تبیان، دستیار زندگی
از آن روزی كه از سجده تعظیم بر اشرف مخلوقات امتناع كرد و خود را نژاد برتر دانشت نژادی كه برتریش به دلیل تقوا و پرهیزگاری نبود و بلكه تنها به این دلیل كه او از آتش بود و آدم از خاك،از درگاه الهی رانده شد. او قسم یاد كرد كه با بكار گیری تمام امكانات و تج
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امین ادریسی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

افشای برنامه های شیطان در تخریب افراد

شیطان

خداوند متعال در راستای تهدیدات بی حد و حصر شیطان، از توصیه هایی طلایی به بندگان خود دریغ نكرد، تا بتوانند با بكارگیری این توصیه ها، تمام نقشه های شیطان را نقش بر آب كنند و با بیان این آیه زیبا: «الَّذِینَ آمَنُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیَاء الشَّیْطَانِ إِنَّ كَیْدَ الشَّیْطَانِ كَانَ ضَعِیفًا، كسانى كه ایمان آورده‏اند، در راه خدا كارزار مى‏كنند. و كسانى كه كافر شده‏اند، در راه طاغوت مى‏جنگند. پس با یاران شیطان بجنگید كه نیرنگ شیطان [در نهایت‏] ضعیف است.»[ النساء :76] به همه انسان هایی كه جویای رسیدن به حقیقت و خوشبختی هستند، امید و آرامش را عطا فرمود.

از آن روزی كه شیطان از سجده تعظیم بر اشرف مخلوقات امتناع كرد و خود را نژاد برتر دانست ، نژادی كه برتری اش تقوا و پرهیزگاری نبود و بلكه تنها به این دلیل كه او از آتش بود و آدم از خاك،از درگاه الهی رانده شد.

او قسم یاد كرد كه با بكارگیری تمام امكانات و تجهیزاتی كه در اختیار دارد ، هرگز اجازه صعود و تكامل را به این موجود خاكی ندهد و او را وابسته و دلبسته به آن خاكی كند كه از او آفریده شده است.

خداوند متعال نیز در راستای تهدیدات بی حد و حصر شیطان، از توصیه های طلایی به بندگان خود دریغ نكرد، تا بتوانند با بكارگیری این توصیه ها، تمام نقشه های شیطان را نقش بر آب كنند و با بیان این آیه زیبا:

«الَّذِینَ مَنُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیَاء الشَّیْطَانِ إِنَّ كَیْدَ الشَّیْطَانِ كَانَ ضَعِیفًا : كسانى كه ایمان ورده‏اند، در راه خدا كارزار مى‏كنند. و كسانى كه كافر شده‏اند، در راه طاغوت مى‏جنگند. پس با یاران شیطان بجنگید كه نیرنگ شیطان [در نهایت‏] ضعیف است.»[ النساء :76]

به همه انسان هایی كه جویای رسیدن به حقیقت و خوشبختی هستند،امید و آرامش را عطا فرمود.

با وجود تمام این توصیه های طلایی او هرگز از رسیدن به اهداف شوم خود دست بردار نبوده و برای اینكه سریع تر و راحت تر به اهداف پلید خود دست پیدا كند ، با برنامه ریزی هایی كه در اتاق فكر خود داشته است، برای برخی از گناهان سرمایه گذاری بیشتری كرده، چرا كه عقیده دارد سرچشمه بسیاری از گناهان از چشم و نگاه آغاز می شود و این عضو از بدن را به عنوان مهمترین ورودی خود انتخاب و سرمایه گذاری كلانی را برای آن انجام داده است.

امیر مومنان در آخرین جمله از این خطبه سرنوشت ساز به آخرین ویژگی آنان اشاره كرده و می فرماید: «فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ الشَّیْطانُ فى سُلْطانِهِ، وَ نَطَقَ بِالْباطِلِ عَلى لِسانِهِ:كارشان كار كسى است كه شیطان او را شریك سلطنت خود قرار داده، و با زبان او به یاوه سرایى برخاسته است»

آیات الهی یكی از مهمترین رازهای موفقیت در زندگی مادی و معنوی انسان را ، دوری از گام های شیطان معرفی كرده و در آیات متعددی از همه خواسته است تا برای رسیدن به سعادت و خوشبختی واقعی از گام های شیطان تبعیت نكنند:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ یُزَكِّی مَن یَشَاء وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ: اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، پاى از پى گامهاى شیطان منهید، و هر كس پاى بر جاى گامهاى شیطان نهد [بداند كه‏] او به زشتكارى و ناپسند وامى‏دارد، و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز هیچ كس از شما پاك نمى‏شد، ولى [این‏] خداست كه هر كس را بخواهد پاك مى‏گرداند و خدا [ست كه‏] شنواىِ داناست.»[النور :  21]

در همین راستا امیر مومنان علی علیه السلام برای اینكه حقیقت واقعی شیطان و پیروانش مشخص شود، طی یك خطبه به مراحل اغواگری شیطان و همچنین صفات و ویژگی های افرادی كه او را به عنوان الگو و هدف خود در زندگی انتخاب می كنند، اشاره كرده اند، تا پرده از چهره شیطان برداشته و او را به عنوان یك الگوی فاسد در جامعه معرفی كند تا جویندگان طریق سعادت و خوشبختی بتوانند بدون هیچ شك و تردیدی مسیر خود را طی كرده و به آرزوهای خدایی خود دست پیدا كنند.

مرحله اول: دعوت به شراكت

این گروه در مرحله ابتدایی برای رسیدن به اهداف خود رسماً از شیطان دعوت به شراكت می كنند و شیطان را به عنوان ملاك و پشتوانه زندگی خود انتخاب می كنند و شیطان نیز بلافاصله و بدون هیچ درنگی دعوت آنان را اجابت می كند:

«اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَِمْرِهِمْ مِلاكاً، وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراكاً: شیطان را ملاك و پشتوانه زندگى خود گرفتند، او هم از آنان به عنوان دام استفاده كرد.»

مرحله دوم: اختلال در سیستم و نظام فكری

در مرحله بعد برای اینكه شیطان بتواند به بهترین شكل ممكن به اهداف خود دست پیدا كند، سیستم فكری آنان را مختل كرده تا متوجه هیچ گونه اشتباهی نشوند و همیشه خود را برنده قطعی قلمداد كنند، چنانچه قرآن مجید در این باره می فرماید:

«فَرِیقًا هَدَى وَفَرِیقًا حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ اللّهِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ : [در حالى كه‏] گروهى را هدایت نموده، و گروهى گمراهى بر آنان ثابت شده است، زیرا آنان شیاطین را به جاى خدا، دوستان [خود] گرفته‏اند و مى‏پندارند كه راه‏یافتگانند.» [الأعراف :30]

با این اختلال در سیستم فكری و خردورزی آنان توسط شیطان، آنها به هیچ وجه متوجه اشتباهات و خطاهای خود نخواهند شد و همیشه خود را در راه خوشبختی و سعادت مشاهده می كنند اما غافل از اینكه انتهای این مسیر چیزی جز هلاكت و نابودی نخواهد بود.

نگاه

امیر مومنان علی علیه السلام در ادامه افشاگری های خود نسبت به برنامه‌های نابودگرانه شیطان به همین مرحله مهم اشاره كرده و می فرماید:

«فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ، وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فى حُجُورِهِمْ: پس در سینه های آنان تخم كرد و جوجه گذاشت و به تدریج در خردهای آنان نفوذ كرد.»

مرحله سوم: كنترل كامل نگاه و زبان

شیطان در راستای كامل كردن این اختلال در نظام فكری پیروان خود، اقدام به برنامه ریزی برای یكی از مهمترین اعضای بدن انسان می كند و آن عضوی نیست جز نگاه.

شیطان پیروان خود را تبدیل به روشنفكرانی مدرن و امروزی می كند تا هیچ عملی در دیدگاه آنان گناه محسوب نشود، و به همین جهت برای تكمیل برنامه خود و برای اینكه این اختلال در نظام فكری كامل شود، كنترل كامل نگاه و زبان پیروان خود را نیز در دست می گیرد، چنانچه امام در ادامه خطبه می فرمایند:

«فَنَظَرَ بِاَعْیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ، فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ: با چشم هایشان نگریست و با زبانشان سخن گفت، پس آنها را گرفتار خطاها و لغزش ها كرد.»

او به خوبی هرچه تمام تر یقین دارد كه بعد از اخلال در نظام فكری افراد ، مهمترین عضوی كه می تواند بیشترین تأثیرگذاری روی طرفداران خود را داشته باشد مسئله نگاه است و به همین جهت در مرحله بعد بلافاصله كنترل نگاه این افراد را به دست گرفته و با این شیوه، اقدامی مهم در راستای نابودی پیروان خود انجام می دهد.

مرحله چهارم: روشنفكری شیطانی

بعد از مراحل فوق ، نوبت به مرحله پایانی برنامه های شیطان می رسد، برنامه ای كه به عنوان تیر خلاص محسوب شده و او معتقد است كه با این مرحله طرفدارانش دیگر نیازی به برنامه و اقدام عمل نخواهند داشت و راه ضلالت و گمراهی را تا رسیدن به دره هلاكت طی خواهند كرد، مرحله ای به نام روشنفكری:

«وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ: و نادرستی ها را در نظرشان آراست»

این گروه در مرحله ابتدایی برای رسیدن به اهداف خود رسما از شیطان دعوت به شراكت می كنند و شیطان را به عنوان ملاك و پشتوانه زندگی خود انتخاب می كنندو شیطان نیز بلافاصله و بدون هیچ درنگی دعوت آنان را اجابت می كند: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَِمْرِهِمْ مِلاكاً، وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراكاً:شیطان را ملاك و پشتوانه زندگى خود گرفتند، او هم از آنان به عنوان دام استفاده كرد»

در این مرحله پیروان شیطان به درجه ای می رسند كه گناه و عصیان الهی برای آنان معنایی نداشته و چون خود را انسانی قلمداد می كنند كه در قرن بیست و یكم و در عرصه تكنولوژی و صنعت زندگی می كند، دوری از گناهان را نوعی عقب ماندگی می پندارند و این همان مرحله نهایی است كه شیطان برای رسیدن به آن لحظه شماری می كرده است چرا كه چنین افرادی هرگز پی به اشتباهات خود نبرده و همین مسئله برای نابودی آنان كفایت می كند چنانچه در تاریخ این مسئله كاملا مشهود است:

«وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَد تَّبَیَّنَ لَكُم مِّن مَّسَاكِنِهِمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ ؛و عاد و ثمود را [نیز هلاك نمودیم‏]. قطعاً [فرجام آنان‏] از سراهایشان بر شما آشكار گردیده است، و شیطان كارهایشان را در نظرشان بیاراست و از راه بازشان داشت با آنكه [در كار دنیا] بینا بودند.» [العنكبوت:38]

و سرانجام امیر مومنان در آخرین جمله از این خطبه سرنوشت ساز به آخرین ویژگی آنان اشاره كرده و می فرماید:

«فِعْلَ مَنْ قَدْ شَرِكَهُ الشَّیْطانُ فى سُلْطانِهِ، وَ نَطَقَ بِالْباطِلِ عَلى لِسانِهِ: كارشان كار كسى است كه شیطان او را شریك سلطنت خود قرار داده، و با زبان او به یاوه سرایى برخاسته است.»[نهج البلاغه:خطبه7]

این خطبه بی نظیر به خوبی وظیفه تمام افرادی را كه در حوزه مسائل فرهنگی فعالیت می كنند را مشخص می كند و اولین وظیفه در اصلاح فرهنگ جامعه را ، اصلاح در افكار مردم معرفی می كند، چرا كه تا فكر به صورت صحیح مدیریت نشود، فعالیت های دیگر كاملاً سطحی بوده و اثر زودگذر خواهد داشت.

بعد از اصلاح و مدیریت صحیح افكار، مسئله نگاه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده و باید برای آن برنامه ریزی های گسترده ای انجام شود و به همین جهت رسانه های غربی بیشترین سرمایه گذاری را در این عرصه مهم انجام داده اند.

امین ادریسی  

بخش قرآن تبیان