تبیان، دستیار زندگی
شیطا ن می تواند مسایل مربوط به دنیا را تزیین داده و به این وسیله در ادراک انسان تصرف نماید. باطل را به لباس حق در آورده و کاری کند که ارتباط انسان به امور دنیوی تنها ،وجهه باطل آن باشد .
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم خندابی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیطان نرم افزاری کار می کند


فریب های شیطان اغلب از طریق تصرف در ادراکات و احساسات و تفکر ماست. او هیچ گاه نمی تواند دست و پای ما و دیگر اعضای بدن ما را مهار کند و یا دست شخصی را از انجام کار خیر به صورت فیزیکی بگیرد و یا او را به طرف گناه ببرد . بلکه بر اثر القاء افکار خاصی، جلوه ای زیبا و توجیهی ظریف برای گناهان ایجاد می کند و در واقع فکر و اعتقاد فرد را به سوی یک اندیشه خاصی سوق می دهد .


شیطان

در سرای هستی همه چیز در حرکت است و مقصد و نهایت همه این حرکت ها کمال می باشد. ما با حرکت، در جهان هستیم . حرکت انسان به سوی غایت غایات و کمال کمالات و نهایت و منتهای همه هستی هاست. حرکت صعودی از خاک تا افلاک، تا انسان شدن و این حرکت عبارتست از خروج شیء از قوه به فعل به صورت تدریجی.

در مسیر این حرکت ، شیطان ایستاده و انسان را به خلاف جهت می خواند و سوق می دهد .

این دشمن پلید و آشکار در حرکت استکمالی نقش بسزایی در رشد و امتحان الهی دارد. زیرا تا شیطان نباشد امتحان الهی معنا ندارد و خوب از بد تمییز داده نمی شود . .

شیطان قدرتی فوق قدرت الهی ندارد و به فرمایش حضرت آیة الله جوادی آملی: شیطان کلب معلم یا سگ دست آموز است که حیطه اختیارات و قدرتش با کسب اجازه از حضرت حق است.

دشمنی او همزمان با خلقت آدم شروع شده و همچنان ادامه دارد. این دشمن پلید در اطراف ما می چرخد و در کمین است تا از نقاط ضعف ما استفاده نموده و سپس ضرباتی در پی خود را وارد سازد .

نکته جالب آن که اکثر ما یا از دشمنی شیطان غافلیم و یا از نقشه ها و حیله های او اطلاع نداریم و چه بسا خود را از مکرهای او ایمن می پنداریم.

نرم افزاری بودن فریب شیطان

یَا أَیُّهَا النَّاسُ كُلُواْ مِمَّا فِی الأَرْضِ حَلاَلاً طَیِّباً وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ؛ اى مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاكیزه را بخورید، و از گامهاى شیطان پیروى مكنید كه او دشمن آشكار شماست. (بقره/168)

در این آیه به زیبایی به نرم افزاری بودن انحراف شیطان اشاره می کند(خطوات) وسوسه های او از نوع نرم افزار است و کاری به سخت افزار بدن ما که همان اعضا و جوارح می باشد ندارد.

او از راه فکر نفوذ می کند و مرحله بعد کل اعضاء و جوارح بدن را به خدمت در می آورد و سیستم فرماندهی را تحت اختیار می گیرد.

راههای نفوذ شیطان در ضعف اعتقادی ، ضعف اخلاقی ، شهوت و غضب و دنیا دوستی می باشد و تا زمانی که انسان به مقام مخلصین راه نیابد همیشه در معرض حملات سهمگین و وسوسه های بنیان برافکن این دشمن قسم خورده می باشد

فریب های شیطان اغلب از طریق تصرف در ادراکات و احساسات و تفکر ماست. او هیچ گاه نمی تواند دست و پای ما و دیگر اعضای بدن ما را مهار کند و یا دست شخصی را از انجام کار خیر به صورت فیزیکی بگیرد و یا او را به طرف گناه ببرد. بلکه بر اثر القاء افکار خاصی، جلوه ای زیبا و تو جیهی ظریف برای گناهان ایجاد می کند و در واقع فکر و اعتقاد فرد را به سوی یک اندیشه خاصی سوق می دهد .

إِنَّمَا یَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاء وَأَن تَقُولُواْ عَلَى اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (بقره /169)

[او] شما را فقط به بدى و زشتى فرمان مى‏دهد، و [وامى‏دارد] تا بر خدا، چیزى را كه نمى‏دانید بربندید.

صاحب المیزان می گوید:

شیطان می تواند مسایل مربوط به دنیا را تزیین داده و به این وسیله در ادراک انسان تصرف نماید . باطل را به لباس حق در آورده و کاری کند که ارتباط انسان به امور دنیوی تنها، وجهه ی باطل آن باشد .

راههای نفوذ شیطان

شیطان از هر راهی برای اغفال بندگان خدا از صراط مستقیم استفاده می کند و ضربه خود را وارد می سازد :

قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ؛ گفت: «پس به سبب آنكه مرا به بیراهه افكندى، من هم براى [فریفتن‏] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.(اعراف/16)

وسوسه

منتهی شرط نفوذ او ضعف و سستی است. او شریان حیات معنوی بندگان را زمانی بدست می گیرد که اندکی خلل در ایمان و اعتقاد آنان بیابد .

قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَیْتَنِی لأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الأَرْضِ وَلأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ ؛

گفت: «پروردگارا، به سبب آنكه مرا گمراه ساختى، من [هم گناهانشان را] در زمین برایشان مى‏آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت*مگر بندگان خالص تو از میان آنان را.» (حجر/39/40)

4جهت برای سلطه ی شیطان

قرآن به زیبایی بیان می فرماید که شیطان از چهار طرف نزد انسان می آید و ایشان را وسوسه می کند .

این جهات مادی نیست بلکه جهات معنوی است. چنان که صراط مستقیم راه مادی نیست .

ثمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِینَ ؛ «آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‏تازم، و بیشترشان را شكرگزار نخواهى یافت.» (اعراف /17 )

منظور از پیش رو حوادثی است که در آینده به سراغ انسان خواهد آمد ،اعم از حوادث لذت بخشی که انسان آرزوی آمدن آن را دارد یا حوادث ناگواری که انسان از آنها می ترسد ، هر دوی این حوادث می تواند کمین گاه انسان باشد ؛ چه آرزوهایی که انسان را به گناه نینداخته است و چه ترس های موهومی که انسان را از خیرو سعادت باز نداشته است ، مانند ترس از فقر که انسان را  از انفاق باز می دارد و ترس از سرزنش مردم که انسان را از کار خیر و ثواب باز می دارد . منظور از پشت سر ، فرزندان و نسل آدمی است، زیرا انسان گمان می کند که بقای او به بقای آنان وابسته است و شادی و ناراحتی او بستگی به شادی و ناراحتی فرزندان دارد .

شیطان می تواند مسایل مربوط به دنیا را تزیین داده و به این وسیله در ادراک انسان تصرف نماید. باطل را به لباس حق در آورده و کاری کند که ارتباط انسان به امور دنیوی تنها ،وجهه باطل آن باشد

بنابراین به خاطر آنان به جمع آوری مال حلال از حرام می پردازد و چه بسا به خاطر زندگی دنیایی فرزندان ، خود را جهنمی کند .

منظور از طرف راست، بعد مثبت آدمی یعنی دینداری است ممکن است شیطان از راه دین وارد شود و مبالغه و افراطی گری در برخی از امور دینی را پیش انسان آراسته کند و او را به انجام کارهایی وا دارد که خدا هم واجب نکرده و از این راه انسان جهنمی شود.

مقصود از طرف چپ ، بی دینی است ، شیطان ممکن است از راه شهوت و غضب وارد شود و انسان را به شهوت رانی و انجام گناهان و هوس بازی وادارد و از این راه انسان را به سقوط در نیستی و تباهی بکشاند .

امام باقر (علیه السلام) می فرماید:

از پیش رو به سراغشان می روم ، یعنی آخرت را در نظرشان بی ارزش می کنم . از پشت سر ، آنها را به جمع ثروت و ندادن حقوق واجب آن فرمان می دهم تا برای وارثان باقی بماند و از سمت راست یعنی دینشان را با زینت بخشی گمراهی و خوب جلوه دادن شبهات خراب می کنم .

از سمت چپ ، لذت های دنیا را دوست داشتنی می کنم و شهوت ها را بر دلهایشان غالب می کنم . (المیزان / ج8 /ض32)

نتیجه:

راه های نفوذ شیطان در ضعف اعتقادی، ضعف اخلاقی، شهوت و غضب و دنیا دوستی می باشد و تا زمانی که انسان به مقام مخلصین راه نیابد ، همیشه در معرض حملات سهمگین و وسوسه های بنیان برافکن این دشمن قسم خورده می باشد .

مریم خندابی   

بخش قرآن تبیان


منابع:

تفسیر نمونه – آیة الله مکارم شیرازی

تفسیر المیزان – علامه محمد حسین طباطبایی

تفسیر موضوعی –آیة الله جوادی آملی