تبیان، دستیار زندگی
مراقبت افراطی از تک فرزند، او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل می‌کند و فرزند از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند و این موضوع ناتوانی او را زیاد می‌کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تك فرزندی، خوب است یا بد؟!

نکته‌هایی برای والدینی که تک فرزند دارند


مراقبت افراطی از تک فرزند، او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل می‌کند و فرزند از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند و این موضوع ناتوانی او را زیاد می‌کند.


تک فرزند

تصور والدین از تک فرزندی

برخلاف تصور عمومی که تک فرزندی را عملی تأثیرگذار در کاهش کیفیت رشد و تربیت کودک می‌دانند، با به‌کارگیری شیوه‌های صحیح تربیتی، پیشگیری از آسیب‌های احتمالی و جبران کاستی‌های ناشی از حضور خواهر یا برادر در محیط خانواده به راحتی امکان پذیر است؛ سلامت روانی و سازگاری اجتماعی کودکان، حاصل تربیت صحیح و نوع نگرش والدین به فرزند پروری است؛ در صورتی که دیدگاه پدر و مادر بر این مبنا باشد که تک فرزندی با گوشه‌گیری کودک رابطه دارد و نداشتن خواهر یا برادر، عاملی تأثیرگذار در محدود شدن روابط اجتماعی و ارتباط متقابل آن‌هاست، این دیدگاه غلط به کودکان منتقل شده و نتیجه آن، گوشه‌گیری فرزندشان می‌شود که این موضوع تبعاتی مانند کاهش اعتماد به نفس، خودشیفتگی، خیال پردازی و محدود شدن دایره ارتباطات و تعاملات اجتماعی را به دنبال دارد.

ویژگی‌های تک فرزندها

* نمی‌توانند ناامیدی‌ها و فشارهای روحی را تحمل کنند.

* پیشرفت چشمگیر تک فرزندان در زمینه تحصیلی، وسیع بودن دایره واژگان، داشتن قدرت تکلم زودهنگام و عملکرد اجتماعی بالا از ویژگی‌های مثبت این کودکان است.

* چنانچه توهینی به آن‌ها شود، بی آنکه قصد و غرضی در کار باشد، این توهین را رفتاری عمدی و به پشتوانه نیتی خاص تفسیر می‌کنند.

* اگر از مسئله‌ای رنجیده خاطر شوند، این حالت را تا مدت‌های مدید در درون خود زنده نگه می‌دارند.

* آن‌ها فقط به برقراری روابطی علاقه‌مندند که دربرگیرنده منافع آنان باشد و احساساتشان را نیز جریحه‌دار نکند.

* آن‌ها ممکن است ناراحتی‌های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درون‌گرا شوند.

* ممکن است نتوانند دعواهای خود را با دیگران به گونه‌ای مدیریت کنند که در نهایت هر دو طرف راضی شوند.

کودکان تک فرزندی که ساعاتی از روز را با گروه‌های هم‌سال و تحت نظر مربیان آموزشی سپری می‌کنند، پس از رفتن به مدرسه، کمتر آسیب‌پذیر و شکننده هستند، تحمل رویارویی با مشکلات را دارند و پذیرای تغییرات روحی و روانی در دوره بحرانی بلوغ خواهند بود.

تکلیف تعاملات اجتماعی چه می‌شود؟

* یکی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های اصلی والدین در خانواده‌های تک فرزند، ایجاد مشکل در تعاملات اجتماعی و کسب مهارت‌های ارتباطی است.

* از آنجا که تنها راه کسب مهارت‌های ارتباطی کودکان تک فرزند، از طریق ارتباط کودک با افراد بالغ مانند والدین یا پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها صورت می‌گیرد، برقراری تعاملات اجتماعی از طریق گروه‌های هم‌سال ضروری است.

* قرار گرفتن کودکان تک فرزند در گروه‌های هم‌سال و محیط‌های اجتماعی به منظور پیشگیری از ایجاد آسیب‌ها و اختلالات رفتاری، نقش مهمی در شکل گیری تعاملات اجتماعی آن‌ها دارد. مهدکودک، بهترین و مناسب‌ترین راهکار برای کسب مهارت‌های لازم ارتباطی است.

* بودن با همسالان باعث افزایش قدرت درک و حل مسئله در مقابل مشکلات اجتماعی و دفاع از منافع شخصی می‌شود.

* کودکان تک فرزندی که ساعاتی از روز را با گروه‌های هم‌سال و تحت نظر مربیان آموزشی سپری می‌کنند، پس از رفتن به مدرسه، کمتر آسیب‌پذیر و شکننده هستند، تحمل رویارویی با مشکلات را دارند و پذیرای تغییرات روحی و روانی در دوره بحرانی بلوغ خواهند بود.

تک فرزند

مشکلات تربیتی تک فرزندها

کودکی که تک فرزند خانواده است، کمتر در معرض مشکلات قرار می‌گیرد و شکست، ناکامی، رانده شدن و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی و روانی است، تجربه نمی‌کند. اگر والدین، مراقبت افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند. این موضوع ناتوانی او را زیاد می‌کند.

* اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات ناراحت کننده رو به رو شود، یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.

* تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می‌شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را ببیند و مسوولیت کار خود را بپذیرد. آن‌ها هیچ گاه از فرزندشان انتقاد یا با او مخالفت نمی‌کنند و همواره تسلیم خواسته‌هایش هستند.

* کودکان تک فرزند، امکان برقراری ارتباط و سبک مهارت‌های زندگی را از طریق گروه‌های هم‌سال یا افرادی با اختلاف سنی کم، ندارند. آن‌ها تجربه کمتری نسبتاً به مفاهیمی مانند حسادت، رقابت و دوستی پیدا می‌کنند. از این رو، نیاز به جایگزین کردن موقعیت‌های مشابه و قرار گرفتن مداوم چنین کودکانی در گروه هم‌سالان بیشتر احساس می‌شود.

* در اکثر خانواده‌های تک فرزند، روش‌های غلط تربیتی والدین به هوش هیجانی کودک آسیب می‌زند. حمایت افراطی پدر و مادر، باعث کاهش بازدهی و بهره برداری در آینده به رغم قابلیت و استعدادهای فردی بالای آن‌ها می‌شود.

* یکی از روش‌های تربیتی غلط، اعمال فشار برای پیروی از الگوهای افراطی رفتاری مورد توجه والدین و خارج از ظرفیت و توانایی کودک است؛ برای مثال، بعضی از والدین، فرزند خود را مجبور به ادامه تحصیل در رشته‌ای می‌کنند که دستیابی به آن از آرزوهای دست نیافتنی خودشان در زندگی بوده است. در حالی که ممکن است فرزندشان هیچ تمایلی به تحصیل در آن رشته نداشته باشد.

در اکثر خانواده‌های تک فرزند، روش‌های غلط تربیتی والدین به هوش هیجانی کودک آسیب می‌زند. حمایت افراطی پدر و مادر، باعث کاهش بازدهی و بهره برداری در آینده به رغم قابلیت و استعدادهای فردی بالای آن‌ها می‌شود.

* در خانه‌های تک فرزند، تمام آمال و آرزوهای والدین و حتی پدربزرگ و مادربزرگ، باید در یک کودک تجلی پیدا کند که این مسئله، تبعات و آسیب‌های روانی متعددی به دنبال دارد.

* یکی از معایب تک فرزندی، تأثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان، کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی کنند. آن‌ها دوستی در منزل ندارند؛ بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی‌کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت آن‌ها نخواهند داشت.

معایب تک فرزندی

* یکی از معایب تک فرزندی، تجربه تکرارناپذیر فرزند پروری است. در خانواده‌های تک فرزند، پدر و مادر فرصت تجربه اندوزی و جبران اشتباهات در شیوه‌های تربیتی در فرزندان بعدی را ندارند.

* کسب آگاهی از شیوه‌های صحیح تربیتی و مشاوره با کارشناسان علوم تربیتی، ازجمله روش‌های استفاده صحیح از این فرصت غیرقابل تکرار برای والدینی است که قصد داشتن یک فرزند را دارند.

* کودکانی که در خانواده‌های تک فرزند رشد می‌کنند، به علت بهره‌مندی از تجربه ارتباط مداوم با افراد بالغ و تقلید از آن‌ها، بلوغ زودرس داشته، اما در زمینه‌های علمی و تحصیلی در مقایسه با هم‌سالان خود، پیشرفت بهتری دارند.

تک فرزند

راه حل مشکلات تک فرزندها

* باید شرایطی را برای فرزند خود مهیا کنید تا او بتواند با کودکان هم‌سن و سالش بازی کند.

مدرسه یکی از مکان‌هایی است که چنین فرصتی را در اختیار کودکان قرار می‌دهد، ولی کافی نیست و باید فرصت‌های دیگری را نیز مهیا کرد تا کودک بتواند با دوستان هم‌سن و سالش ارتباط برقرار کرده و به عاقلانه شدن احساسات خود کمک کند.

* مهدکودک و آمادگی، مکانی است که در آن، کودک می‌تواند احساسات نابهنجار را در بازی با کودکان هم‌سن و سال خود تجربه کند.

* دعوت دوستان به منزل و رفتن به منزل آن‌ها، یا داشتن هم‌بازی‌هایی در همسایگی، از دیگر فرصت‌های مناسب است. کودکان در سنین مهدکودک دوست دارند بیشتر اوقات را با والدین خود سپری کنند، به همین دلیل، گاه مهدکودک برای آنان ناراحت کننده است؛ اما آن‌ها نیاز دارند در ارتباط با کودکان هم‌سن و سال خود تجربه کسب کرده و احساسات خود را عاقلانه کنند.

* هنگامی که کودکان مشغول بازی با دوستان هم‌سن خود هستند، ممکن است به رفتارهایی چون مشارکت و آشتی نکردن، ناتوانی در صحبت یا بحث کردن با دیگران برای دفاع از حقوق خود و... تمایل داشته باشند؛ پس باید در این باره با تک فرزند خود صحبت کنید و مهارت‌های ارتباطی را از طرق مختلف و بر اساس سن کودک به او آموزش دهید.

یکی از مسوولیت‌های شما این است که دنیای پیرامون را برای فرزند خود شرح دهید؛ مثل این: «اگر رفتار دوستت تو را ناراحت کرده، بهتر است خیلی مهربانانه و بدون قهر و دعوا، این را به او بگویی. شاید دوستت نمی‌داند که تو از چه چیزی ناراحت هستی.»

* در محیط خانواده، فرزند خود را تشویق کنید تا احساسات خود را به شما بگوید.

* شما باید خود، نمونه این رفتار باشید.

* مراقبت افراطی شما از تک فرزندتان، او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل می‌کند.

* اگر اجازه ندهید فرزندتان با احساسات ناراحت کننده رو به رو شود، یا امکان آشکار کردن این احساسات را برای او فراهم نکنید، تحمل او را برابر این احساسات ضعیف خواهید کرد.

روزنامه هفت صبح


باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: بهروز رها

برگرفته از انجمن: خانواده

مطلب مرتبط:

جلوگیری از مشکلات تک فرزندی