تبیان، دستیار زندگی
جزء هشتم قرآن کریم که از آیه 111 سوره انعام آغاز و به آیه 87 سوره اعراف ختم می شود در بردارنده آموزه ها و پیامهای روح افزای الهی است که این نوشته تعدادی از آنها را نقل می کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاداشی ده برابر و عقوبتی عادلانه


جزء هشتم قرآن کریم که از آیه 111 سوره انعام آغاز و به آیه 87 سوره اعراف ختم می شود ، در بردارنده آموزه ها و پیام های روح افزای الهی است که این نوشته تعدادی از آنها را نقل می کند.


بهشت

مگر پیام خدا به شما نرسید

براى آنكه تصور نشود اهل جهنم در حال غفلت مرتکب گناه شدند و راه حق را نشناختند و از روی جهل و نادانی سر از بیراهه درآوردند؛ آیه 130، بیان می‌دارد كه به اندازه كافى هشدار به آنها داده شد و اتمام حجت گردیده است.

برای همین خداوند در روز قیامت به آنها مى‏گوید: اى جنیان و ای انسانها! آیا رسولانى از خودتان به سوى شما نیامدند؟ و آیات مرا بازگو نكردند؟ و درباره ملاقات چنین روزى به شما اخطار ننمودند؟ (یا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ یَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْكُمْ آیَاتِی وَیُنذِرُونَكُمْ لِقَاء یَوْمِكُمْ هَـذَا)

آن روز که روز حق است و دروغ و کتمان معنا ندارد همگی در جواب می گویند: ما بر ضد خود گواهى مى دهیم و اعتراف مى كنیم كه چنین رسولانى آمدند و پیام هاى تو را به ما رساندند؛ اما ما مخالفت كردیم (قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا)

سپس قرآن کریم به مهترین سبب انحراف و درنهایت جهنمی شدن آنها اشاره کرده و می فرماید: وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا .

به عبارتی دلایل كافى از طرف پروردگار در اختیار آنها بود و آنها می توانستند راه را از چاه بشناسند؛ ولى زندگى فریبنده دنیا، و زرق و برق وسوسه انگیز آن، آنها را فریب داد.

ده فرمان

آیات 151 و 152 به اصول محرمات در اسلام اشاره می کند.[1] این آیات، محرماتى كه اختصاص به شریعت معینى از شرایع الهى نداشته [2] را ضمن بیانی كوتاه و پر مغز در ده قسمت بیان مى كند:

1. هیچ چیز را شریك و همتاى خدا قرار ندهید (أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَیْئًا).

2. نسبت به پدر و مادر نیكى كنید (وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا).

3. فرزندان خود را به خاطر تنگدستى و فقر نكشید (وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَكُم مِّنْ إمْلاَقٍ).

4. به اعمال زشت و قبیح نزدیك نشوید، خواه آشكار باشد، خواه پنهان (وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ).

5. دست به خون بى گناهان نیالایید ، مگر اینكه طبق قانون الهى اجازه قتل آنها داده شده باشد (وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ).

هر چه را که خدا داده، در حقیقت ابزاریست برای آزمایش که آیا صاحب آن امتیاز و نعمت، وظیفه اش در برابر آن عطای الهی را به درستی انجام می دهد یا نه. که اگر به درستی از آن مواهب الهی بهره برد ثواب می برد و اگر نه؛ نه

6. هیچ گاه جز به قصد اصلاح، نزدیك مال یتیمان نشوید تا هنگامى كه به حد بلوغ برسند (وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ‏).

7. كم فروشى نكنید و حق پیمانه و وزن را با عدالت ادا كنید (وَأَوْفُواْ الْكَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ).

8. به هنگام داورى یا شهادت و یا در هر مورد دیگری که سخنى مى گوئید ، عدالت را رعایت كنید و از مسیر حق منحرف نشوید؛ هر چند در مورد خویشان شما باشد (وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى).

9. به عهد الهى وفا كنید و آن را نشكنید (وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ).

10. از این راه مستقیم من که راه توحید، راه حق و عدالت، راه پاكى و تقوا است پیروى كنید و هرگز در راه هاى انحرافى و پراكنده گام ننهید كه شما را از راه خدا ، منحرف و پراكنده مى كند و بذر نفاق و اختلاف را در میان شما مى پاشد (وَأَنَّ هَـذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِیلِهِ).

ایمان بی موقع و ایمان بی عمل

در آیه 158، سخن از زمانی است که عذاب نازل شده و یا مرگ آمده تا انسان را به سرای دیگر منتقل کند. در این حال، آوردن ایمان و یا داشتن آن برای دو گروه سودمند نیست و دردی از آنها دوا نخواهد کرد:

اول. بی ایمانی كه برایش ممكن بوده ایمان بیاورد و نیاورده است (لاَ یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ).

دوم. با ایمانی كه برایش ممكن بوده عمل صالح انجام دهد و انجام نداده است (أَوْ كَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا).

چنین كسانی را ایمانِ در موقع مرگ و یا در موقع دیدن عذابِ خدا سودی نخواهد داد؛ اما كسى كه به میل و اختیار خود، ایمان آورده ولی اجل ، مهلتش نداده كه عمل صالح انجام دهد و در حالِ ایمان كسب خیرى نماید ، آیه شریفه سخنی درباره او ندارد.[3]

ایمان

بنابراین ایمانِ نافع آن ایمانى است كه اولاً از روى اختیار و رغبت باشد نه از ترس مرگ و خوف عذاب. ثانیاً به همراه آن ایمان اختیاری ، باید کار خیر کند و عمل صالح انجام دهد مگر آنکه فرصت آن را پیدا نکند؛ مثل کسی که ایمان بیاورد و لحظاتی بعد به شهادت رسد.

پاداشی ده برابر و عقوبتی عادلانه

در آیه 160سخن از پاداش و عقاب است و میزان آنها. قرآن کریم پاداش خیرات و حسناتی که به صحنه قیامت آورده می شوند را ده برابر اعلام کرده (مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا) و سزای گناهان و سیئات را کاملاً عادلانه و برابر با بدی انجام شده بیان می کند(وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا).

این ده برابر، مقداری است که در آیات دیگر به بیشتر از آن هم اشاره شده است؛ مانند آیه 173 سوره نساء که می فرماید: پاداششان را به طور كامل مى دهد و از فضل و احسانش بر آنان مى افزاید (فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ وَیَزیدُهُم مِّن فَضْلِهِ)

هر که بار خود را به دوش می کشد

جمعى از مشركان كوتاه فكر خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدند و گفتند: تو از آئین ما پیروى كن، اگر بر خطا باشد، گناه تو ، به گردن ما. آیه 164 پاسخ مى‏دهد:

هیچ كسى جز براى خود عملى انجام نمى‏دهد و هیچ گنهكارى بار گناه دیگرى را به دوش نمى‏كشد :

(وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى).

این آیه با صراحت تمام، عواقب گناهی که از هر کس صادر می شود را متوجه خود او دانسته و بر چنین ادعایی خط بطلان می کشد

این آیه پاسخ به کسانی است که دیگران را دعوت به گناه می کنند و برای تشویق بیشتر و نیز راحت کردن خیال آنها چنین ضمانت می دهند که اگر این کار، گناهی داشت بر عهده ما؛ مانند کسی که به دیگری می گوید: تو روزه ات را بخور گناهش با من؛ یا به دخترش می گوید: تو حجابت را رعایت نکن گناهش با من.

این آیه با صراحت تمام، عواقب گناهی که از هر کس صادر می شود را متوجه خود او دانسته و بر چنین ادعایی خط بطلان می کشد.

با همان نعمتی که می دهد ، امتحان می کند

در آیه 165 كه آخرین آیه سوره انعام است به اختلاف استعدادها و تفاوت و مواهب جسمانى و روحى مردم و هدف از این اختلاف و تفاوت اشاره كرده، مى‏گوید: و خداوند بعضى از شما را بر بعض دیگر درجاتى برترى داد تا به وسیله این مواهب و امكاناتی كه در اختیارتان قرار داده است ، شما را بیازماید (وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَبْلُوَكُمْ فِی مَا آتَاكُمْ).

از این آیه روشن می شود اختلافی که از نظر استعداد، هوش، فكر و انواع ذوق ها و سلیقه‏ها و حتى از نظر ساختار جسمانى در انسانها وجود دارد ، ضمن آنکه لازمه جامعه بشری است؛ برتری در این امور هرگز به معنای اجر و قرب ویژه نزد خداوند متعال نیست؛ بلکه هر چه را که خدا داده، در حقیقت ابزاریست برای آزمایش که آیا صاحب آن امتیاز و نعمت، وظیفه اش در برابر آن عطای الهی را به درستی انجام می دهد یا نه. که اگر به درستی از آن مواهب الهی بهره برد ثواب می برد و اگر نه؛ نه.

پی نوشت ها :

1.   تفسیر نمونه 6/29

2.   المیزان فی تفسیر القرآن 7/372

3.   همان  7/389

امید پیشگر    

بخش قرآن تبیان