تبیان، دستیار زندگی
آفریدگار هستى است كه با نظام بخشیدن به كارهاى كوچك و بزرگ جهان هستى و یا به جریان افكندن آنها بر اساس اصل محاسبه و اندازه‏گیرى و تدریج، و با منظور داشتن استحكام و دوام و فرجام آنها، كار جهان هستى را تدبیر مى‏كند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در مورد آیه 3 سوره یونس دچار ابهام شدم !!


((إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِیعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ)) همانا پروردگار شما همان خدایى است كه آسمان‏ها و این زمین را در (مدتى مساوى) شش روز (یا شش شبانه روز یا در شش دوران) بیافرید، سپس بر تخت (اقتدار و تدبیر) استیلا و استقرار یافت همواره كار (آفرینش) را (طبق قانون علل و اسباب) تدبیر مى‏كند هیچ شفاعت‏گرى (واسطه‏اى میان علل و معلول‏هاى جهان) نیست مگر پس از اذن او این است خدایى كه پروردگار شماست پس او را بپرستید آیا متذكر نمى‏شوید؟


آفرینش

این سوال پیش میاد که مگر خدا قبل از اینکه بر عرش جلوس کند ، بر همه چیز مسلط نبوده؟

اگر تسلط نداشته پس چگونه می گوییم او کسی است که توانای مطلق است ؟

منظور از 6 روز چیه؟

با اینكه آفریدگار هستى بر هر كار و هر چیزى تواناست و قادر بود كه آسمان ها و زمین را به یكباره پدید آورد، چرا آن را در شش روز و شش هنگام پدید آورد؟

چرا آفرینش تدریجی؟

آفرینش تدریجى به خاطر رعایت مصلحت فرشتگان و عبرت آموزى آنان در آگاهى از سیر آفرینش است.

از دگر سو هدف از این كار، رشد و تكامل انسان ‌ها‌ و دگرگونى مطلوب در سازمان وجودى آنان و عبرت آموزى و تفكرشان، در مراحل گوناگون پیدایش زمین و رویش تدریجى گل‌ها و لاله‏ها و سربرآوردن آرام درختان و رسیدن میوه‏هاست.

آرى با اینكه براى خدا آسان بود كه همه این كارها را در یك لحظه و از آن هم كمتر، پدید آورد و نظام بخشد، اصل تدریج را مقرر فرمود؛ چرا كه شیوه تدریجى پدیدار شدن زمین و آسمان و شگفتی هاى گوناگون آنها، پندار بى‏اساس تصادف و اتفاق در آفرینش را ضعیف تر و بى‏اساس تر جلوه مى‏دهد و روشنگرى مى‏كند كه این همه نظم شگرف و زیبایى تحسین برانگیز و اندازه‏گیرى تدریجى و لحظه به لحظه را گرداننده‏اى دانا و توانا تدبیر مى‏كند.

خدا هم تخت و تاج دارد؟!!

ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ : سپس به تدبیر جهان هستى پرداخت.

واژه عرش در لغت به معنای سقف است و همچنین برای توصیف تخت شاهان به کار می رود.

معنای مجازی آن همانا حاکمیت و سلطه است که در قرآن به همین معنای مجازی به کار رفته است نه اینکه نعوذ بالله تصور کنیم که الله هم همانند انسان‌ها تخت و تاجی دارد که لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ‏ء.

در حدیثی از حضرت پیامبر صلی الله علیه وآله آمده است : كان الله ولم یكن شیء غیره وكان عرشه على الماء ثم خلق السماوات والأرض وكتب فیالذكر كل شیء : الله بود و غیر از او چیزی نبود ، عرش او بر آب بود سپس آسمان ها و زمین را خلق کرد و در ذکر هر چیزی را نوشت.

آیه 7 سوره هود: وَهُوَ الَّذِی خَلَق السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاء . . . : و او همان است كه آسمان‏ها و زمین را در حالى كه تخت (سلطنت) او بر آب بود ،....

آفریدگار هستى است كه با نظام بخشیدن به كارهاى كوچك و بزرگ جهان هستى و یا به جریان افكندن آنها بر اساس اصل محاسبه و اندازه‏گیرى و تدریج، و با منظور داشتن استحكام و دوام و فرجام آنها، كار جهان هستى را تدبیر مى‏كند

آیه 30 سوره انبیاء: أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُۆْمِنُونَ :

آیا كسانى كه كفر ورزیده‏اند به دیده دل ندیدند كه همانا كرات بالا و كره زمین (همگى) به هم پیوسته و منضم بودند، پس آنها را از هم شكافته و بازگشودیم (و كراتى غیر قابل حصر به وجود آوردیم. یا هر یك از كرات بالا و زمین بسته و منجمد بود پس آن را به وسیله نهرها، معدن‏ها، درختان و گیاهان شكافتیم و قابل استفاده قرار دادیم)، و هر موجود زنده‏اى را از آب آفریدیم. آیا باز هم ایمان نمى‏آورند؟

از این آیات و احادیث نتیجه می گیریم که الله اول آب را آفریده و حاکمیت خویش را بر آب جاری ساخته و سپس کرات و دیگر موجودات را خلق فرموده اند.

این سوال پیش می آید که مگر خدا قبل از اینکه بر عرش جلوس کند ، بر همه چیز مسلط نبوده؟ اگر تسلط نداشته پس چگونه می گیم او کسی است که توانای مطلق است ؟

((استوى على العرش )) به معنى این است كه خداوند زمام امور جهان را بر دست گرفت .

((تدبر)) از ماده ((تدبیر)) در اصل از ((دبر)) (بر وزن ابر) به معنى پشت سر و عاقبت چیزى است ؛ بنابراین تدبیر به معنى بررسى كردن عواقب كارها، و مصالح را سنجیدن و بر طبق آن عمل نمودن است .

پس از آنكه روشن شد خالق و آفریدگار ((الله)) است و زمام اداره جهان هستى به دست او است و تدبیر همه امور به فرمان او مى باشد ، معلوم است كه بت‌ها این موجودات بى جان و عاجز و ناتوان هیچگونه نقشى در سرنوشت انسان‌ها نمى توانند داشته باشند.

به عبارت دیگر آفریدگار هستى است كه با نظام بخشیدن به كارهاى كوچك و بزرگ جهان هستى و یا به جریان افكندن آنها بر اساس اصل محاسبه و اندازه‏گیرى و تدریج، و با منظور داشتن استحكام و دوام و فرجام آنها، كار جهان هستى را تدبیر مى‏كند.

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع :

اسک دین

پرسمان