تبیان، دستیار زندگی
قدم گذاشتن در مسیر سلوك الی الله، بدون برخورداری از استاد و راهنمایی كه این راه را بخوبی بازشناسد، غیرممكن و در غالب موارد همراه با آفتهایی است كه گاهی جبران ناپذیر می باشند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حكیم سبزواری و استاد راه

حكیم سبزواری و استاد راه

قدم گذاشتن در مسیر سلوك الی الله، بدون برخورداری از استاد و راهنمایی كه این راه را بخوبی بازشناسد، غیرممكن و در غالب موارد همراه با آفتهایی است كه گاهی جبران ناپذیر می باشند.
طیّ این مرحله بی همرهی خضر مکن      ظلمات است بترس از خطر گمراهی

بنابر آنچه از مبانی اندیشه دینی و تاریخ عرفان و سیر و سلوك و مطالعه سرگذشت عارفان و زاهدان و علما متخلق بر می آید، قدم گذاشتن در مسیر سلوك الی الله، بدون برخورداری از استاد و راهنمایی كه این راه را بخوبی بازشناسد، غیرممكن و در غالب موارد همراه با آفتهایی است كه گاهی جبران ناپذیر می باشند.

بدیهی است، بار اصلی سیر و سلوك بر عهده خود سالك است و استاد تنها نقش یك راهنمای با تجربه ای را دارد که از این راه آگاهی داشته و از خطرات و خصوصیات آن مطلع و وسیله حرکت را به خوبی میشناسد و آن را در اختیار سالک قرار میدهد. برخورداری از استاد و راهنمایی كه خود مدارج عرفانی را طی نموده باشد، برای طی طریق الی الله ضرورتی دو چندان دارد، كه در كلام امام راحل(ره) بخوبی تبیین شده است. «چطور شد علم فقه و اصول به مدرس نیاز دارد و درس و بحث می‌خواهد، برای هر علم و صنعتی در دنیا استاد و مدرس لازم است، کسی خودرو و خودسر در رشته‌ای متخصص نمی‌گردد، فقیه و عالم نمی‌شود، لکن علوم معنوی و اخلاقی که هدف بعثت انبیا و از لطیف‌ترین و دقیق‌ترین علوم است، به تعلیم و تعلّم نیازی ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل می‌‌‌گردد.»(1)

ایشان در جای دیگری نیز لزوم تسلیم به استاد الهی در مسیر سیر و سلوک را چنین یادآور شده و می‌فرمایند: «انسان باید کوشش کند تا طبیب حاذق پیدا کند. چون طبیبی کامل یافت در نسخه‌های او اگر چون و چرا کند و تسلیم او نشود و با عقل خود بخواهد خود را علاج کند چه بسا که به هلاکت رسد. در سیر ملکوتی، باید انسان کوشش کند تا هادی طریق پیدا کند و چون هادی پیدا کرد باید تسلیم او شود و در مسیر سیر و سلوک دنبال او برود و قدم را جای قدم او گذارد.»(2)

مرحوم آیت الله شعرانی ضمن نقل حكایتی از حكیم سبزواری به زیبایی نشان می دهند كه استاد كامل و واصل چگونه می تواند مسیر اشتباهی را كه فرد سالها در آن طی طریق نموده، اصلاح نموده و زمینه سعادت سالك را فراهم آورد. ایشان در مجلس درس خود حکایت فرمود که: « حاج شیخ عبدالنبی نوری در جلسه درسی برای ما نقل کرده است که گفت : من در ایام طلبگی از نور مازندران برای تحصیل به تهران آمدم ، و در مدرسه سپهسالار قدیم حجره ای گرفتم و به درس و بحث اشتغال داشتم ، قضا را رساله ای در کیمیاگری به دستم آمد، و من شب ها پس از به خواب رفتن طلاب مدرسه پوشیده و پنهان از آنان ، در پشت بام مدرسه مطابق دستور آن رساله عمل می کردم ، لذا هیچ کس از کار من آگاه نبود؛ همین سان بدان کار در شب ها اشتغال داشتم تا فصل بهار فرا رسید و تنی چند از طایفه ما از نور برای تشرف به ارض اقدس رضوی به تهران وارد شدند و در مدرسه سپهسالار قدیم به دیدار من آمدند و گفتند: آقا شیخ النبی (اسم نخستین آن جناب به تسمیه پدر و مادرش ((نبی )) بود، تا این که طلبه شد و درس خواند و به عقل آمد، نامش را تغییر داد و نبی را عبدالنّبی کرد) ما می خواهیم به زیارت تربت امام هشتم تشرف حاصل کنیم ، اگر مایلید مهمان ما بوده باشید و در این سفر با شما باشیم ؛ ما هم از ایشان تقدیر کردیم و دعوتشان را اجابت نمودیم . و آن اوان زمان شهرت و بحبوحه اوج آوازه متاءله سبزواری و حوزه درس او در سبزوار بود، و سبزوار آن زمان نیز روز منزل و شب منزل کاروانیان بود که در آن جا بارگیری می کردند و اتراق می نمودند؛ پس از آن که کاروان ما در آن جا بارگیری کردند به همراهان گفتم : من به شهر می روم و تا بعد از ساعتی بر می گردم ؛ پرسیدند: در شهر چه کار دارید و برای چه می روید؟

گفتم : عالمی بزرگوار در سبزوار تشریف دارد به زیارت ایشان می روم .

گفتند: سفر ما سفر زیارتی است چه بسیار خوب که ما هم به حضور این عالم روحانی تشرف حاصل کنیم ، چند نفر برخاستند و با من به راه افتادند تا به حضور جناب حاجی تشرف یافتیم ، و پس از برهه ای رخصت طلبیدیم و برخاستیم ؛ حاجی به من اشاره کرد و گفت : آقا شما باشید که من یک دو جمله حرفی با شما دارم ، سپس رو به من کرد و فرمود: آقا مشغول درس و بحث و تحصیلت باش ، آن کار شبانه ات را رها کن و از آن دست بردار که به جایی نمی رسی و نتیجه ای جز اتلاف وقت ندارد.(3)


پی نوشت‏ها:

1.امام خمینی (ره)، جهاد اکبر، قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صص24-23

2.امام خمینی (ره)، شرح حدیث جنود عقل و جهل، قم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص 403

3.علامه حسن زاده آملی، هزار و یک کلمه ،قم، انتشارات بوستان كتاب، ج 3، ص 174 – 173

منابع:

هزار و یك كلمه

تهیه و فراروی: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان