تبیان، دستیار زندگی
ما تلاش می کنیم که خداوند به ما خشم بگیرد. اما خداوند با همه رحمتی که دارد کاری می نماید که به ما محبت نماید. خداوند همه ابزارهای محبت و مهرورزی را به ما عنایت کرده است. اما ما تلاش می نماییم که خداوند را نسبت به خود عصبانی نماییم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا خداوند ما را دوست دارد؟!


در زندگی خیر مطلق و شر مطلق وجود ندارد. چیزی که خیر است، ولو به اندازه کمی در خود شرّ هم دارد و نیز شرّی است که در خود خیری هم دارد. قضیه حلال و حرام نیز همین گونه است. آیا معقول است در چیزی که خداوند حرام کرده است، خیری هم باشد؟

افتتاح

خداوند می فرماید: «یَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ كَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ » ؛ تو را از شراب و قمار می پرسند بگو : در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی است برای مردم ...

در این صورت اگر منافعی در آن وجود دارد، چرا خداوند آن را حرام کرده است؟ «و إثمهما اکبر من نفعهما» (بقره/219).

انسان باید مسائل را از طریق نتایجشان مورد بررسی قرار بدهد نه بخشهای ابتدایی آن که در این روش خیر بسیاری وجود دارد.

در دعای وزین افتتاح اینگونه آمده است:

"فلم أر مولى کریما اصبر على عبد لئیم منک علی یا رب، انک تدعونی فأولی عنک و تتحبب إلی فأتبغض إلیک وتتودد إلی فلا أقبل منک، کأن لی التطول علیک، فلم یمنعک ذلک من الرحمة لی والاحسان إلی و التفضل علی بجودک و کرمک فارحم عبدک الجاهل وجد علیه بفضل احسانک، انک جواد کریم"

صبر آقا بر بنده

"فلم أر مولى کریما اصبر على عبد لئیم منک علی یا رب" به پروردگار عرض می نماید: وقتی با این ویژگیها در این جایگاه قرار گرفته ام و به نفس خودم مراجعه می نمایم، می گویم: چه بنده ای هستی ای انسان! و چقدر این خدا کریم است؟ تو با همه توان خود در راه نافرمانی خداوند گام بر می داری و او با همه رحمتی که دارد با تو با بردباری و گذشت و بخشش برخورد می نماید.

به خدای خود عرض می نماید: در مسأله آقایی و بندگی، من تمام دنیا را جستجو کردم تا انسانی را بیابم که در برابر آقای کریم به مانند تو این گونه حقیر و پست به مانند من باشد، نیافتم.

"فلم أر مولى کریما اصبر على عبد لئیم منک علی یا رب" چه پستی و حقارت از این بالاتر که خداوند صبح و شام به او نعمت می دهد ولی او با همه این نعمتها، بر نافرمانی خود در برابر خداوند اصرار دارد. حقارت و پستی از من است و کرم و بزرگواری از تو. "انک تدعونی فأولی عنک".

هستند مردمانی که چیزی ندارند. ولی ممکن است خداوند به ایشان ملک و زمامداری بدهد و نیز هستند کسانی که دارای ملک و پادشاهی هستند ولی خداوند ملک و زمامداری را از ایشان می گیرد. از این رو بایسته است که با آگاهی داشتن نسبت به این صفت، روی آوردن ما به خداوند با توجه به جایگاه ما به خداوند سبحانه و تعالی در قضیه ملک و پادشاهی باشد

تو خود گفته ای: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُۆْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ » (بقره/186)

؛ چون بندگان من در باره من از تو بپرسند ، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می دهم پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند

«ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ » (غافر/60). تو مرا به سوی خود فراخوانده ای. مرا به سوی رحمت خویش دعوت کرده ای. ولی من هیچ توجهی به دعوت تو ندارم و  از شیطان تبعیت می نمایم که مرا به فریب و عصیان می فریبد. "انک تدعونی فأولی عنک" تو مرا به سوی خود دعوت می نمایی اما من از تو دوری می گزینم و از تو روی می گردانم.

"وتتحبب إلی فأتبغض إلیک" تو همه عشق و محبت خود را به من ارزانی می داری و به من می گویی ای بنده من به سوی من بیا. به سوی من بیا تا به یکدیگر مهر و محبت بورزیم. تا به مانند خدایی که بنده خود را دوست دارد به تو محبت بورزم و تو هم به مانند بنده ای که خدای خود را دوست دارد مرا دوست داشته باشی.

چگونه خداوند ما را دوست می دارد؟

ما تلاش می کنیم که خداوند به ما خشم بگیرد. اما خداوند با همه رحمتی که دارد کاری می نماید که به ما محبت نماید. خداوند همه ابزارهای محبت و مهرورزی را به ما عنایت کرده است. اما ما تلاش می نماییم که خداوند را نسبت به خود عصبانی نماییم.

"تدعونی فأولی عنک وتتحبب إلی فأتبغض إلیک وتتودد إلی " مهرورزی و مهربانی الهی این است که می فرماید: «و اوست که توبه بندگانش را می پذیرد و از گناهان عفوشان می کند و هر چه ، می کنید می داند » (شوری/25)، «بگو : ای بندگان من که بر زیان خویش اسراف کرده اید ، از رحمت خدا مایوس ، مشوید زیرا خدا همه گناهان را می آمرزد اوست آمرزنده و مهربان» (زمر/53).

خداوند برای این به ما مهرورزی می نماید که دلهای ما به مهرورزی و ولای محبت او آغاز کنند. ولی ما از خدا روی می گردانیم و به توبه و طاعت و نزدیک شدن به او روی نمی آوریم.

" تدعونی فأولی عنک وتتحبب إلی فأتبغض إلیک وتتودد إلی فلا أقبل منک ، کأن لی التطول علیک"

فردی می آید و به تو محبت می نماید ولی تو نمی پذیری. او مهربانی می نماید و تو قبول نمی کنی. او تو را فرامی خواند و تو اجابت نمی نمایی. چه کسی اینها را انجام می دهد؟

ولی تو خدایی هستی که: "فلم یمنعک ذلک من الرحمة لی والاحسان إلی والتفضل علی بجودک وکرمک" با همه عصیان و نافرمانی و خشونتی که از خود نشان دادم ولی تو با من همان پروردگار رحیم و مهربان و نیکوکار باقی ماندی و نعمت و رحمت و عفو و گذشت تو هم چنان با زندگی من همراه بود.

بعد از یک دوره بررسی مواضع منفی بنده در برابر پروردگار خود، اکنون به موضع مثبتی که در برابر پروردگار خود دارد می پردازد و به آن دسته از صفات الهی می پردازد که در حیات هستی و انسان جریان دارند: "الحمد لله مالک الملک مجری الفلک مسخر الریاح فالق الاصباح دیان الدین رب العالمین"

خدا

سپاس خداوندی که همه چیز در دست اوست

این خداوند است که همه خلق و داشته های آنان آفریده است. او صاحب اختیار همه آن چیزهایی است که ما داریم. او مالک ماست از آن روی که ما را آفریده است. او صاحب اختیار همه اموال و داراییهای ماست. زیرا همه اینها را او به ما داده است. از این رو هر مُلکی از ملک او نشأت می گیرد و  هیچ کس در کنار خداوند صاحب اختیار چیزی نیست.

هستند مردمانی که چیزی ندارند. ولی ممکن است خداوند به ایشان ملک و زمامداری بدهد و نیز هستند کسانی که دارای ملک و پادشاهی هستند ولی خداوند ملک و زمامداری را از ایشان می گیرد. از این رو بایسته است که با آگاهی داشتن نسبت به این صفت، روی آوردن ما به خداوند با توجه به جایگاه ما به خداوند سبحانه و تعالی در قضیه ملک و پادشاهی باشد.

"مجری الفلک" فُلک کشتی است که در دریاها راه می شکافد. او همان خدایی است که کشتی را در دریاها از طریق قوانینی که در آنها به ودیعت نهاده و حرکت کشتیها را آسان می گرداند به جریان می اندازد. ساختن کشتی را خداوند به انسان الهام کرده است و انسان را قادر می سازد که از کشتی برای طی راههای دریایی استفاده نماید.

"مسخر الریاح" بعضیها گمان کنند که بادها تابع قاعده ای نیستند. اما باید گفت که تندبادها تابع قوانین هستند همان گونه که بادهای ضعیف هم تابع قوانین می باشند. این قوانین در همه زمینه ها بدست خداوند قرار دارد.

مهلت دادن خداوند به ما نیز نعمت بزرگی است. زیرا اینها باعث می شود که ما از مجازات الهی فاصله بگیریم و امکان توبه و بازگشت از گناه برایمان فراهم باشد و آثار معصیت و اشتباه از ما زائل شود

"فالق الاصباح" او کسی است که صبحها را می شکافد. یعنی صبح را از قلب شب بیرون می آورد. چه کسی به ما نور و روشنایی می دهد؟ چه کسی نور را از متن تاریکی بیرون می آورد؟ او همان خداوند سبحانه و تعالی است. اگر ما هر روز بعد از شبی طولانی، به سمت نور و روشنایی می رویم، باید بدانیم اصل و خاستگاه اولیه این نور، خداوند است. خداوند هستی را می شکافد و نور را از درون آن بیرون می آورد.

"دیان الدین" او دیان است. او حاکم در دین است و دین را تشریع می نماید و دین را اجرا می نماید و حاکم در دین است.

"رب العالمین" او پروردگاری است که بر همه دنیاها و همه جوامع هیمنه دارد.

بعد از این چه؟ بعد از این که انسان صفاتی را که نشان دهنده عظمت الهی هستند، فراگرفت به صفات دیگری می پردازد که با مسأله مراقبت و مواظبت الهی از امور انسان ارتباط دارند. علی رغم این که خداوند سبحانه و تعالی، قادر و عالم است ولی در عین حال رحمن و رحیم نیز می باشد.

"الحمد لله على حلمه بعد علمه ، الحمد لله على عفوه بعد قدرته، الحمد لله على طول أناته فی غضبه وهو القادر على ما یرید."

مهلت می دهد ولی بی توجه نیست

وقتی که گناهی می کنیم و یا دچار اشتباهی می شویم، خداوند خشمگین می شود و بر کسانی که گناه می کنند و اشتباه می کنند، غضبناک می شود، ولی به ما مهلت می دهد. غضب خداوند مانند غضب انسان نیست. بردباری خداوند نسبت به ما نعمت بزرگی است. عفو و گذشت خداوند از ما نیز نعمت بزرگی است. مهلت دادن خداوند به ما نیز نعمت بزرگی است. زیرا اینها باعث می شود که ما از مجازات الهی فاصله بگیریم و امکان توبه و بازگشت از گناه برایمان فراهم باشد و آثار معصیت و اشتباه از ما زائل شود.

فرآوری: محمدی               

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سید محمد حسین فضل الله

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.