شما کمالگرا هستید؟!
در واقع میتوان گفت كمالگرایی لزوما به عنوان یك فاكتور منفی شناخته نشده است، بلكه به عنوان فاكتوری كه میتواند عملكرد مثبت و مفیدی نیز داشته باشد، مطرح است.
کمال گرایی در واقع باوری غیرمنطقی و نوعی نگرش در زندگی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند. افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند و محیط اطراف شان باید کامل باشد و هرگونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد انحراف باشد.
آنان باید در هر كاری به حد كمال برسند و به بهترین شیوه آن را انجام دهند وگرنه راضی نخواهند شد و نرسیدن به كمال آنها را دچار اضطراب، افسردگی و احساس گناه شدید میكند. از طرفی این توقعات بیجا و عهدهدارشدن مسئولیتهای سنگین و غیرمنطقی عرصه زندگی را بر آنان تنگ میكند.
برخی از والدین كمالگرا آرزو دارند فرزندان كاملی داشته باشند. آنان معمولا زیاده از حد جاهطلب، بیش از حد معمول اهل رقابت و نسبت به خطاهای خود بسیار جدی هستند. این دسته از پدران و مادران آنچه در توان دارند انجام میدهند تا فرزندان كاملی تربیت كنند.
آنان مرتب فرزندان را تشویق میكنند كه مثلا باید فلان موسیقی یا فلان رشته ورزشی را یاد بگیرند و البته تنها یادگرفتن و تبحر در آن كافی نیست، بلكه فرزندانشان باید فراتر از آن باشند.
والدین كمالگرا تمام لحظات زندگی فرزندانشان را با درس، برنامهها و فعالیتهای فوقبرنامه پر میكنند، از فرزندانشان توقع دارند نمرات بسیار عالی داشته باشند و دائم فرزندان خود را تحت فشار قرار میدهند تا فعالیتها و برنامههایی كه مطابق میل آنان است را انتخاب كنند و انجام دهند، نه آن چیزی كه خود فرزندان به آن تمایل دارند.
غافل از اینكه این فشارها و كمالگراییهای نابجا به چه قیمتی برای فرزندان تمام میشود و آنها در بزرگسالی چه نوع شخصیتی پیدا خواهند كرد.
كمالگرایی سالم یا ناسالم
كمالگرایی به دو دسته بهنجار و سالم و نابهنجار و ناسالم تقسیم میشود. در كمالگرایی بهنجار، شخص كمالگرا از انجام كارهای سخت و طاقتفرسا لذت میبرد و زمانی كه احساس میكند در انجام كارها آزاد است، میكوشد به بهترین صورت عمل كند و با موفقیت در انجام كارها به گونهای احساس خشنودی و رضایت میرسد.
در این نوع كمالگرایی انتظارات و توقعات منطقی به فرد اجازه میدهد از تلاشهای خود لذت ببرد و در انجام وظایف بكوشد، رشد كند و كارش را به بهترین شیوه انجام دهد.
در واقع این دسته از كمالگرایان (بهنجار) برای رسیدن به معیارهای بالا تلاش میكنند. آنان میتوانند كمالگراییشان را تنظیم كنند و به همین دلیل نیز این نوع كمالگرایی با تمایل به پیشرفت در سطح بالا و عواطف مثبت رابطه دارد.
اما كمالگرایی نابهنجار و ناسالم زمانی رخ میدهد كه فرد برای معیارهای بسیار افراطی و غیرواقعگرایانه تلاش میكند و عملكردش را بشدت مورد ارزیابی شخصی قرار میدهد.
كمالگرایان ناسالم با ترس از شكست برانگیخته میشوند و زمانی كه كوچكترین اشتباهی رخ میدهد، نمیتوانند احساس رضایت كنند.
ویژگیهای فرد كمالگرا
فرد كمالگرا فردی است كه نیاز و عطش دارد از هرنظر كامل و بینقص باشد، چنین فردی خود را درست مطابق تصویر آرمانی كه از خودش دارد فرض میكند و چون گمان میكند براستی همان چیزی است كه به حكم خود آرمانی «باید» باشد، بر این اساس خود را در زمینههای اخلاقی، عقلی و معنوی كامل و از همهكس برتر حس میكند و دیگران را به چشم حقارت مینگرد.
وی از ترس سرزنش خودش همیشه سعی میكند مطابق با «بایدها» عمل كند مثلا تلاش میكند همیشه وظایفش را به طور كامل انجام دهد، رفتارش مودبانه، با نزاكت و موقر باشد، در كارهایش نظم و انضباط داشته باشد و هرگز به طور آشكار دروغ نگوید.
اینچنین فردی تا آنجا كه بتواند میكوشد دستكم به صورت ساختگی و ظاهری هم كه شده از نظر خلقیات و اصول اخلاقی مطابق معیارهای آرمانی جامعه خود باشد و برای تائید صفات عالی خود بیشتر نیازمند احترام دیگران است تا تحسین زبانی آنها و توقعاتش از دیگران بیش از آن كه براساس انصاف و عدالت باشد بر مبنای احساسات خودش است.
فرد كمالگرا اگر در انجام توقعاتی كه از خودش دارد موفق نشود، احساس بیارزشی میكند. در واقع كمالگرایان خواهان برتری، پیروزی و تسلط هستند و تنها به این شیوه است كه بر اضطرابها و ترسهایشان غلبه میكنند.
آنان به وسیله ارزشها و صفات عالی اخلاقی كه به خود نسبت میدهند، میكوشند دیگران را به اطاعت و پیروی از خود وادارند. در ضمن آنان از نظر عواطف و احساسات سرد و جدی هستند
از دیگر ویژگیهای افراد كمالگرا میتوان این موارد را بر شمرد
** داشتن اهداف بلندپروازانه، جاهطلبانه، مبهم، دستنیافتنی و تلاش افراطی برای به دستآوردن این اهداف.
**نیاز شدید به موفقیت.
**گرایش به اندیشه همه یا هیچ.
** ارزیابی سختگیرانه از خود و دیگران.
** پرهیز از آشكارشدن عیبها و نقصها.
**انتظارات زیاد از خود و دیگران.
**احساس ستیزه نسبت به خود و دیگران به دلیل برآوردنشدن انتظارات و توقعات.
**ناتوانبودن از درخواست كمك از دیگران، حتی از نزدیكترین دوستان.
همچنین افراد كمالگرا بعضی از احساسات، افكار و باورهای منفی زیر را دارند:
** ترس از بازندهبودن
** ترس از اشتباهكردن، چرا كه افراد كمالگرا غالبا اشتباه را مساوی با شكست میدانند.
** ترس از نارضایتی دیگران
**همه یا هیچپنداری. برای مثال دانشآموزی كه همیشه نمره «الف» داشته، در صورت گرفتن نمره «ب» بر این باور است كه «من یك بازنده كامل هستم.»
** تاكید بسیار بر «بایدها».
** اعتقاد داشتن به این كه دیگران به آسانی به موفقیت میرسند.
كمالگرایی با اختلالات اضطرابی نیز رابطه دارد. شكل اصلی هراس اجتماعی، ترس عمده و پایدار فرد از موقعیتهای اجتماعی است كه در آن ممكن است فرد دچار شرمندگی شود. بنابراین آن دسته از افرادی كه تمایل به تاثیر كامل در دیگران دارند، اضطراب اجتماعی بالاتری را تجربه میكنند
بیماریهای مرتبط با كمالگرایی
وقتی كمالگرایی به صورت ناسالم و نابهنجار باشد، میتواند زمینهساز اختلالاتی چون وسواس، افسردگی، بیاشتهایی عصبی، اختلالات شخصیت، اختلالات اضطرابی (اضطراب اجتماعی)، استرس، اختلالات روانتنی و میگرن شود.
كمالگرایی و افسردگی: معمولا افراد كمالطلب دچار افسردگی میشوند، چراكه عمده تمركز آنها بر موضوعاتی همچون لیاقت فردی و انتقاد فردی است. آنها به سرزنش و انتقاد و حمله به خود میپردازند و احساسات شدیدی از گناه، شرم، شكست و ناشایستگی به آنها دست میدهد.
پژوهشگران در ارتباط كمالگرایی و افسردگی به این نتیجه رسیدهاند كه پندار كاملبودن، گونهای دفاع برای كنارآمدن با والدین سختگیر، تنبیهگر، قضاوتی و مخرب است. زمانی كه فرد این احساس خطر را دارد كه نتواند به معیارها و توقعات بالای والدینش دست یابد یا تائید و برآوردن انتظارات بسیار سخت والدینش غیرممكن است؛ همواره نگران و مضطرب از دستدادن پشتیبانی و علاقه آنان میگردد و همین امر باعث افسردگی وی میشود.
از طرفی سطح خودانتقادی والدین و نیاز آنها به پیداكردن تكامل در خودشان و فرزندانشان ممكن است عامل اصلی انتقال افسردگی از والدین به كودك باشد. افراد كمالگرایی كه از مورد تائید قرارگرفتن از سوی دیگران به دلیل شكست از انجام كارها میهراسند، ناامید شده و نسبت به افسردگی آسیبپذیر میشوند.
كمالگرایی و اختلالات خوردن (بیاشتهایی عصبی):
بین كمالگرایی و بیاشتهایی روانی افراد ارتباط وجود دارد. گاه كمالگرایی افراد مبتلا به بیاشتهایی روانی آنان را به رژیمهای غذایی سوق میدهد تا این كه سرانجام خود را به عنوان فردی شكست خورده درك كنند.كمالگرایی و اضطراب اجتماعی: كمالگرایی با اختلالات اضطرابی نیز رابطه دارد. شكل اصلی هراس اجتماعی، ترس عمده و پایدار فرد از موقعیتهای اجتماعی است كه در آن ممكن است فرد دچار شرمندگی شود. بنابراین آن دسته از افرادی كه تمایل به تاثیر كامل در دیگران دارند، اضطراب اجتماعی بالاتری را تجربه میكنند.
كمالگرایی و استرس: معمولا این باور وجود دارد كه كمالگرایان درجات بالاتری از استرس را در مقایسه با غیركمالگرایان تجربه میكنند. رفتار كمالگرایان میتواند ایجاد استرس كند كه این امر خود از تمایلات كمالگرایانه برای ارزیابی شدید خود و دیگران، تمركز بر جنبههای منفی عملكرد و تجربه اندك رضایت فرد نشات میگیرد. وجود كمالگرایی باعث افزایش یا شدتیافتن اثرات منفی استرس شده كه خود به ناسازگاری منجر میشود. همچنین كمالگرایی با رفتارهای ناسازگارانهای چون احساس گناه، باورهای غیرمنطقی، حس روانرنجوری و احساس شرمندگی، رابطه دارد و مستعد بیماریهای قلبی ـ عروقی و اضطراب است.
فرآوری: نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع: جام جم آنلاین /سلامت همراه با تغییرات
مطالب مرتبط:
موثر و صمیمانه برای زندگی امروز