تبیان، دستیار زندگی
كنیزك هنوز چند قدمى بر نداشته بود كه درِ چوبى خانه ‏اى گِلى و كوچك به صدا در آمد و او وارد شد. پاره تن بزرگ‌مرد عرب، با مهربانى او را سلام داد، خوش آمد گفت و چون مهمانِ عزیزى وى را گرامى داشت و با كلامِ خویش محبّت و نوازش نمود. وقتی به درون خانه پاى گذاشت
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فضه؛ پروانه شیدای شمع فاطمی

فضه


شمیم نوازشگر كوثر رسول خدا صلی الله علیه وآله، چند صباحى فضاى شهر مدینه را با رایحه حضور خود معطر ساخت. صدیقه کبری علیهاالسلام در زمانى اندك، فرزانگانى را پرورش داد كه از چشمه معرفت نوشیدند و بر تارك تاریخ درخششى ابدى یافتند. مطالعه زندگى این «پروانگان فاطمى» نقش الگوهاى جاودانه را كه ثباتشان در مسیر حق زبانزد تاریخ است، در چشم انداز نسل امروز آشكار مى سازد.

آغاز شیرین‌ترین لحظات

كنیزك هنوز چند قدمى بر نداشته بود كه درِ چوبى خانه ‏اى گِلى و كوچك به صدا در آمد و او وارد شد. پاره تن بزرگ‌مرد عرب، با مهربانى او را سلام داد، خوش آمد گفت و چون مهمانِ عزیزى وى را گرامى داشت و با كلامِ خویش محبّت و نوازش نمود. وقتی به درون خانه پاى گذاشت، سادگى خانه او را مبهوت ساخت. دیوارهاى كوتاه، اتاق كوچك، ظروف گلى، زیراندازهاى نخ ‌نما و لباس هاى ساده و  ....

با ورود این اسیر اهل نوبه، استراحت و راحتى نیز همچون كار و تلاش بین او و بانوی دو عالم تقسیم شد؛ لذا فاطمه علیهاالسلام مى فرمود: رسول خدا به من سفارش كرد، كار خانه یك روز با من و روز دیگر با او(فضه)باشد.(دلائل‌الامامة: 48)

زهرای مرضیه علیهاالسلام هرگز در حق فضه بى عدالتى روا نداشت، از تمام امتیازها بهره مندش مى ساخت، در نوع انتخاب كارهاى خانه، او را آزاد گذاشته بود و كار بر زمین مانده را دختر رسول خدا انجام مى داد. به این ترتیب به فضه در مقابل خدمت حق حیات، حق استراحت، حق عبادت داد و او نیز انسانى آزاد شد كه هم كار مى كرد و هم ثمره كار خود را مى چید. روشى كه با اجراى عدالت جلوى هر نوع برترى جویى و استثمار را مى گرفت .

حالا که فضه دانست خوشبختى او را در آغوش گرفته است و سخت مى فشرد، دامان محبّت مهربان ‏ترین مردمان را به محکمی چسبید و در خدمت ایشان كوشید، و به این ترتیب فضه با نامی زیبا که محبوبش پیامبر مهربانی ها برای او برگزیده بود، زندگى افتخارآمیز خود را در كنار بانوی دو سرا آغاز كرد.

روح فضه به مرتبه اى اوج گرفت که معنویت در سیمایش جلوه گر شد بطوریکه شگفتى امیرمۆمنان علیه السلام را برانگیخت و پیامبر خدا او را از مقام احتیاط و طهارت فضه آگاه ساخت. تا آنجا که امام فضه، زبان به دعاى دوستدار و پیرو خویش گشود و از روى محبّت فرمود: «اللّهم بارك فى فضتنا»

در کانون پاکان روزگار

پرورش یافتن فضه در کانون پاک خاندان وحی، باعث شد تا به مرور زمان به والاترین مقام انسانى دست یابد. اوج همراهى و دلبستگى او به اهل بیت علیهم السلام را در ماجراى «اطعام» که شأن نزول سوره مبارکه انسان است، مى یابیم كه به واسطه آن فضه به مقام «ابرار» دست یافت. در ریاحین الشریعه آمده است:

«سى آیه در حق امیرمۆمنان بدون استثناى فضه وارد شده است كه از فوائد و علائم متابعت، خلوص و مودت اوست. و آن بر حسب ظاهر صبر و شكیبایى بر گرسنگى در مدت سه روز است كه در اطعام قرص نان به مسكین و یتیم و اسیر با موالى خود همراهى مى كرد. فضه گرسنه بود، زمانى كه اهل بیت گرسنه بودند و تشنه بود، وقتى آنها تشنه بودند.  نمى خوابید، وقتى آنها نمى خوابیدند، روزه بود، وقتى روزه بودند... » (ریاحین الشریعة: 1/325)

فضه نكته نكته از فاطمه زهرا علیهاالسلام درس مى گرفت. عبادت‏هاى عاشقانه، قرآن‏هاى شبانه، دقایق حكیمانه، سخن‌‏هاى عالمانه، اذكار خالصانه و بخشش‏هاى ایثارگرانه توشه ‏اى بود كه فضه از ایمان فاطمه عزیز علیهاالسلام برداشته بود، تا آن كه به مقام «باب فاطمه زهرا علیهاالسلام» رسید و مردم مسائل خود را با او مطرح مى كردند و فضه آنها را به خدمت حضرت رهنمون مى شد، و ارتباط بانوان دیگر با دخت پیامبر از طریق وی انجام مى شد.

روح فضه به مرتبه اى اوج گرفت که معنویت در سیمایش جلوه گر شد بطوری که شگفتى امیرمۆمنان علیه السلام را برانگیخت و پیامبر خدا او را از مقام احتیاط و طهارت فضه آگاه ساخت. تا آنجا که امام فضه، زبان به دعاى دوستدار و پیرو خویش گشود و از روى محبّت فرمود:

«اللّهم بارك فى فضتنا؛ خداوندا! به فضه ما بركت عنایت فرما.» (همان)

شاهد روزهای تلخ غربت

فضه روزگار خوشى را می گذراند در محفل آل اللّه‏، در خدمت ولى اللّه‏ و سرشار از محبة اللّه‏ تا آن كه، رسول اللّه‏ در سال 11 هجرى، زمینیان و آسمانیان را به سوگ خویش نشاند. اما غم فضه یكى نبود، سوز سینه فاطمه دختر رسول خدا او را سخت مى سوزاند. فضه كه از نزدیك شاهد مظلومیت هاى اهل بیت علیهم السلام بود و بارها از زبان دختر رسول خدا واژه هایى چون: ملامت دشمنان، تنهایى، نداشتن یاور، روى گرداندن مردم، ضعف تحمیل شده و...  را مى شنید، چنان بینشى یافت كه توانست در كنار حضرت فاطمه علیهاالسلام بماند و به دفاع از حریم رسول الله اقدام كند. تا اینکه در آن روز سیاه كه درب خانه وحی به شدت و غضب كوبیده شد، ناگاه صداى لگد به در را شنید. آذرخشى مهیب تمام وجودش را فراگرفت؛ آسمان بر سرش خراب شد و دود از زمین و زمان برخاست.

حضرت فاطمه

فضه، جانان خویش را بین درب شعله ور و دیوار، دید. ناله بانو برخاست و مونس و غمگسار خویش فضه را صدا زد:

« آه یا فِضةُ اِلَیكِ فَخُذِینى فَقَدْ وَاللّه‏ قُتِلَ ما فِى اَحْشایى مِنَ الْحَمْلِ؛ (همان)

اى فضه مرا بگیر كه به خدا قسم آن كه در رحم من بود كشته شد».

و این ناله جانسوزی بود که به دنبالش روایت جدایی فضه از بانویش سروده شد.

بر اساس وصیت حضرت زهرا علیهاالسلام باید مراسم تشییع، غسل و دفن به صورت مخفیانه صورت مى پذیرفت، اما فضه به عنوان محرم فاطمه علیهاالسلام سفارش شده بود تا در آن مراسم غم انگیز شركت كند. در این مراسم امام على علیه السلام از فضه مانند فرزندان فاطمه علیهاالسلام دعوت كرد تا براى آخرین بار سیماى دختر پیامبر را به نظاره بنشینند. آنگاه که اول مظلوم عالم پس از غسل و کفن نمودن بانوی خود، با صدایی محزون فرمود: اى ام كلثوم، اى زینب، اى فضه، اى حسن، اى حسین! بشتابید و از مادرتان بهره گیرید كه این لحظه جدایى است و دیدار در بهشت است .(بحارالانوار: 43/179)

همراه با حماسه سازان تاریخ

بعد از شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام، فشارهاى سیاسى قدرت حاكم براى از بین بردن نفوذ و مقاومت اهل بیت علیهم السلام فزونى یافت. تا اینکه پس از سالهای طولانی غربت اهل بیت علیهم السلام، سرانجام در سال 60 هجرى، حسین بن على علیهماالسلام چاره اى جز جهاد ندید و در مقابل این همه انحراف كه مى رفت، ریشه اسلام را بخشكاند، قد علم كرد.

فضه نكته نكته از فاطمه زهرا علیهاالسلام درس مى گرفت. عبادت‏هاى عاشقانه، قرآن‏هاى شبانه، دقایق حكیمانه، سخن ‏هاى عالمانه، اذكار خالصانه و بخشش‏هاى ایثارگرانه توشه ‏اى بود كه فضه از ایمان فاطمه عزیز علیهاالسلام برداشته بود، تا آن كه به مقام «باب فاطمه زهرا علیهاالسلام» رسید

در این هنگام، فضه، این یاور زهرا علیهاالسلام خود را به نزد زینب كبرى علیهاالسلام رساند و براى هر نوع همراهى اعلام آمادگى كرد و وقتى كاروان امام حسین علیهاالسلام و همراهانش از مدینه خارج شدند، او نیز در پى دختر امیرمۆمنان علیه السلام رهسپار شد. عظمت حضور فضه در مجموعه كاروان را زمانى مى توان به خوبى درك كرد كه مردان بسیارى به بهانه داشتن اهل و عیال، از همراهى با كاروان شهادت خوددارى ورزیدند و حتى برخى كه امام حسین علیه السلام آنان را مخاطب قرار داده، خواستار حمایتشان مى شد، از همراهى دریغ كردند.

در حادثه عظیم کربلا، زنان از جمله فضه، فشارهاى روانى بسیارى را تحمل كردند و این علاوه بر وظایفى بود كه بر عهده داشتند. آنان به پرستارى از مجروحین، مداوا و روحیه دادن به لشكر اسلام مشغول بودند و گاه اتفاق مى افتاد كه وارد صحنه كارزار مى شدند و حتى دو تن از آنان به شهادت رسیدند. با این حال اوج حماسه زنان را باید در لحظات تكان دهنده اى جستجو كرد كه خورشید امامت در گودال قتلگاه در حال غروب بود. از همان لحظه كه سپاه یزید به سوى خیمه ها تاختند و موجب وحشت كودكان و زنان گردید و آن پاکان دوران را به اسارت برد.

فضه در تمام مراحل اسارت، همگام با زینب علیهاالسلام سختى ها را به جان خرید. اما تنها مدتى نه چندان طولانى بعد از واقعه عاشورا و وفات حضرت زینب علیهاالسلام زنده ماند و جز به قرآن تكلم نكرد. سرانجام فروغ ستاره درخشان دیار نوبه، بعد از دهها سال همراهى با خاندان وحی رو به افول نهاد و به سراى باقى شتافت. پیكر فضه را بعد از وفات در قبرستان «باب الصغیر» دمشق به خاك سپردند.

ابوالفضل صالح صدر            

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

فضه، ره یافته كوى فاطمه سلام الله علیها؛ مریم صالحى منش.

فضه، همراز زهرا سلام الله علیها؛ محمد عابدى میانجى.

شام سرزمین خاطره ها، مهدی پیشوایی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.