهاش حكمت است؛ مخصوص این وصیتنامه نیست. اعماق و ژرفاى كلمات امیرالمۆمنین را واقعاً ماها نمیفهمیم؛ امثال ماها قادر نیستیم به آن ژرفا برسیم؛ یك چیزى را استفاده میكنیم. كسانى را ما دیدیم كه هرچه حكمتشان برتر، اندیشهشان والاتر و عمق فكرىشان بیشتر بود، بیشتر توانستند نكاتى را از این كلمات دریابند. نهجالبلاغه یك چنین چیزى است. حالا این در نهجالبلاغه، وصیت امیرالمۆمنین است.
میفرماید: بدان كه پیش روى تو راهى وجود دارد كه مسافت خیلى طولانى و مشقت شدیدى در آن هست. این راهى كه پیش روى شما است - راه رسیدن به جزاى عمل و رسیدن به قیامت - راه طولانىاى است. «و انّه لا غنى لك فیه عن حسن الارتیاد»؛(3) در یك چنین راهى، تو باید با منتهاى طلب حركت كنى - «ارتیاد» یعنى خواست، طلب، تلاش همراه با اراده و نیت - چارهاى ندارى جز اینكه كار را جدى دنبال كنى. یعنى این راهى نیست كه انسان بتواند آن را سرسرى بگیرد. بله، غفلت داریم، كار را سرسرى میگیریم؛ اما این سرسرى گرفتن كار، از روى غفلت است. بدانیم كه حقیقت قضیه چیست، و كجا داریم میرویم، و سرنوشت ابدى ما در كجا تحقق پیدا میكند و عینى میشود؛ این را اگر توجه كنیم، جدى خواهیم گرفت. لذا شما در دعاى شریف كمیل - كه باز از امیرالمۆمنین (علیهالسّلام) است - ملاحظه میكنید: «و هب لى الجدّ فى خشیتك»؛(4) دعا میكند، از خداى متعال میخواهد كه خشیت ما در مقابل پروردگار، یك خشیت جدى باشد؛ از ظاهر قلب و همین احساسات زودگذر و ناشى از عوارض زندگى نباشد؛ به معناى واقعى كلمه، انسان در مقابل پروردگار احساس خشیت كند.
«قدّر بلاغك من الزّاد مع خفّة الظّهر».(5) حالا شما ناچارید از این راه سخت و طولانى كه راه قیامت است، عبور كنید؛ شما به سمت قیامت از وسط دنیا دارید میگذرید، ناچارید از این گذرگاه ماده عبور كنید با همهى لوازم این ماده، با همهى خصوصیاتى كه انسان در این محیط مادى و در فضاى مادى به طور طبیعى دارد؛ بنابراین كارى كه باید بكنید براى اینكه آن نهایت براى شما آسان شود و مطلوب باشد، این است: «قدّر بلاغك من الزّاد»؛ آن مقدارى از توشه را كه تو را به منزل برساند، تقدیر كن - یعنى اندازهگیرى كن - بدان چقدر كار لازم دارى براى اینكه بروى. این بخش اول است.
بخش دوم: «مع خفّة الظّهر»؛ بار دوش خودت را هم سبك كن. این دو تا هدایت و راهنمائى است كه امیرالمۆمنین میكند. اولاً بدان چه لازم دارى براى عبور از این راه. در پاسخ اینكه ما چه لازم داریم، خودشان بیان كردند: اجتناب از محرّمات و انجام واجبات. یعنى آن اندازهى لازم، و به قول پزشكان، آن دوز لازم از ذخیرهاى كه شما لازم دارید براى اینكه بتوانید این راه را طى كنید، همین واجبات است؛ این واجبات را كه انجام دهید، آن مقدار لازم از ذخیره را دارید. هرچه بیشتر كردید و بر این واجبات افزودید، امكانات بیشترى خواهید داشت، استفادهى بیشتر و بهرهى بیشترى خواهید برد. لیكن مقدار فرائضى كه بر ما واجب است، آن حداقل نیازى است كه ما براى عبور در این راه داریم. محرّمات هم همین جور است. یعنى اجتناب از محرّمات، حداقلِ آن پرهیز از آسیبهائى است كه در این راه ممكن است براى ما پیش بیاید. بنابراین اگر از محرّمات اجتناب كردیم و واجبات را انجام دادیم، این همان پرواز مورد نظر را براى من و شما ممكن و فراهم میكند؛ چیز بیشترى لازم نیست. بعضىها دنبال برخى از خصوصیاتند؛ كسى را پیدا كنند، از او ذكرى بگیرند، از او ریاضتى فرا بگیرند. اینها لازم نیست؛ ریاضت شرعى، مشخص است. اگر همین نمازها را بخوانیم، درست بخوانیم، بوقت بخوانیم، اركانش را درست بهجا بیاوریم، با توجه بخوانیم، یا روزه را درست بگیریم - همین واجبات و فرائضى كه در اختیار ما است - همینها انسان را پرواز میدهد.
كارى كه باید بر آن همت بگمارید، این است كه رشتهى خدمت را رها نكنید. همهى تلاشها منحصر نیست در فلان وزارتخانه یا فلان مسئولیت در دولت؛ نه، صحنهى كشور صحنهى تلاش است، صحنهى كار است، صحنهى فعالیت است
و من به شما عرض بكنم؛ ما اگر چنانچه همین مقدار را انجام دهیم، خود این زمینهاى خواهد شد براى جذب انوار الهى به میزان زیاد. یعنى این حداقلى كه براى ما لازم است، هنرش فقط این نیست كه ما را قادر خواهد كرد بر این كه این راه را طى كنیم؛ بلكه هنر دیگرش این است كه زمینهى ما را براى جذب بیشتر نور الهى و تفضل الهى فراهم خواهد كرد. وقتى انسان نماز فریضه را خوب بخواند، به طور طبیعى میل به نوافل پیدا خواهد كرد. وقتى انسان از دروغ، از غیبت، از قول به غیر علم، از تهمت، از افساد، از مال مردم خورى، از خیانت در امانت پرهیز كند، خود این، دل انسان را آمادهى تلقى هدایت الهى و معرفت الهى خواهد كرد؛ ما را پیش خواهد برد. این توصیهى اول.
توصیهى دوم هم اینكه فرمودند: «مع خفّة الظّهر»؛ بار دوش خودت را سبك كن. ماها كه بارهاى سنگینى را بر دوش گرفتیم، امیدواریم انشاءالله خداى متعال توفیق دهد كه بتوانیم این بارها را حمل كنیم. اگر شماها انشاءالله بتوانید این بارها را حمل كنید و بسلامت به منزل برسانید، اجر فراوانى هم خواهد داشت. یعنى این مسئولیتهاى سنگین همچنان كه دغدغهى فراوانى براى خود انسان ایجاد میكند، اما از آن طرف هم اگر خوب انجام بگیرد، فضیلت بسیارى خواهد داشت.
امیدواریم انشاءالله خداى متعال همهى شماها را موفق و مۆید بدارد و همیشه در خدمت اسلام و در خدمت انقلاب قرار داشته باشید.
والسّلام علیكم و رحمةالله و بركاته
1) بقره: 158
2) نهجالبلاغه، نامهى 31
3) همان
4) مفاتیحالجنان، دعاى كمیل
5) نهجالبلاغه، نامهى 31
منبع : پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای