گنهكارانِ بیخیال
مقدمه:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارایه گردد.
در این مقاله آیات سوره نحل، مورد بررسی قرار می گیرد...
آیات 80 تا 87 سوره ی نحل از صفحه ی 276، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.
شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
این دو آیه میفرمایند: «به خاطر بیاورید روزی را كه ما، از هر امّتی، شاهد و گواهی بر آن ها مبعوث میكنیم». دست، پا،گوش، چشم، پوست بدن و حتّی زمینی كه انسان، بر آن گناه یا ثواب كرده، گواهی میدهند.
و لذا در آن دادگاه، نهتنها، «اجازه ی سخنگفتن بهكافران داده نمیشود، بلكه توانایی بر جبران و اصلاح و تقاضای عفو و بخشش نیز ندارند». چرا كه آن جا، سرای نتیجهگیری و بازتاب عمل است، نه جای انجام عمل یا جبران و اصلاح.
«كسانی كه به خود یا دیگران ستمی روا داشتهاند»، هنگامیكه از مرحله ی حسابگذشته و در برابر عذاب الهی قرار میگیرند، گاهی، تقاضای تخفیف وگاهی، تقاضای مهلت میكنند. امّا اعمال این گنهكاران، آن قدر زشت، و بار گناهانشان، به قدری سنگین است كه «هنگامی كه مجازات را میبینند، نه به آن ها تخفیف عذاب داده میشود و نه مهلت».
آیا این آیات قرآن، نباید در ما تكانی ایجاد كند و ترس از حساب روز جزا را در دلهای ما بنشاند؟ این، فریاد توبیخ آمیز قرآن است كه آیا درآیات قرآن نمیاندیشند؟! یا مگر بر دلهایی قفلهایشان نهاده شدهاست؟!
آیا اینمردمِ بهقول خود، تالیان و قاریان قرآن، نباید درگفتههای قرآن بیندیشند و از مقاصد قرآن آگاه شوند و خواستههای آن را در ظرف عمل ظاهر سازند؟ یا خیر!
اینان قفلها بر دلها زدهاند و درِ خانه ی دل را بهروی قرآن بستهاند و آن مظلوم را پشت دیوار خانه ی دل نشانده و گفتهاند: تو فقط از بیرون ما را صدا بزن كه: یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا، ما هم از پشت در به صدا وآهنگ دلنشینت تحسین میگوییم و أحسَنتأحسَنت میگوییم، امّا خودت با دستورات و امر و نهیت، حقّ ورود به خانه و زندگی ما نداری كه بخواهی دگرگونی در وضع زندگی ما بهوجودآوری!
ما، سالهاست در ماه مبارك رمَضان، بارها، ختم قرآن كردهایم و میكنیم، امّا آن نتیجهای را كه قرآن از ما خواسته، نگرفتهایم! چرا؟
چون فقط خواندهایم. امّا تدبّری كه باید درآن كرده باشیم، نكردهایم و چه خوب بود اینچنین میشدكه انسان مۆمن به قرآن، یكآیه را میگرفت و آن را مكرّر در مكرّر میخوانْد و میفهمید و سپس، شۆون زندگی خود را با آن تطبیق میكرد و تا آن را با خود هم آهنگ نمیدید، ازآن نمیگذشت و روی آن تكیه میكرد تا یكگوشه ی از رفتار و گفتار خود را با آن موافق میساخت؛ اگرچه، یك ماه رمضان روی همان یك آیه معطّل میشد!
آخِر، نه مگر قرآن برای ساختن انسان نازل شدهاست، نه برای خواندن الفاظآن!