تبیان، دستیار زندگی
«پیدایش و تحول رفتارهاو آفریده های فرهنگی و هنری» از چشم اندازی متفاوت به بررسی دلایلی علمی رفتارهایی می پردازد که منجر به تولید آثار فرهنگی هنری و اسطوره ها می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فاطمه شفیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا کار هنری انجام می دهیم؟


«پیدایش و تحول رفتارهاو آفریده های فرهنگی و هنری» از چشم اندازی متفاوت به بررسی دلایلی علمی رفتارهایی می پردازد که منجر به تولید آثار فرهنگی هنری و اسطوره ها می شود.

چرا کار هنری انجام می‌دهیم؟

پیدایش و تحول رفتارها و آفریده های فرهنگی و هنری.دکتر کاوه احمدی علی آبادی. تهران. موسسه انتشارات نگاه. چاپ اول.1100 نسخه. 263 صفحه.5500 تومان.

«تعاریف عام شکل گرفته در الگوی کلمه ای مغز، پس از برانگیختگی تنها در قالب رابطه ای مغزی قابل تصور خواهند بود و آنچه تحت عنوان تفکر و اندیشه می شناسیم، تعاریفی در مغز اند که در قالب روابطی جهت دار ارائه می شوند و گرنه هیچ اندیشه و تفکری مقدور نخواهد بود. با فرو رفتن تعاریف عام برانگیخته شده در الگوی کلمه ای مغز و چارچوب موضوعی در قالب یکی از روابط مغزی، عبارات و جملاتی تشکیل می شود که تحت عنوان افسانه و داستان اسطوره ای می شناسیم.»[1]

یکی از رفتارهایی که بشر نه برای ارضای نیازهای زیستی بل کاملا به دلایلی خارج از نیازهای زیستی خود انجام می دهد تولید فرهنگ و هنر است. پژوهشگران دلایل فراوانی را برای توجیه این فعالیت بشر مورد تحقیق و بررسی قرار داده و نظریات مختلفی ارائه کرده اند. برخی از آنها این نوع فعالیت را غریزی می دانند و برخی دیگر دلایل روانکاوانه برای ان می تراشند. عده ای از پژوهشگران این فعالیت را زاده قوه خیال و جوهره زیبایی شناسی و زیبایی پسندی اسنان می دانند. فروید هنر را نشات گرفته از شورهای فطری انسانی به خصوص شور جنسی می دید که وازدگی های خود را دگرگون و برتر می سازد. اما کانت جمال پرستی فطری انسان را دلیل این امر می دانست. هگل نیز هنر را آفریده روحی می داند که غایتش درک مطلق است که ایده زیبایی در وجه کلی را عینیت بخشد. در این اثر نظریه ای بنیادی مطرح می شود که برای پاسخ گویی به این پرسش به تبیین برنامه هایی در مغز می پردازد که موجب ظهور رفتارها و آثاری می گردد که از آن ها تحت عنوان آفریده های هنری و فرهنگی یاد می کنیم. نظریات این کتاب از منظر هنر یا فرهنگ نیست بلکه از زاویه نظریه ای علمی و بنیادی به این موضوع می پردازد و تئوری تعامل و تناقض را مطرح می کند. نظریه ای که در این اثر تشریح شده است فصول مشترک پدیده های هنری و فصول تمایزشان را با یکدیگر مشخص می کند.

از دیدگاه نظریه تعاملی- تناقضی، در اثر تعاملات افراد با محیط و دنیای خارجی، برنامه هایی در مغز درونی می شوند که نه دقیقا خصایص مغز افراد و نه ویژگی موجود در محیط را داراست، بلکه چیزی است که بر اثر تعامل این دو در مغز تعریف شده است و این تعاریف نیز یکسان نیستند، بلکه در بسیاری از موراد نه تنها متفاوت که گاه متناقض اند

از این جهت مطالب این اثر چون بسیاری از کتب کلاسیک فرهنگ و هنر عرضه نمی شوند، بلکه از ابتدا به تعریف و تفکیک موضوها و رشته های مختلف هنر با نظمی تحمیلی و از پیش تعیین شده می پردازند و در حقیقت تاریخ آن را مرور می کنند.

از دیدگاه نظریه تعاملی- تناقضی، در اثر تعاملات افراد با محیط و دنیای خارجی، برنامه هایی در مغز درونی می شوند که نه دقیقا خصایص مغز افراد و نه ویژگی موجود در محیط را داراست، بلکه چیزی است که بر اثر تعامل این دو در مغز تعریف شده است و این تعاریف نیز یکسان نیستند، بلکه در بسیاری از موراد نه تنها متفاوت که گاه متناقض اند. از این روی تجربه و مشاهده به مثابه تعاملی ناآگاهانه بر معنی سازی و شناخت مقدم هستند. برنامه های مغز پس از بر انگیختگی به شکل شناخت و تصور و در زمانی ممکن در قالب رفتار بروز می کنند. در این کتاب نویسنده با تکیه بر نظریه تعاملی- تناقضی به رد نظریات بسیاری از پزوهشگران عرصه روانکاوی و اسطوره شناسی از جمله، فروید، میر چاالیاده، استراوس، ماکس موس و دیگران می پردازد. نقد و نظر درباره این کتاب بر عهده کارشناسان این رشته تخصیصی است.

این کتاب شامل هشت فصل است که عبارتند از: نظریه تعاملی- تناقضی، آثار بصری طبیعتگرا و هندسی از غارها تا مناسک،شکل گیری و تطور زبان موسیقی، از تصویرنگار تا خط، پیدایش و تحول افسانه ها و اسطوره ها، آفرینش و بازآفرینی ها- رقص و مناسک، اشکال مجازی دنیای نمایش و نتیجه گیری کلی.

«ماکس موس عقیده داشت که اسطوره، داستانی خام و بی پرده است که مناسک و آدابی را به دنبال خود یدک می کشد. اسطوره به زمانی اشاره می کند که جدای از دورانی است که انسان در آن زندگی می کند. با این تعریف او تمایزی بین افسانه و اسطوره قائل می شود و افسانه را بر خلاف اسطوره داستانی می داند که به صراحت اسطوره نیست. »[2]

پی نوشت:

[1]صفحه 173 کتاب

[2]صفحه 140 کتاب

فاطمه شفیعی

بخش کتاب و کتابخوانی تبیان