تبیان، دستیار زندگی
امتیاز مردان از لحاظ استعداد حركت و ترقّى تدریجى عملى آنان است، نه بلندى مقام ایشان از جهت خلقت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فضیلت مرد بر زن مثل فضیلت آب نسبت به زمین است

تبعیض


زمینه و استعداد در وجود مردان به خاطر موظّف بودن آنها براى تأمین زندگى و اداره امور عائله است، و لازمست پیوسته در انجام این برنامه و براى ایفاء این وظیفه طبیعى و شرعى و عقلى همیشه در كوشش و مجاهدت و فعّالیّت باشند.


«وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاَثَةَ قُرُوَءٍ .... وَلِلرِّجَالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكُیمٌ »( آیه 228 سوره بقره )

صدر این آیه درباره عده طلاق زنان مطلقه است که باید تا سه پاکی از شوهر نمودن خودداری کنند و سپس از حق رجوع مرد به همسرش در ایام عده سخن می گوید و در پایان بر این نکته تأکید دارد مردان به یک درجه دارای منزلتی افزون تر از زنانند.

باید به این نکته توجه داشت آنچه که در این آیه آمده محدود به ارتباط متقابل زن ومرد ، از این جهت که همسر یکدیگرند، می باشد لکن وقتی زن در برابر مردان دیگر جز همسر خویش قرار می گیرد ، هرگز مشمول این حکم نمی شود.

آیا این آیه ملاک برتری مرد بر زن است؟

بله اما نه برتری مطلق بلکه برتری نسبی

درجه: از مادّه دروج و به معنى حركت تدریجى صعودى با دقّت و احتیاط است، و این حركت اعمّ است از آنكه مكانى باشد و یا در عمل و یا معنوى.

بنابراین آیه می فرماید (نوع) مردان نسبت به (نوع) زنان از لحاظ ذات و طبیعت، دارای صفت استقامت و حركت و پیشرفت می باشند، و از لحاظ عمل و در مقام زندگى مى‏توانند حركت تدریجى و صعودى داشته و بالا بروند.

و این زمینه و استعداد در وجود مردان به خاطر موظّف بودن آنها براى تأمین زندگى و اداره امور عائله است، و لازمست پیوسته در انجام این برنامه و براى ایفاء این وظیفه طبیعى و شرعى و عقلى همیشه در كوشش و مجاهدت و فعّالیّت باشند.

پس امتیاز مردان از لحاظ استعداد حركت و ترقّى تدریجى عملى آنان است، نه بلندى مقام ایشان از جهت خلقت . (برگرفته از تفسیر روشن)

وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ" در حقیقت مفهومش این است كه مسأله عدالت میان زن و مرد به این معنى نیست كه آنها در همه چیز برابرند و همراه یكدیگر گام بردارند چرا که مرد و زن در خلقت و آفرینش متفاوتند.

بعضى از مفسران گفته‏اند كه جمله" لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ"، تنها نظر به مساله رجوع در عده طلاق دارد ولى روشن است كه این تفسیر با ظاهر آیه سازگار نیست، زیرا قبل از آن یك قانون كلى در باره حقوق زن و رعایت عدالت، به صورت" وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ " بیان شده، سپس جمله مورد بحث به صورت یك قانون كلى دیگر به دنبال آن قرار گرفته است.

و بالاخره در پایان آیه مى‏خوانیم:" خداوند توانا و حكیم است" (وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ).

ممکن است زنانی در زمینه های ذکر شده بر مردان امتیاز داشته باشند، ولی قوانین به موارد جزئی نظر ندارد، بلکه نوع و کلیت را در نظر می گیرد و بدون شک از نظر کلی مردان نسبت به زنان برای سرپرستی خانواده آمادگی بیشتری دارند

و در واقع پاسخى است براى آنها كه در این زمینه ایراد مى‏گیرند، و اشاره‏اى است به اینكه حكمت و تدبیر الهى، ایجاب مى‏كند كه هر كس در جامعه به وظایفى بپردازد كه قانون آفرینش براى او تعیین كرده است، و با ساختمان جسم و جان او هماهنگ است.

حكمت خداوند ایجاب مى‏كند كه در برابر وظایفى كه بر عهده‏ زنان گذارده، حقوق مسلمى قرار گیرد، تا تعادلى میان وظیفه و حق بر قرار شود.(تفسیر نمونه)

قوامیت مردان بر زنان در خانواده از نگاه قرآن چه توجیحی دارد؟

واقعیت این است که در قرآن موردی وجود ندارد که در آن به صورت واضح از برتری حقوقی یا فضیلت موهبتی، خارج از دایره ی اراده و اختیار انسان به "درجه" تعبیر شده باشد، بلکه واژه ی "درجه" یا "درجات" به مقام و جایگاه دنیوی یا اخروی ای اشاره دارد که اراده و عمل انسان زاینده آن باشد. [پژوهش های قرآنی، ش 25-26، سال 1380، ص 153.] "وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُواْ ". [انعام، 132.] برای همه، منزلت هایی است که ناشی از کارهای آنان است.

قوام، در نگاه اهل لغت به معنای کارپردازی و محافظت و نگهبانی است. قیام گاهی به معنای محافظت و اصلاح می آید و از همین قبیل است سخن خداوند که می فرماید: "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء"، [نساء، 34.] مردان قوام بر زنان هستند. [ابن منظور، لسان العرب، ج 11، واژه ی قوم.] "قام الرجل علی المرأة صانها و قام بشأنها". قوامیت مرد بر زن؛ یعنی او را حفظ نمود و به امور او پرداخت. [سعید الخواری ، اقرب الموارد، واژه ی قوم.]

مفسران قرآن کریم نیز اکثراً به نقل این دیدگاه مشترک لغت شناسان پرداخته اند و "قوام" در آیه ی "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء" را به معنای سرپرست، نگهبان و کارپرداز گرفته اند.

از باب نمونه به دو مورد اشاره می شود :

"قوام اسم است برای کسی که با جدیت به کاری می پردازد. وقتی گفته می شود، این قیم زن است، مراد کسی است که به کار او می پردازد و به نگهداری او اهتمام می ورزد". [فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 10، ص 88.]

"کلمه ی قیم به معنای آن کسی است که مسئول قیام به امر شخص دیگر است و کلمه ی قوام و قیام مبالغه در همین معناست". [طباطبائی، محمد حسین، المیزان، (ترجمه فارسی)، ج 4، ص 542.]

زن و شوهر

بنابراین، با توجه به جایگاه و منزلت زن در دین اسلام و با توجه به معنایی که برای قوام بیان شد، از آیه ی "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء" می توان چنین برداشت کرد که آیه در بیان رهبری و سرپرستی واحد و منظم – در خانواده – با توجه به مشورت ها و مسئولیت های لازم است، نه در صدد تشریع و تجویز استبداد، سلطه و اجحاف نسبت به زنان. [تفسیر نمونه، ج 3، ص 411- 416.]

از آن جا که خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است، طبیعی است که – مانند یک اجتماع بزرگ – رهبری و سرپرستی واحدی را می طلبد. بنابراین، این مسئولیت به جهاتی و به لحاظ خصوصیاتی که در مردان وجود دارد، نظیر غلبه ی قدرت تفکر مرد بر نیروی عاطفه و احساسات وی، داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر در جهت دفاع از حریم خانواده و تعهد مالی در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینه های زندگی، به عهده ی مرد گذاشته شده است.

البته ممکن است زنانی در زمینه های ذکر شده بر مردان امتیاز داشته باشند، ولی قوانین به موارد جزئی نظر ندارد، بلکه نوع و کلیت را در نظر می گیرد و بدون شک از نظر کلی مردان نسبت به زنان برای سرپرستی خانواده آمادگی بیشتری دارند.

از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) درباره ی برتری مردان بر زنان سۆال شد، آن حضرت فرمود: "کفضل الماء علی الارض، فبالماء تحیی الارض و بالرجال تحیی النساء"، ثم تلاهذه الآیة "الرجال قوامون علی النساء". [کاشانی، فیض، تفسیر صافی، ج 1، ص 448.] فضیلت مرد بر زن مثل فضیلت آب نسبت به زمین است، با آب زمین زنده می شود و با مردان زندگی زنان به نشاط و شادابی و زایندگی می رسد. آن گاه پیامبر آیه ی "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء" را تلاوت فرمود.

امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: "من سعادة الرجل ان یکون القیم علی عیاله" [وسائل الشیعة، ج 15، ص 251.] و قوامیت بر خانواده نشانه سعادت مرد است.

در فرهنگ قرآن قوامیت مرد کوچک ترین زمینه ای را برای تسلط، استبداد و تعدی باقی نمی گذارد. این توهم که آیه ی فوق زمینه تعدی و سلطه مردان بر زنان را باعث می شود، شاید به جهت عدم تبیین معنای قوام در تحقیقات و پژوهش های قرآنی باشد

طبق این دو روایت اگر مسئولیت قوامیت به دوستی در محیط خانواده انجام پذیرد، موجب نشاط، طراوت و سلامت زندگی است.

نتیجه گیری :

درباره ی قوامیت مردان باید گفت: این قوامیت ، گونه ای از گونه های سازماندهی زندگی زناشویی است که مرد را متصدی شۆون زن کرده است. از طریق مسئولیت مالی وی بر خانواده و از خلال پاره ای از ویژگی های درونی که مرد را از زن در سطحی متمایز می دارد که قدرت وی را در رویارویی با موقعیت ها بیشتر می کند.

سپردن این وظیفه و مسئولیت به مردان نه دلیلی است بر برتری و فضیلت انسانی آنان و نه سبب امتیاز اخروی آنان است؛ چراکه اسلام در مسیر تکامل هیچ تفاوتی میان زن و مرد قایل نیست و پیمودن مسیر تکامل و رسیدن به مقام قرب الهی، با تعقل، تقوا و عمل صالح امکان پذیر است و تنها ملاک و معیار و برتری در پیش گاه خدای متعال تقواست نه جنسیت.

بنابراین، در فرهنگ قرآن قوامیت مرد کوچک ترین زمینه ای را برای تسلط، استبداد و تعدی باقی نمی گذارد.

این توهم که آیه ی فوق زمینه تعدی و سلطه مردان بر زنان را باعث می شود، شاید به جهت عدم تبیین معنای قوام در تحقیقات و پژوهش های قرآنی باشد.

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان   


منابع:

پرسمان

اسک دین

اسلام پدیا