یا زهرا ما را در غمت شریك دار!
آسمان بوی غم میدهد، هوا پر از ماتم است؛ صدای شكستن بغض میآید.
آه ، ریحانه نبی امشب داغدار است، خورشید میگرید چرا كه خیرالنساء بی مادر شده است.
دستان خاك، سلطان غمها را به میعادگاه خویشتن دعوت كرده است. اشكهای كودك نبی نالهی "وا امّاه" سر داده است.
آری اینبار نیز عاشقی وفادار به خاك پیوست. مصطفی بییاور گشته است. شهر مكه در آغوش غم خفته است.
بانویی كه نهایت ایثار، نهایت گذشت، نهایت شكیبایی بود رفته است، اما بدونِ محمد صلی الله علیه و آله.
همانی كه احمد در وصفش میفرمود:
«هرگز خداوند متعال بهتر از او را بر من نصیب نفرموده است. او روزى كه من نیاز به كمك داشتم، به یارىام آمد و دستم را با مهر و عطوفت گرفت؛ روزى به من ایمان آورد كه جهانیان نسبت به من كفر مىورزیدند، و روزى مرا تصدیق كرد كه جهانیان تكذیبم مىكردند، خداوند از او به من اولاد عنایت كرد.» (1)
دریغ و افسوس كه دارِ گیتی، مادر خوبان را هم به آسمان برد.
خوشا به حالت آسمان!
اكنون من، با نیلبك قلبم آهنگ حزین رفتن ملكهی وفاداری را مینوارم تا با كودكی فاطمه همدردی كنم، تا در این محفل غم بار سكوت بغض آلودم را بشكنم و فاطمه را قسم دهم به ردّ پای مادر كه مهدی بیاید!
یا زهرا ما را در غمت شریك دار!
یاس خاكی
1- همسران رسول خدا ص 18. به نقل از استیعاب ابن عبدالبر.