تبیان، دستیار زندگی
سوره ی بنی‌اسراییل یا اِسرا كه با آغاز آن، جزء پانزدهم قرآن نیز شروع می‌شود، در مكّه بر پیامبر(ص) نازل شده‌است...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بندگی، رمز عُروج

بندگی رمز عروج

مقدمه:

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.
دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.
سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارایه گردد.

در این مقاله آیات سوره اسرا، مورد بررسی قرار می گیرد...

آیه نخست سوره ی اسرا از صفحه ی 282، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.

شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

بندگی رمز عروج

سوره ی بنی‌اسراییل یا اِسرا كه با آغاز آن، جزء پانزدهم قرآن نیز شروع می‌شود، در مكّه بر پیامبر(ص) نازل شده‌است.
نامیده ‌شدن این ‌سوره به بنی‌اسراییل، به ‌خاطر آن ‌است‌ كه بخش قابل ملاحظه‌ای در آغاز و پایان این‌سوره، پیرامون بنی‌اسراییل است و نیز نامیده‌شدن این ‌سوره به اسرا كه به ‌معنای سفر شبانه است، به ‌خاطر نخستین‌ آیه ی آن ‌است‌ كه به‌همراه شش ‌آیه ی دیگر در صفحه ی 282 آمده‌است.
آیه ی 1 می‌فرماید: «منزّه است ‌آن ‌خدایی ‌كه بند‌ه‌اش را در یك‌ شب، از مسجد‌الحرام به مسجدالاقصی بُرد».
در حقیقت، این‌آیه ی شریفه راز و رمز معراج حضرت خاتم‌النّبیّین(ص) را عبودیّت نشان داده و فرموده‌است:
«سُبحانَ الَّذی أسری بِعَبدِه».
این‌جا سخن از نبوّت و رسالت به میان نیاورده و نفرموده: أسری بِنَبیِّه یا أسری بِرَسولِه،كه چون نبیّ و رسولش بوده به معراج برده‌است. بلكه فرموده: «أسری بِعَبدِه»؛ چون عبد و بنده‌اش بوده، به معراج برده‌است.
یعنی، اوّلین ‌پلّه برای ارتقا و بالا رفتن هر انسانی، عبودیّت است و بندگی‌كه حتّی رسول اكرم (ص)، چون عبد و بنده ی خدا بوده، به نبوّت و رسالت رسیده و تا عرش اعلا بالا رفته‌است؛
ثُمَّ دَنا فَتَدَلّی، فَكانَ قابَ قَوسَینِ أو أدنی.
به ما نیز دستور داده‌كه در تشهّد نمازهای شبانه‌روزی‌مان، ابتدا شهادت به عبودیّت و بندگی او داده و سپس شهادت به رسالتش بدهیم و بگوییم: أشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسولُه.
این‌حقیقت باید باورمان بشود كه تقرّب به خدا و اولیای خدا(ع) راهی جز تدیّن و تسلیم بودن در برابر احكام دین ندارد و تنهاراه تكامل انسان، بندگی و عبودیّت است. و اوّلین‌ قدم در بندگی نیز، انجام واجبات و ترك محرّمات دین مقدّس است. از ما عبادت و بندگی خواسته‌اند. این، فرمان ‌آفریدگار ماست ‌كه فرموده‌است:
ألَم‌أعهَد إلَیكُم یا بَنی‌آدَم: أن لاتَعبُدُوا الشَّیطان إنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبین وَ أنِ اعبُدونی هذا صِراطٌ مُستَقیم؛
عهد و پیمان من با شما آدمیان در عالم فطرت، این بوده‌است‌كه مرا عبادت‌كنیدكه صراط مستقیم و راه راست به‌سوی من، همین‌است.
و لذا او همه ی انبیا و پیامبران خود را ازآن‌جهت‌كه در مسیر عبودیّت و بندگی حركت می‌كرده‌اند، مورد مدح و ثنا قرار داده و آن ها را تحت عنوان
إنَّهُ مِن عِبادِنَا المُۆمِنین یا إنَّهُ مِن عِبادِنَا المُخلصین
ستوده‌است.
آن‌گاه، ما مدّعیان پیروی از رسول‌الله را ببینیدكه می‌خواهیم بدون قدم نهادن به اوّلین ‌پلّه‌ كه عبودیّت و بندگی است، از نردبان ارتقا و تكامل بالا برویم و به مقامات عالیه از قرب خدا و حیات ابدی نایل شویم! این، شدنی نیست. ابتدا، باید بنده بود تا به جایی رسید. و بنده بودن نیز، یعنی مطیع محض فرمان مولا بودن.
بندگی رمز عروج
نقل شده‌ كه در زمان‌گذشته، تاجری به بازار برده‌فروشان رفت و غلامی خرید و به خانه‌آورد. از او پرسید: اسمت چیست؟ گفت: به هر اسمی‌كه تو بنامی.گفت: غذا چه می‌خوری؟ گفت: هر چه تو بدهی.گفت: چه می‌پوشی؟ گفت: هر چه تو بپوشانی.گفت:كجا می‌نشینی؟ گفت: هر جا تو بنشانی. تاجر خسته شد وگفت: این‌كه نشد! تو مگر از خودت اراده نداری؟ گفت: آقا، من بنده ام؛ بنده را چه به خواستن! تو مولای منی و من هم در همه جهت، تابع خواست تو هستم.
در مناجات شعبانیّه، به خدای خویش عرضه می‌داریم: إلهی...كَما أرَدتَ أن أكون،كُنتُ؛ ای خدای من، آن‌ گونه ‌كه تو خواسته‌ای بشوم، شده‌ام. یعنی، تو خواسته‌ای‌ كه من بنده و مطیع فرمان تو باشم تا به سعادت ابدی نایل‌گردم؛ اینك، من همان بنده و عبد مطیع فرمانم و جز اطاعت تو، همّی ندارم.
بنابراین، ما كه ادّعای معرفت و مَحَبّت نسبت به خدا و پیغمبر(ص) و امامان خود داریم، اگر صادق در این‌ادّعا هستیم، باید در مرحله ی اطاعت فرمان نیز، صادق باشیم‌كه خدا خطاب به رسول‌گرامی‌اش(ص) فرموده‌است:
قُل: إن‌كُنتُم تُحِبّونَ الله، فَاتَّبِعونی؛
به این‌مردم بگو: اگر شما صادق در محبّت خدا هستید، از من‌ كه رسول او هستم، متابعت‌ كنید.
اطاعت فرمان محبوب، بارزترین‌نشانه ی محبّت است و اطاعت فرمان خدا هم جز از طریق اطاعت فرمان رسول خدا و امام منصوب از جانب خدا تحقّق نخواهد یافت. زیرا امام، بابُ‌ اللهِ‌ المُۆتی ‌مِنه است. یعنی، تنهادری است ‌كه خدا آن‌ را به‌روی بندگانش‌گشوده و فرموده‌است: ازآن‌در به‌سوی من بیایید؛
یا أیُّهَا الَّذینَ‌آمَنوا، اِتَّقُوا الله وَ ابتَغوا إلَیهِ الوَسیلَه؛ ای مۆمنان، تقوای خدا را رعایت‌كنید و در رفتن به‌سوی او ابتغاء وسیله نمایید. از همان‌ دری‌ كه او خود به‌روی شما گشوده، بر او وارد شوید.آن ‌در، رسول خدا(ص) و سپس، عترت و اهل بیت او، علی وآل علی(ع) و اكنون، امام حجّهِ‌بنِ‌الحَسَنِ المَهدی(عج) می‌باشد و ما بِحَمدِالله، این‌حقیقت را شناخته و اعتقاد به‌آن‌را در عمق جان خود نشانده‌ایم.
منتها، كمبود ما در مرحله ی اطاعت فرمان است‌كه خیال‌كرده‌ایم تنها اعتقاد به امامت و اظهار محبّت به‌آن‌حضرات، در نجات و سعادت ما كافی است و وظیفه ی دیگری نداریم. در صورتی‌كه این، فرمان قاطع خداست‌كه:
یا أیُّهَا الَّذینَ‌آمَنوا، أطیعُوا الله وَ أطیعُوا الرَّسول و اُولِی الأمرِ مِنكُم؛ ای مۆمنان و ای باورداران خدا و روز جزا، خدا و رسول و فرمان‌داران منصوب از جانب خدا، امامان(ع)، را اطاعت‌كنید و بنده ی به‌ معنای واقعی باشید.

این‌همه نافرمانی و بی‌پروایی در مرحله ی عمل، با اعتقاد به امامت و ولایت ‌كه ادّعا می‌كنید، اصلاً نمی‌سازد.

این ‌دو بیت، از حضرت امام صادق(ع) نقل شده ‌كه مكرّراً به ‌عنوان موعظه، انشا می‌فرمودند:

تَعصِی الإلهَ وَ أنتَ تُظهِرُ حُبَّهُ                     هذا لَعَمرُكَ فِی الفِعالِ بَدیعٌ

لَوكانَ حُبُّكَ صادِقاً لأطَعتَـهُ                      إنَّ المُحِبَّ لِمَن یُحِبُّ مُطیعٌ

تو خدا را نافرمانی می‌كنی و در عین حال، اظهار محبّت به او می‌نمایی! این، به جان خودت سوگند، امر نوظهوری است. اگر تو صادق در محبّت بودی، اطاعتش می‌كردی. چه‌آن‌كه طبیعی است هر محبّی مطیع محبوبش می‌باشد.

حاصل این ‌كه از ما بندگی خواسته‌اند و مطیع فرمان بودن و طبق دستورات احكام دین عمل‌كردن، نه این‌كه تنها، قربان اسم امام زمان(عج) رفتن و دعای ندبه خواندن و شب و روز نیمه ی شعبان چراغانی‌كردن و شب‌های چهارشنبه در مسجد جمكران نالیدن و آن ‌گاه، حلال و حرام دین خدا را زیر پا نهادن. كه این، نه خدا را بندگی‌كردن است و نه تن به ولایت امام زمان دادن.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: علی هندی - ویراستار: سید علی مرتضوی