تبیان، دستیار زندگی
من در موارد متعددی دست به گناه زده ام و انواع گناهانی را که مرا از آنها برحذر داشته بودی، انجام دادم. با این حال خدایا! در برابر من صبر و بردباری به خرج دادی. بنابراین مرا به واسطه گناهم مجازات مکن و به خاطر کارهایم عذاب ننما.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خدا ما را طمع کار کرده است!


من در موارد متعددی دست به گناه زده ام و انواع گناهانی را که مرا از آنها برحذر داشته بودی، انجام دادم. با این حال خدایا! در برابر من صبر و بردباری به خرج دادی. بنابراین مرا به واسطه گناهم مجازات مکن و به خاطر کارهایم عذاب ننما.


طمع

دعایی که در شبهای ماه رمضان به خواندن آن سفارش شده ایم دعای پر فیض افتتاح است که قسمت هایی از شرح آن را به شما عزیزان تقدیم کردیم در اینجا به ادامه شرح دعا می پردازیم باشد که معارف والای این دعا را بیشتر درک کنیم :

تو خود را مرا درباره خود به طمع انداختی

"اللهم ان عفوک عن ذنبی و تجاوزک عن خطیئتی وصفحک عن ظلمی وسترک على قبیح علمی" ؛ در مدتی که در پیشگاه تو زیسته ام، از طریق وعده ات عفو تو را، از  طریق کرمت گذشت تو را، از طریق بردباریت بخشش تو را به خوبی احساس می نموده ام.

"وحلمک عن کثیر جرمی" من در موارد متعددی دست به گناه زده ام و انواع گناهانی را که مرا از آنها برحذر داشته بودی، انجام دادم. با این حال خدایا! در برابر من صبر و بردباری به خرج دادی. بنابراین مرا به واسطه گناهم مجازات مکن و به خاطر کارهایم عذاب ننما.

"عندما کان من خطئی و عمدی" مدت زمانی که در آن دست به خطا زدم و عامدانه این کار را صورت دادم، باعث شده است که طمعم بیشتر شود.

"اطمعنی فی أن أسألک" زیرا عطا و بخشندگی – خصوصاً اگر با گناه همراه باشد – به انسان چنین القا می نماید که درخواست های خود را ادامه دهد. زیرا او احساس می نماید خداوند بخشنده، حتی در صورت اشتباهات کسی که به او عطا می نماید نیز دست از بخشندگی خود بر نمی دارد.

زیرا او به هر کس که از او درخواست نماید می بخشد و عنایت می فرماید. "اطمعنی فی أن أسألک ما لا استوجبه منک" زیرا من سزاوار این همه بخشندگی نیستم.

زیرا این اطاعت کنندگان و پرهیزگاران و پیشی گیرندگان کسانی هستند که شایسته رحمت و مغفرت و بردباری و پوشندگی و بخشندگی هستند. اینان کسانی هستند که در خط قرب خداوند حرکت می کنند. در حالی که من بنده ای خطاکار هستم. از این رو "اطمعنی فی أن أسألک ما لا استوجبه منک الذی رزقتنی من رحمتک واریتنی من قدرتک وعرفتنی من اجابتک" خدایا! به من بسیار عنایت داشته ای و از رحمت خود بسیار مرا روزی رسانده ای. تو به من رحمت وجود و همه جنبه های خوب آن را عنایت نموده ای.

ممکن است مصالحی نیز دیده شود. ممکن است بعضی از درخواستها برای دیگر مردم ضرر داشته باشد. در حالی که خداوند رحمان و رحیم، برای تأمین سلیقه انسانی، به انسان دیگری آسیب نمی زند. و نیز ممکن است بعضی از درخواستهای شخصی تو با قانون کلی که مورد خواست بشریت است، تفاوت داشته باشد. خداوند نیز مصلحت بشریت را به خاطر تو ویران نمی نماید

 "واریتنی من قدرتک" با قدرت خود بلا و مصایب و دشمنان را از من بازداشتی. "وعرفتنی من اجابتک" من در نیازهای ریز و درشت خود دست به دعا به درگاه تو بلند کرده ام و تو هم علی رغم همه اشتباهاتم، مرا مورد اجابت قرار داده ای.

روی آوردن بنده به سوی پروردگار

"فصرت أدعوک آمنا وأسألک مستأنسا ،لا خائفا ولا وجلا ، مدلا علیک فیما قصدت فیه  إلیک" خدایا! وقتی که کرم و رحمت و قدرت و اجابت تو را دیدم، در حالی که سزاوار آن نبودم، نوعی حالت خودمانی برایم ایجاد شد، حالتی که در آن انسان با فرد دیگری همین حالت برایش ایجاد می شود. بنابراین وقتی که در برابر تو می ایستم، حالت ترس و هراس ندارم. بلکه احساس جرأت و گشایش و انبساط خاطر دارم و همین باعث شده است که به درخواستهای خود از تو ادامه دهم. مانند انسانی که به دور از شایستگی و وضعیتی که خود در آن قرار دارد، خودمانی می شود.

"فصرت أدعوک آمنا وأسألک مستأنسا ، لا خائفا ولا وجلا ، مدلا علیک"  از عذاب نمی ترسم، از جهنم باکی ندارم . هراسی ندارم که مرا از خود برانی. خدایا! آمده ام که خیلی خودمانی با تو حرف بزنم. "

«فان أبطأ عنی عتبت بجهلی علیک» از تو درخواست کردم ولی اتفاقی نیفتاد. خواستم که مرا از بیماری شفا دهی ولی شفا نیافتم. از تو خواستم که مرا از ترس و ناامنی ایمن داری، ولی مرا ایمن نساختی. در چنین حالتهایی خشمگین شدم و تو را مورد عتاب قرار دادم. گفتم: چرا به من عطا نمی کنی؟

اما توی ای خدا که مرا آفریده ای و بیش از من و سایر مردم، مفاسد مرا می دانی. تو از همه عناصر داخلی و بیرونی زندگی من و روند آینده آن اطلاع داری.

"ولعل الذی أبطأ عنی هو خیر لی" چرا؟ "لعلمک بعاقبة الأمور" زیرا من مانند کسی هستم که فقط به مسائل ابتدایی می اندیشد ولی تو از نهایت کارها اطلاع داری. من به ظواهر امور توجه دارم ولی تو از باطن آنها مطلع می باشی. این تفاوت علم بنده و پروردگار و آگاهی انسان از نیازهایش و معرفت خداوند به نیازهای اوست.

نکته ابتدایی که در عناوین دعا بدان اشاره داشتیم، مسأله دعاهایی را که مورد اجابت قرار نمی گیرند، برایمان تفسیر می نماید. زیرا خداوند عهده دار اجابت دعاهای انسان می باشد. «و إذا سألک عبادی عنی فأنی قریب اجیب دعوة الدع إذا دعان» (بقره/186) . نیز در خطبه وارد شده از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم که خدایا به من روزی بده! اما اتفاقی نمی افتد. خدایا! قرض مرا ادا کن ولی قرض من به همان حالت خود باقی می ماند. خدایا کید و مکر فلانی را از من دور نما ولی اتفاقی نمی افتد. خدایا ما را بر دشمنان پیروز گردان ولی اجابت نمی شود. در این صورت چگونه می تواند بگوید: «ادعونی استجب لکم» (غافر/60). پس حقیقت امر چیست؟

دعا

پاکی زبان

بعضی از احادیث می گویند که دعا برای خود شرایطی دارد. از امام صادق(علیه السلام) داستانی روایت شده است. می فرماید: "در بنی اسرائیل مردی بود که از خداوند می خواست فرزندی به او عنایت فرماید. سی و سه سال این دعا را می کرد. وقتی دید که خداوند دعای او را مورد اجابت قرار نمی دهد، گفت: خدایا! آیا من از تو آن قدر دورم که دعایم را نمی شنوی یا به تو نزدیکم ولی دعای مرا مورد اجابت قرار نمی دهی؟ در خواب دید که کسی به سراغ او آمد و به او گفت: تو خداوند را با زبانی بد و قلبی بسته و ناپاک و نیتی غیر صادقانه دعا می کنی. از بد زبانی دست بردار و قلب خود را برای خدا پاک کن و نیت خود را نیکو بساز. حضرت گوید: آن مرد این کار را کرد و آن گاه به درگاه خداوند دعا نمود. بعد از چندی صاحب فرزندی شد."

شرایط استجابت دعا

استجابت دعا نیازمند کار اصلاحی است. مردی که در این داستان بدان اشاره شد، زبان خود را اصلاح کرد و آن را از کلمات ناپسند پاکیزه گرداند و قلب خود را اصلاح کرد و آن را از تقوا و پرهیزگاری پُر ساخت و نیت خود را صادق کرد. خداوند هم دعای او را مورد اجابت قرار داد.

پاکی قلب

دعا پیش از این از زبان برآید، از قلب بر می آید. اگر در قلب تو تقوا جای نداشته باشد، دعا از قلبی فاسق و گناه آلود و قلبی پر از کینه و دشمنی بر می خیزد.

من مانند کسی هستم که فقط به مسائل ابتدایی می اندیشد ولی تو از نهایت کارها اطلاع داری. من به ظواهر امور توجه دارم ولی تو از باطن آنها مطلع می باشی. این تفاوت علم بنده و پروردگار و آگاهی انسان از نیازهایش و معرفت خداوند به نیازهای اوست.

وقتی چیزی را به سوی فضا می فرستی، آیا به نیرویی برای پرتاب آن نیاز نیست؟ اگر نیروی قلبی وجود نداشته باشد که دعا را پرتاب نماید، اگر نیروی زبانی وجود نداشته باشد که آن را پرتاب نماید، دعا چگونه بالا برود؟ نیت نیز همین گونه است و زمینه را برای دعا فراهم می نماید

تأخیر در اجابت به نفع دعا کننده است

عدم استجابت دعا جنبه های دیگری هم دارد. شاید علت این باشد که خداوند آن را به مصلحت انسان نمی بیند. برای مثال وقتی فردی از روی کینه و دشمنی، به کسی نفرین می نماید، معنا ندارد که خداوند دعای او را مورد اجابت قرار دهد. زیرا اگر چنین می شد همه مردم نابود می شدند.

نیز ممکن است که ما امری فردی و شخصی را از خداوند بخواهیم که به ضرر منافع عمومی باشد. مانند این که دعا کنی خداوند چیزی بر خلاف مصالح عمومی به تو بدهد. خداوند هستی را طبق قوانین خاصی تنظیم کرده است ولی در بسیاری از دعاها چیزهایی درخواست می شود که با قوانین هستی مغایرت دارند. برای مثال قوانین طبیعی شرایط معینی را ایجاب می کنند، در حالی که انسان چیزی را می خواهد که با این قوانین ضدیت دارند. خداوند برای انسان قوانین هستی را خراب نمی نماید. چرا که بعضی از قضایای فردی باید در برابر  قضایای عمومی کنار گذاشته شوند.

ممکن است درخواستهای بسیاری وجود داشته باشد که نتایج آن به مصلحت فردی انسان نباشد، هر چند که به صورت ابتدایی ممکن است مصالحی نیز دیده شود. ممکن است بعضی از درخواستها برای دیگر مردم ضرر داشته باشد. در حالی که خداوند رحمان و رحیم، برای تأمین سلیقه انسانی، به انسان دیگری آسیب نمی زند. و نیز ممکن است بعضی از درخواستهای شخصی تو با قانون کلی که مورد خواست بشریت است، تفاوت داشته باشد. خداوند نیز مصلحت بشریت را به خاطر تو ویران نمی نماید.

فرآوری: محمدی               

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سید محمد حسین فضل الله

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.