احمدینژاد «شهید تهمت» یا «مقتول تملق»؟
اطرافیان احمدی نژاد باید خوب بدانند كه او «شهید تهمت» نیست. او «مقتول تملق» است. تملق اطرافیانی كه معجزه هزاره سومش خواندند و از كنار دولتش ارتزاق كردند. امروز هم با همان رویکرد از رجعتش با امام عصر(عج) میگویند
روز یكشنبه گذشته محمد جعفر بهداد، معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور در مقالهای در روزنامه ایران، از «سونامی هلاك كنندهای» نوشت كه با گشودن سینه محمود احمدینژاد به راه خواهد افتاد.
به تعبیر معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، مدعیان اصولگرایی كانون فتنهای تشكیل داده اند كه با اسم رمز انحراف، نیروهای حزبالهی را از موضع حمایت احمدینژاد به موضع انتقاد و نفی او كشاند.
كسانی كه تا دیروز معتقد بودند «هیچ خطری ایران را تهدید نمیكند» امروز میگویند در صورتی كه احمدینژاد سكوت نمیكرد «قطعاً» تمامیت ارضی کشور به خطر میافتاد و البته باید پاسخ دهند كه این همه تبلیغات و تحلیلهایی كه از فروپاشی غرب و استكبار داشتند، چطور یك شبه جایش را به تهدید تمامیت ارضی كشور خودمان داد؟
اطرافیان احمدی نژاد باید خوب بدانند كه او «شهید تهمت» نیست. او «مقتول تملق» است. تملق اطرافیانی كه معجزه هزاره سومش خواندند و از كنار دولتش ارتزاق كردند. امروز هم با همان رویکرد از رجعتش با امام عصر(عج) میگویند.
تلاش اطرافیان او بیفایده است. با هیچ متر و معیاری نمیشود از احمدی نژاد یك شهید بهشتی ساخت. او «شهید» نیست. «مقتول» است. مقتول جریانی كه هاله نور را اطرافش دید. (خود او هیچ وقت نگفت هاله نور را دیده است. بلكه این را به نقل از كسانی گفت كه پای سخنرانی او در سازمان ملل نشسته بودند و این موضوع را به او القا كردند. او تنها تاكید كرده بود كه حصن و حصار را احساس كرده و همه بدون اینكه پلك بزنند به صحبتهایش گوش كردند).
او مقتول جریانی بود كه در بازگشت از سفرها برایش تجمعات خودجوش را «سازماندهی» میكردند. برای بازگشتهای پیروزمندانه از سفرهای دسته جمعی و خانوادگی نیویورك، دوربان و روسیه ... مقتول جریانی است كه در زمستان سرد گرانی و تورم، شعار «بهار، بهار» سر داد. آنها كه امروز با اتكا به شامه تیزشان «بوی انتقامجویی» را احساس می کنند، نمیتوانستند بوی «بیكفایتی در اداره امور كشور و استفاده از مقدسات برای فریب مردم» را استشمام كنند؟
اطرافیان احمدی نژاد باید خوب بدانند كه او «شهید تهمت» نیست. او «مقتول تملق» است. تملق اطرافیانی كه معجزه هزاره سومش خواندند و از كنار دولتش ارتزاق كردند. امروز هم با همان رویکرد از رجعتش با امام عصر(عج) میگویند
اگرچه «بوی بگمبگمها» هنوز از این جملات آقای بهداد، استشمام میشود كه: «ناگفتهها، در سینه فراخ دکتر احمدینژاد چنان جاگیر شدهاند که البته تاریخ مصرف دارد» اما او و اطرافیانش هیچ چیز در سینه انباشته ندارند. جز كینه. آن هم بعید است در روزگاری كه فضای جامعه به دور از التهاب به آینده خوشبین و امیدوارانه نگاه میكند، خریداری داشته باشد.
تاریخ از كسانی كه به اشتباه خود اعتراف میكنند به نیكی یاد میكنند. اصرار آقایان بر اشتباه و انداختن آن به گردن این و آن، تنها میتواند چند صباحی صدای وجدان درونیشان را خفه كند.
احمدینژاد هر آنچه داشت و قابل گفتن بود، گفت. بهتر است امروز اطرافیانش نگران باشند. (كه البته به نظر میرسد هستند.) نگران اینكه با كوچ دسته جمعی از پاستور، عملكرد و تصمیماتی كه در اتاقهای بسته گرفته بودند، آشكار شود.
و اینک دولت آینده میراث دار کارنامه ای است كه با آن میتواند سالها برای مردم به جای «تهدید به گفتن»، از داستان پروندههایی بگوید كه اختلاس سه هزار میلیاردی تنها یك فقره آن بود.
منبع : الف