تبیان، دستیار زندگی
همه امامان شریك القرآن هستند و این لفظ بر‌همه آنها اطلاق می‎شود. و هرچند در برخی زیارتنامه‎ها، از امام‌حسین به شریك القرآن تصریح شده است ولی دلیل بر آن نیست كه این لفظ به آن حضرت اختصاص داشته باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا به امام زمان(عج) شریک القرآن گویند؟!

امام زمان

پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: به درستی كه من در میان شما دو امانت گرانبها می‎گذارم یكی كتاب خدا و دیگر عترتم و این دو یادگار من هیچ گاه از همدیگر جدا نمی‎شوند، تا حوض (كوثر) به من برسند.

حدیث ثقلین از نظر سندی، از احادیث معتبر و متواتر به شمار‌ آمده كه علماء و محدثین بسیاری از شیعه و اهل سنت، در منابع خود، آن را، با عبارات و الفاظ گوناگونی نقل نموده‎اند و بنابراین در این روایت جای هیچ خدشه و تردیدی باقی نمی‎ماند.[1]

مفاد حدیث در بردارنده ی نكات مهم ذیل است:

1. امامت كه از باورها بنیادین و مسلّمات تشیع است از بعد از رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، به عنوان مفسِّر و مبیِّن و مۆیِّد قرآن همواره در كنار این كتاب آسمانی قرار گرفته و با عنایت به عصمت امامت، و لزوم تبیین و تفسیر احكام قرآن، هیچ گاه از قرآن جدا نگشته است تا به حدی كه امامت را قرآن ناطق نامیده‎اند.

2. همراهی و همگامی عترت با قرآن فقط در تفسیر و تبیین آن نیست بلكه با توجه به نصوص بین قرآن و عترت مساوات و موازنه برقرار شده است بدین سان كه این دو در تبیین احكام، برپایی قسط و عدالت در میان مردم، سازندگی‎های معنوی و اخلاقی و دیگر امور با هم مشاركت دارند و همان گونه كه قرآن میزان القسط[2]، موعظه[3]، عظیم[4]، منار حكمت[5]، شفیع[6]، نور[7]، عزیز[8] و ریسمان محكم[9] است، اهل بیت نیز چنین می‎باشند.

بنابراین با عنایت به موازنه و مساوات عترت با قرآن، در صورت عدم بیان امور فوق توسط قرآن و یا صریح نبودن بیان قرآن، این مهم بر عهده ی اهل بیت است.

3. با عنایت به آن كه در حدیث آمده است كه: قرآن و عترت هیچ گاه از هم جدا نخواهند گشت، زمان حاضر هم، حوزه ی وجودی، دوازدهمین امام از رهبران معصوم ـ امام مهدی (عج) ـ می‎باشد. و آن حضرت هم، همراه و همگام با قرآن و در كنار قرآن است.

4. مراد از عترت، فقط وجود اهل بیت نیست، بلكه شامل قول، فعل، تقریرهای بجای مانده از ائمه معصومین هم می‎باشد. كه اگرچه در زمان‎ های قبل بیان شده‎اند ولی همواره در كنار قرآن، به عنوان مفسّر و مبیّن آن می‎باشند.

امام در تبیین احكام شریك قرآن است، از آنجا كه احكام الهی غیرمتناهی و كتاب خدا متناهی است، و برای مجتهد هم علم به احكام میسر نیست برای همین به امام نیاز است

همچنین شیخ مفید به نقل از سید بن طاوس می‎فرماید: امام در تبیین احكام شریك قرآن است، از آنجا كه احكام الهی غیرمتناهی و كتاب خدا متناهی است، و برای مجتهد هم علم به احكام میسر نیست برای همین به امام نیاز است.[10]

با این بیانات روشن می‎شود كه همه امامان شریك القرآن بوده و در نتیجه این لفظ بر همه آنها اطلاق می‎شود و البته هر چند در برخی زیارتنامه‎ها، از امام حسین ـ علیه السّلام ـ به شریك القرآن تصریح شده است[11] ولی این تصریح دلیل بر آن نیست كه اطلاق این لفظ به حضرت امام حسین ـ علیه السّلام ـ اختصاص داشته باشد.

امّا در این زمان، غالباً استعمال شریك القرآن بر حضرت امام مهدی (عج) اطلاق می‎شود از آن جهت كه زمان حاضر، حوزه ی وجودی، آن امام همام بوده و آن حضرت است كه در این دنیا در كنار قرآن است.

البته می‎توانید برای كسب اطلاعات بیشتر علاوه بر منابعی كه در پاورقی آمده است به منابع ذیل هم رجوع فرمائید.

1. مهدی در حدیث ثقلین/ جمعی از نویسندگان/ بنیاد فرهنگی مهدی موعود (عج).

2. قرآن و امام حسین ـ علیه السّلام ـ / محسن قرائتی/ مركز فرهنگی درس‎هائی از قرآن.

پی نوشت ها:

[1] . ابن حجر عقسلانی می‎گوید: حدیث ثقلین با بیش از 20 سند نقل شده است، صواعق المحرقه/ عسقلانی/ ص 135.

مناوی می‎گوید: بیش از 20 صحابه این حدیث را از پیامبر نقل نموده‎اند، فیض القدیر/ ج 3/ ص 14.

میر حامد حسین دانشمند بزرگ شیعه این حدیث را از 502 كتاب كه همگی به قلم دانشمندان اهل تسنن نگارش یافته، نقل كرده است. آیت الله سبحانی/ پرسش‎ها و پاسخ‎ها/ ص 159/ موسسه سید الشهداء/ 1369 و همچنین ر.ك: عبقات المنوار، ج 4ـ3، ص 2ـ 10، كنزالعمال ج 1 ص 173.

مسند احمد: ج 3 ص 14، اُسد الغابه ج 3 ص 147، فیض القدیر ج 3 ص 20ـ19، مستدرك: ج 3 ص 148، طبقات الكبری: ج 2 ص 194، صواعق المحرقه: ص 136، صحیح مسلم: ج 2 ص 362، مجمع الزوائد: ج 9 ص 164، المسندالجامع: ج 5 ص 551.

[2] . جامع الاحادیث شیعه، ج 12، ص 481.

[3] . لواعج الاشجان، ص 26 ـ یونس/ 57.

[4] . بحار ج 98 ص 239 ـ حجر/ 87.

[5] . مفاتیح الجنان ـ الحیاة/ ج 2، ص 120.

[6] . زیارت عاشورا ـ نهج الفصاحة، جملة 662.

[7] . كامل الزیارات ص 200 ـ نساء/ 174.

[8] . لهوف ص 54 ـ فصلت/ 41.

[9] . پرتوی از عظمت حسین ص 6 ـ بحار ج 92 ص 31.

[10] . الالفین/ شیخ مفید/ ص 198.

[11] . بحارالانوار، ج 98، ب 26، ص 336؛ همان، ص 355؛ الاقبال/ سید بن طاوس/ فصل فیما نذكره من لفظ زیارة الحسین/ ص 712/ دارالكتب الاسلامیه/ 1367؛ البلد الامین/ ابراهیم بن علی عاملی كفعمی/ چاپ سنگی/ ص 281؛ مصباح/ الكفهی/ ص 481.

بخش مهدویت تبیان


منبع: پایگاه اینترنتی« اندیشه ی قم »

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.