محمود شهریاری در کنار عموهای فیتیله‌ای
تبیان: چی شد که به جمع عموهای فیتیله ای اضافه شدید؟
من از قدیم با گروه کودک کار می کردم و برنامه هایی برای گروه کودک اجرا کرده بودم. آقای مسلمی به من پیشنهاد کردند که بیام باهاشون کار کنم و من هم با توجه به پیشینه ای که داشتم قبول کردم.
تبیان: کار برای کودکان چه تفاوتی با کار بزرگسال دارد؟
کار برای کودک ونوجوان به نظر من خیلی سخت تر است چون حساسیت های ویژه ای دارد. بچه ها هر چیزی را که بهشان بگی فوری می گیرند و به ذهنشون می سپرند. خیلی جوانب رو باید رعایت کرد و کار فوق العاده سختی است آن هم برای این نسل که نسل ارتباطات هست. خیلی آگاهی بچه ها نسبت به نسل های قبل بالا رفته. وقتی با یک کیلیک همه اطلاعات را در اختیار می گیرند کار کردن برای این بچه ها باید خیلی حساب شده باشد.
تبیان: بین کار کودک و بزرگسال کدام را انتخاب می کنید؟
من همیشه کار کودک ونوجوان را قبول داشتم و فکر کنم بچه ها با بزرگ تر شدنشان این خاطرات را با خودشون حمل می کنند وحتی در جوانی و میانسالی این خاطرات باهاشون می ماند مثل برنامه هایی که من قبلا اجرا کردم. الان کودکان اون موقع تبدیل شدند به جوان های تحصیل کرده که در نقاط مختلف هستند و وقتی ما همدیگر را می بینیم خاطرات اون موقع برایمان زنده میشود.
تبیان: با توجه به آیتم معرفی بازی های قدیمی در برنامه، خودتون دوران کودکی به چه بازی هایی بیشترعلاقه مند بودید؟
هفت سنگ رو خیلی دوست داشتم، دست رشته را خیلی دوست داشتم و بازی هایی که اون موقع بازی های ارزون خوبی بود و وسیله گران قیمت نمی خواست. پدر مادر مجبور نبودند خودشون را به زحمت بیاندازند و به بچه ها خوش می گذشت وتحرک هم داشتند. متأسفانه الان بازی هایی باب شده که خیلی تحرک ندارند و بچه ها پای رایانه می نشینند و این باعث چاق شدنشان میشود، باعث مشکل در ستون فقرات و چشمهاشون میشود و... بچه ها باید تحرک داشته باشند.
تبیان: بهترین خاطره ای که از دوران کودکیتان دارید و فراموش نمی کنید؟
خاطرات من بیشتر برمی گرده به اجراهایی که داشتم. من از بچگی به کار اجرا و فن بیان خیلی علاقه داشتم و تمام مراسم مدرسه را معمولا من اجرا می کردم. اگر قرار بود کسی برای بازدید بیاید، اگر جشنی بود اینها رو من اجرا می کردم وخیلی هم خاطرات خوبی دارم.
تبیان: دوست داشتنی ترین برنامه کودک؟
برنامه هایی که خانم احترام برومند اجرا می کردند هنوز هم تو ذهن من هست، با یه چهره مهربان و دوست داشتنی، خیلی به نظرم دلنشین بود.
تبیان: دوست داشتنی ترین خوراکی زمان کودکیتان؟
سیب رو خیلی دوست دارم برخلاف خیلی ها که معمولا این میوه را دوست ندارند. و زمان کودکی ما یه چیزهایی بود به اسم گلاب شکر وخیلی هم ارزون بود که من خیلی دوست داشتم یا بامیه فالی که یک ریال می دادی و یه فال بامیه برمی داشتی. بعضی ها خیلی تخصصی بودند. بعضی وقت ها هم فروشنده ها به ما کلک می زدند و یه تیغ زده بودند وسط بامیه که ما نمی دیدیم بعد که برمی داشتیم بلافاصله بامیه می شکست.
تبیان: بزرگترین آرزوتون برای بچه ها؟
واقعا آرزوی سلامت دارم، این بزرگ ترین نعمته که قدرش رو نمی دونیم و وقتی کوچکترین عارضه ای برای خودمان و بچه های دلبندمان پیش می آید بعد حاضریم تمام هستی و داراییمان را بدهیم که سلامتی به خودمان یا بچه هامون برگرده. آرزوی سلامت بزرگترین و بهترین آرزو برای بچه های ایران زمین است.
مصاحبه: زهرا فرآورده
بخش کودک و نوجوان تبیان
مطالب مرتبط:
گفت و گو باعلی خاکبازان،کارشناس ادبیات کودک و نوجوان
عمو پورنگ و هفت‌سین دوست‌داشتنی
شوخی خیلی باحال تر از جدی است!
